English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English Persian
serial سریال راهپیمایی یااب خاکی سری
serials سریال راهپیمایی یااب خاکی سری
Other Matches
boat lanes خط سریال هجوم قایقها درعملیات اب خاکی ستون قایقهای هجوم کننده
route march راهپیمایی در روی جاده راهپیمایی پیاده فرمان قدم راه
route marches راهپیمایی در روی جاده راهپیمایی پیاده فرمان قدم راه
port مداری که داده موازی در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند تا امکان دستیابی سریال فراهم کند
motor march راهپیمایی موتوری راهپیمایی با خودرو
travelling overwatch راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
march outpost نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
chalked سریال حرکت سریال بار
chalk سریال حرکت سریال بار
chalks سریال حرکت سریال بار
chalking سریال حرکت سریال بار
interfaces مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
interface مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
trail formation ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی
march راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
marches راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
marched راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
marching راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
cast iron فولادفشرده یااب داده
tractor group گروه ناوچههای اب خاکی مخصوص پیاده کردن نفرات و خودروهای شنی دار اب خاکی
plating اب نقره یااب طلا روکش کاری
antiamphibious minefield میدان مین ضد اب خاکی یا ضدعملیات اب خاکی دشمن
assault craft ناوچههای هجومی اب خاکی قایق نفربرهجومی اب خاکی
naval landing party تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
approach march راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
chalk commander فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
chalk number شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
amphibious task group گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
travelling راهپیمایی
road movement راهپیمایی
hiked راهپیمایی
hiking راهپیمایی
hike راهپیمایی
hikes راهپیمایی
quick march راهپیمایی تند
walk مسابقه راهپیمایی
administrative march راهپیمایی اداری
rate of march نواخت راهپیمایی
road movement graph گرافیک راهپیمایی
road movement table جدول راهپیمایی
walked مسابقه راهپیمایی
route column ستون راهپیمایی
foot race مسابقه راهپیمایی
race walking مسابقه راهپیمایی
march column ستون راهپیمایی
travelling راهپیمایی کردن
march order ترتیب راهپیمایی
march unit یکان راهپیمایی
drill marching راهپیمایی تمرینی
walks مسابقه راهپیمایی
march unit قسمتی ازستون راهپیمایی
road movement graph منحنی مسیر راهپیمایی
double staggered column ستون راهپیمایی دوبله
road movement table جدول حرکت و راهپیمایی
columns صف ستون راهپیمایی یاموتوری
column صف ستون راهپیمایی یاموتوری
release point نقطه رهایی ستون راهپیمایی
walker شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
walkers شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
serial سریال
serials سریال
situation comedy کمدی سریال
serial ارسال سریال
fiscal station تاسیسات سریال
serial numbers شماره سریال
serial number شماره سریال
serials ارسال سریال
situation comedies کمدی سریال
chalking شماره سریال حرکت
chalked شماره سریال حرکت
serialist داستان نویس سریال
chalk شماره سریال حرکت
chalks شماره سریال حرکت
serials قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند
musical instrument digital interface واسط سریال که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند
serial قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند
chalk troops سری افراد یا یکانهایی که بایستی با یک سریال هوایی حرکت کنند
null مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
packet کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
