English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
hook service سرویس برگردان والیبال
Other Matches
change of service تعویض سرویس والیبال
toss a coin for choice of service of cou شیریاخط اول بازی جهت تعیین سرویس والیبال
floater هواپیمای بدون موتور سرویس ارام والیبال توپ باحرکت کند در هوا
broadband ISDN سرویس ارسال داده سریع که به داده و صوت اجازه ارسال در یک شبکه گسترده میدهد در حال حاضر سیستمهای Asynchronous Transfer Mode Multimegabit Data Services دو نوع از این سرویس هستند
let سرویس خطا سرویس بد
lets سرویس خطا سرویس بد
letting سرویس خطا سرویس بد
lob serve سرویس قوسدار بلند سرویس هوایی قوسدار
translations برگردان
transposing برگردان
transposes برگردان
transpose برگردان
refraining برگردان
refrained برگردان
jetties اب برگردان
translation برگردان
refrain برگردان
jetty اب برگردان
lapel برگردان
lapels برگردان
revers برگردان
round head برگردان
refrains برگردان
fault خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faults خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faulted خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
volleyball والیبال
volley ball والیبال
turtlenecks یقه برگردان
transpose matrix ماتریس برگردان
lapelled یقه برگردان
turtleneck یقه برگردان
turn over برگردان تعویض
frequency inversion برگردان فرکانس
emetic resin تریاک برگردان
transter picture عکس برگردان
decalccomania عکس برگردان
burthen باربری برگردان
skip car بشکه ی برگردان
antiphon سرود برگردان
responsory تهلیل برگردان
tilting ladle پاتیل برگردان
lapels برگردان یقه
lapel برگردان یقه
decalcomania عکس برگردان
volleyball بازی والیبال
wider خط کناری والیبال
widest خط کناری والیبال
wide خط کناری والیبال
power volleyball والیبال قدرتی
volleyball court زمین والیبال
volleyball net تور والیبال
double reverse شوت برگردان به دروازه
repetend رقم بازگردنده برگردان
transter سندواگذاری عکس برگردان
height of the volleyball net بلندای تور والیبال
roll چرخش توپ والیبال
baselines خط انتهای زمین والیبال
referees داور بالای والیبال
refereeing داور بالای والیبال
referee داور بالای والیبال
rolled چرخش توپ والیبال
baseline خط انتهای زمین والیبال
rolls چرخش توپ والیبال
refereed داور بالای والیبال
back line player بازیگر خط عقب والیبال
reflux جریان برگشت مایع برگردان
upper edge of the net نوار بالای تور والیبال
boundry lines خطوط اطراف زمین والیبال
blocker مدافع روی تور والیبال
back zone منطقه عقب زمین والیبال
attack block دفاع روی تور والیبال
forwards سه بازیگر جلوی تور والیبال
contact with the net خطای تماس با تور والیبال
roundelay تصنیف یاسرودی که برگردان داشته باشد
This is its Persian rendering ( translation) . این برگردان ( ترجمه ) فارسی آن است
pcv این برگردان ( ترجمه ) فارسی آن است
He plays a beautiful game of volleyball. مثل ماه والیبال بازی می کند
net cord کابل یا سیم بالای تور والیبال
drop shot ضربه اهسته روی تور والیبال
manifold writer ماشینی که چندین نسخه باکاغذ برگردان بر میدارد
center forward نوک حمله بازیگر میانی جلو تور والیبال
net antena انتن روی تور والیبال به بلندی 76 تا 101 سانتیمتر
fly فرستادن توپ والیبال به ارتفاع زیاد پارچه سقف چادر
scrimmage بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
scrimmages بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
rotation چرخش بازیگران والیبال به شکل عقربه ساعت از محل سرو زدن
netball بازی شبیه به والیبال با گرفتن و انداختن توپ بجای ضربه زدن
out side دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
holding گرفتن بازیگر ماندن غیرمجاز توپ والیبال در دست صیقلی بودن مسیرگوی بولینگ
after sales service سرویس
medical response dog سگ سرویس
service سرویس
in- خط سرویس
centermark خط سرویس
serviced سرویس
service dog سگ سرویس
in خط سرویس
assistance dog سگ سرویس
service line خط سرویس
