Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
originationu
سرچشمه گیری
Other Matches
principle
سرچشمه
springhead
سرچشمه
genitor
سرچشمه
hotbeds
سرچشمه
hotbed
سرچشمه
derivation
سرچشمه
derivations
سرچشمه
wellhead
سرچشمه
headwater
سرچشمه
fountain head
سرچشمه
well spring
سرچشمه
fountainhead
سرچشمه
head spring
سرچشمه
head water
سرچشمه
headspring
سرچشمه
origin
سرچشمه
fountains
سرچشمه
springs
سرچشمه
origins
سرچشمه
spring
سرچشمه
fountain
سرچشمه
source
سرچشمه
rise
شیب سرچشمه
origin
سرچشمه مایه
root
سرچشمه زمینه
the origin of evil
سرچشمه بدی
roots
سرچشمه زمینه
mothers
سرچشمه اصل
mother
سرچشمه اصل
mothered
سرچشمه اصل
data origination
سرچشمه داده ها
original
منبع سرچشمه
mothering
سرچشمه اصل
originating
سرچشمه گرفتن
head stream
سرچشمه رودخانه
origins
سرچشمه مایه
origins
اصل سرچشمه
radix
سرچشمه اولیه
rises
شیب سرچشمه
upstream
نزدیک به سرچشمه
originate
سرچشمه گرفتن
to be derived
سرچشمه گرفتن
origin
اصل سرچشمه
originals
منبع سرچشمه
originated
سرچشمه گرفتن
originates
سرچشمه گرفتن
He's a wet blanket.
او
[مرد]
آدم روح گیری
[نا امید کننده ای یا ذوق گیری]
است.
rise
ترقی کردن سرچشمه گرفتن
rises
ترقی کردن سرچشمه گرفتن
emanating
سرچشمه گرفتن بیرون امدن
emanates
سرچشمه گرفتن بیرون امدن
springy
قابل ارتجاع سرچشمه وار
emanate
سرچشمه گرفتن بیرون امدن
emanated
سرچشمه گرفتن بیرون امدن
the parent of all evils
سرچشمه همه بدی ها منشاهمه فسادها
the root of all kinds of evil
سرچشمه همه بدیها منشاهمه فسادها
origin
نقطه شروع سرچشمه دهانه لوله
origins
نقطه شروع سرچشمه دهانه لوله
physiocracy
حکومت بخکم عوامل طبیعی عقیده باینکه زمین یگانه سرچشمه ثروت است
physiocrat
کسیکه معتقداست که زمین یگانه سرچشمه ثروت است وحکومت بایدتابع طبیعت باشد
his severity relaxed
از سخت گیری خود کاست سخت گیری وی کمتر شد
digamy
دو زن گیری دو شوهر گیری
stream gaging
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
with the utmost rigour
با کمال سخت گیری با سخت گیری هر چه بیشتر
measuring converter
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
compression molding process
فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
point voting system
سیستم رای گیری عددی سیستم رای گیری امتیازی
declinating station
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter
وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
moving iron instrument
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
luting
گل گیری
bias
سو گیری
lutation
گل گیری
dewatering
اب گیری
monogyny
یک زن گیری
skim
کف گیری
skimmed
کف گیری
scorification
کف گیری
skims
کف گیری
recapture
پس گیری
exorcisms
جن گیری
exorcism
جن گیری
recature
پس گیری
catch
بل گیری
resumption
از سر گیری
biases
سو گیری
retractaion
پس گیری
recapturing
پس گیری
recaptures
پس گیری
recaptured
پس گیری
mechanical disadvantage
نیرو گیری
sampling
نمونه گیری
modules
اندازه گیری
mensuration
اندازه گیری
stamping
قالب گیری
module
اندازه گیری
measurment
اندازه گیری
retired ness
کناره گیری
refuelling
سوخت گیری
refuels
سوخت گیری
renouncement
کناره گیری
removal of slag
شلاکه گیری
removal of phosphorus
فسفر گیری
removal of cinder
تفاله گیری
ensue
پی گیری کردن
ensued
پی گیری کردن
refuelled
سوخت گیری
refueling
سوخت گیری
rigorousness
سخت گیری
sedimentation
لای گیری
scotomization
نادیده گیری
scorification
تفاله گیری
embrasure
دراغوش گیری
embrasures
دراغوش گیری
samplery
نمونه گیری
refuel
سوخت گیری
river capture
رود گیری
refueled
سوخت گیری
ensues
پی گیری کردن
recruitment
سرباز گیری
modeling
سرمشق گیری
measurement
اندازه گیری
measurements
اندازه گیری
integration
انتگرال گیری
sternly
با سخت گیری
monogyny
یک جفت گیری
recruitment
توان گیری
punctiliousness
نکته گیری
piscatology
فن ماهی گیری
paralytic disability
زمین گیری
number dialling
شماره گیری
noise suppression
پارازیت گیری
nitrification
نیتروژن گیری
nitrification
ازت گیری
interpolations
درون گیری
creel
تورماهی گیری
bailment
امانت گیری
factorization
فاکتور گیری
exaction
سخت گیری
error correction
خطا گیری
blank experiment
ازمایش مچ گیری
emulsification
عصاره گیری
embracery
دراغوش گیری
dust removal
گرد گیری
calk
درز گیری
backing up
پشتیبان گیری
decalcification
کلسیم گیری
follow up
پی گیری کردن
creels
تورماهی گیری
halieutics
ماهی گیری
ablactation
از شیر گیری
acceleration lane
خط سرعت گیری
lodgement
موضع گیری
against time
تایم گیری
garth
سد یا بندماهی گیری
metering
اندازه گیری
gaging
اندازه گیری
amphimixis
جفت گیری
cased
قالب گیری
catch trial
کوشش مچ گیری
censoriousness
خرده گیری
corf
سبدماهی گیری
coring
نمونه گیری
coring
مغزه گیری
crabber
خرچنگ گیری
criticalness
خرده گیری
decision making
تصمیم گیری
damage control
اسیب گیری
coppering
مس گیری لوله
declipping
لکه گیری
decoction
عصاره گیری
chronicity
دامن گیری
dial up
شماره گیری
collier
ذغال گیری
commensurateness
اندازه گیری
dephosphorization
فسفر گیری
deoxidation
اکسیژن گیری
demission
کناره گیری
complementation
متمم گیری
decoppering
مس گیری کردن
decarburization
کربن گیری
i am in a bad f.
بد گیری امدم
moulding
قالب گیری
derivation
مشتق گیری
derivations
مشتق گیری
luting
درز گیری
gauging
اندازه گیری
dialing
شماره گیری
abdication
کناره گیری
churning
کره گیری
lodgment or lodge
منزل گیری
lodgment
موضع گیری
attrition
کناره گیری
voting
رای گیری
paralysis
زمین گیری
fueling
سوخت گیری
crackdown
سخت گیری
crackdowns
سخت گیری
conscription
سرباز گیری
measuring bridge
پل اندازه گیری
Recent search history
Search history is
off
.
Activate
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com
Close
Previous
Next
Loading...