modem مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
packets کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
bytes ارسال بایتهای داده پیاپی بیتهایی که به صورت سریال یا موازی قابل ارسالند
aux مخفف برای پورت ارتباطی سریال تحت کنترل سیستم عامل DOS
byte ارسال بایتهای داده پیاپی بیتهایی که به صورت سریال یا موازی قابل ارسالند
slip روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
slipped روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
slips روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
worldly خاکی
mundane خاکی
earthborn خاکی
dust colour خاکی
earth dam سد خاکی
earth fill dam سد خاکی
earthen خاکی
earthly خاکی
embankment dam سد خاکی
earth-bound خاکی
amphibious اب خاکی
terrestrial خاکی
embankment سد خاکی
terrene خاکی
tellurian خاکی
amphibious pack تک اب خاکی
wood louse خر خاکی
embankments سد خاکی
edaphic خاکی
earthy خاکی
modem کابل یا وسیلهای که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال بدون استفاده از مودم میدهد
vault formed in the earth طاق خاکی
earethliness خاکی بودن
dew worm کرم خاکی
semiterrestrial نیمه خاکی
vallation دیوار خاکی
pulverulence حالت خاکی
amphibious reconnaissance شناسایی اب خاکی
amphibious tank تانک اب خاکی
lobworm کرم خاکی
amphibious transport ship ترابر اب خاکی
amphibious vehicle خودروی اب خاکی
angleworm کرم خاکی
terricolous خاکزی خاکی
rain worm کرم خاکی
milliped جنس خر خاکی
dust color رنگ خاکی
geophyte گیاه خاکی
earth dam بند خاکی
fuse plug سرریز خاکی
zoned earth dam سد خاکی ناهمگن
earth road راه خاکی
earth work کارهای خاکی
earth work عملیات خاکی
earthiness طبیعت خاکی
ground ivy پاپیتال خاکی
homogeneous earth dam سد خاکی همگن
milleped جنس خر خاکی
warping tug یدک کش اب خاکی
earth born خاکی فانی
landing party گروه اب خاکی
mold etc خاکی کردن
landing forces قوای اب خاکی
earthiness خاکی بودن
soil خاکی کردن
amphibious خاکی و ابی
earthworm کرم خاکی
earthworms کرم خاکی
border پشته خاکی
khaki خاکی رنگ
bordered پشته خاکی
amphibian وسیله اب و خاکی
amphibian هواپیمای اب و خاکی
amphibian ابی خاکی
alkaline earth قلیایی خاکی
adaphic organism زیستمند خاکی
soils خاکی کردن
earthwork ختل خاکی
soiling خاکی کردن
dun سمند خاکی
bordering پشته خاکی
amphibious force نیروی اب خاکی
embankments دیوار خاکی
earthworks عملیات خاکی
amphibious operation عملیات اب خاکی
embankment دیوار خاکی
terrestrial زمین خاکی
amphibious pack بارهای اب خاکی
staging تمرین اب خاکی
amphibious lift ترابری اب و خاکی
asynchronous مداری که به کامپیوتر اجازه میدهد که دادههای سریال را به کمک دستیابی غیر همسان دریافت و ارسال کند
advance force نیروی جلودار اب خاکی
joint amphibious operations عملیات مشترک اب خاکی
shoulders دو طرف خاکی جاده
shouldering دو طرف خاکی جاده
shouldered دو طرف خاکی جاده
verges شانه خاکی جاده
verge شانه خاکی جاده
landing ship dock اسکله فرود اب خاکی
establishing authority فرماندهی نیروهای اب خاکی
landing threshold استانه فرود اب خاکی
navvies کارگر کارهای خاکی
navvy کارگر کارهای خاکی
man of mould انسان خاکی یا فانی
shoulder دو طرف خاکی جاده
alkaline earth metal فلز قلیایی خاکی
amphibious assault ship ناو هجومی اب و خاکی
amphibious squadron گردان عملیات اب خاکی
amphibious assault ship ناومخصوص هجوم اب و خاکی
amphibious control group گروه کنترل اب خاکی
amphibious demonstration عملیات نمایشی اب خاکی
amphibious demonstration عملیات اب خاکی نمایشی
amphibious transport dock ناومخصوص ترابری اب خاکی
amphibious tractor خودروشنی دار اب خاکی
amphibious lift حمل ونقل اب خاکی
amphibious striking forces نیروهای ضربتی اب خاکی
assault ships ناوهای هجومی اب خاکی
amphibious task force گروه رزمی اب خاکی
brandling یکجور کرم خاکی
borrow area محل قرضه سد خاکی
boat team تیم قایق اب خاکی
alkaline earth oxide فلز قلیایی خاکی
vales زمین جهان خاکی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com