fives هندبال انگلیسی انفرادی یا دونفره با سه یاچهار دیوار که هر گیم 51امتیاز دارد که مانند والیبال اگردو تیم درامتیاز 41مساوی شوند بازی به 61ختم میشود
ace امتیاز سرویس
air line سرویس هوایی
letting سرویس خطا
american twist سرویس چرخشی
after sales service سرویس خدماتی
serviced سرویس کردن
backcourt پشت خط سرویس
information service سرویس اطلاعاتی
hand out خطای سرویس
kick serve سرویس پیچشی
half court زمین سرویس
service بنگاه سرویس
service سرویس کردن
aces امتیاز سرویس
lubritorium چاله سرویس
windmill service سرویس چکشی
truckline سرویس باربری
serviced بنگاه سرویس
underhand service سرویس ساده
lets سرویس خطا
cannon ball سرویس چکشی
telephone service سرویس تلفن
service over خطای سرویس
service area منطقه سرویس
side out خطای سرویس
aditional service سرویس اضافی
cannon balls سرویس چکشی
cooking set سرویس پخت و پز
service echelon ردههای سرویس
let سرویس خطا
short service line خط سرویس کوتاه
sevice kick ضربه سرویس
service stairs پلکان سرویس
inside ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
insides ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
tea set سرویس چای خوری
odd court زمین سرویس سمت چپ
dow jones/retrieval service سرویس خبری دو جونز
tea service سرویس چای خوری
tea sets سرویس چای خوری
duplicate service سرویس خدماتی دوبله
left court زمین سرویس سمت چپ
field service پشتیبانی سرویس رزمی
side out خراب کردن سرویس
wide area telephone service سرویس تلفنی گسترده
hand in سمت زمین سرویس
interrupt serrice routine روال سرویس وقفه
in side سمت سرویس زمین
tea services سرویس چای خوری
service charge سرویس مهمانخانه وغیره
bibliographic retrieval service سرویس بازیابی کتابشناسی
outed دریافت کننده سرویس
outed نوبت سرویس اسکواش
back boundary line محوطه پشت خط سرویس
out of hand serve سرویس پایین دست
service ace امتیاز سرویس تنیس
railroad service سرویس راه اهن
servicing سرویس کردن خودروها
infrastructure ساختار یا سرویس ابتدایی
service court محل فرود سرویس
out- نوبت سرویس اسکواش
out- دریافت کننده سرویس
customer service technician تکنسین سرویس مشتری
cumpuserve سرویس اطلاعاتی کامپیوتر
out دریافت کننده سرویس
communications server سرویس دهنده مخابراتی
on line information service سرویس اطلاعاتی مستقیم
intelligent building [ساختمانی با سرویس هوشمند]
out نوبت سرویس اسکواش
service court محل فرود سرویس اسکواش
in side سمت سرویس زمین اسکواش
right court زمین سرویس سمت راست
Service Included سرویس حساب شده است.
hand out حریف دریافت کننده سرویس
supplied تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
replenishing سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
supplying تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supply تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
no-man's land منطقه بین خط سرویس و خط پایانی
replenished سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
replenish سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
replenishes سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
front court محوطه جلو خط سرویس اسکواش
half court قسمت سرویس زمین تنیس
hand in سمت زمین سرویس اسکواش
ad court زمین سرویس سمت چپ تنیس
hand out خراب کردن سرویس اسکواش
army service area منطقه سرویس نیروی زمینی
prestel سرویس متن تجاری تصویری در انگلستان
Is service included? آیا سرویس حساب شده است؟
deuce court زمین سرویس سمت راست تنیس
down خطای سرویس توپ خارج از بازی
self service بدون مسئول توزیع سلف سرویس
self-service بدون مسئول توزیع سلف سرویس
ted برگردان کردن پخش کردن
travel agent بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
travel agents بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
ten year device وسیله ای که هر ده سال یک بار احتیاج به سرویس دارد
America Online بزرگترین تامین کننده سرویس اینترنت در جهان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com