Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (3 milliseconds)
English	Persian
coast	سریدن سرازیر رفتن
coasts	سریدن سرازیر رفتن
Other Matches
glides	سریدن اسان رفتن
glide	سریدن اسان رفتن
glided	سریدن اسان رفتن
steepest	سرازیر
declivous	سرازیر
aslope	سرازیر
declivitous	سرازیر
steep	سرازیر
slanting	اریب سرازیر
top	سرازیر شدن
sloper	سرازیر کننده
steepen	سرازیر شدن
ramp	سکوب سراشیب سرازیر
ramps	سکوب سراشیب سرازیر
steeply	بطور سراشیب یا سرازیر
tears fell down his cheeks	اشک از چشمانش سرازیر شد
chute	ناودان یامجرای سرازیر
chutes	ناودان یامجرای سرازیر
slips	سریدن
slip	سریدن
slipped	سریدن
illapse	سریدن
slides	سریدن
slide	سریدن
slid	سریدن
talus scree	شیب سنگلاخ سرازیر سنگریز
slope	سراشیب کردن سرازیر شدن
slopes	سراشیب کردن سرازیر شدن
sloped	سراشیب کردن سرازیر شدن
glide ratio	نسبت سریدن
skids	از سریدن بازداشتن
slither	سریدن خزیدن
slithered	سریدن خزیدن
slithering	سریدن خزیدن
slithers	سریدن خزیدن
skidding	به پهلو سریدن
skidded	از سریدن بازداشتن
skid	به پهلو سریدن
skid	از سریدن بازداشتن
to slide to the side	به آنطرف سریدن
skidding	از سریدن بازداشتن
skids	به پهلو سریدن
skidded	به پهلو سریدن
reclined	برپشت خم شدن یا خوابیدن سرازیر کردن
reclines	برپشت خم شدن یا خوابیدن سرازیر کردن
prone	سرازیر مستعد برای انجام کار
recline	برپشت خم شدن یا خوابیدن سرازیر کردن
skids	ترمز کردن سریدن
skid	ترمز کردن سریدن
skidding	ترمز کردن سریدن
skidded	ترمز کردن سریدن
sidehiller	ضربهای که گوی از شیب درچمن نرم سرازیر میشود
pussyfoot	دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step	رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
you have no option but to go	چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
tipping	خالی کردن سرازیر کردن نوک
tip	خالی کردن سرازیر کردن نوک
nutant	سرازیر اویخته زیور اویخته
mouch	راه رفتن دولادولاراه رفتن
slipe	باریکه باریکه کردن سریدن
trotting	یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trot	یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trots	یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotted	یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
paraded	سان رفتن رژه رفتن محل سان
parade	سان رفتن رژه رفتن محل سان
parading	سان رفتن رژه رفتن محل سان
parades	سان رفتن رژه رفتن محل سان
to break loose	در رفتن
retire	پس رفتن
to fly off	در رفتن
going	رفتن
snipped	کش رفتن
snip	کش رفتن
retires	پس رفتن
sink	ته رفتن
departures	رفتن
departure	رفتن
to fall short	کم رفتن
sinks	ته رفتن
snipping	کش رفتن
abstract	کش رفتن
crawl	رفتن
to go to the bottom	ته رفتن
abstracting	کش رفتن
to make ones getaway	در رفتن
to flow over	سر رفتن
fall into a rage	از جا در رفتن
fribble	ور رفتن
to hang back	پس رفتن
abstracts	کش رفتن
shrink	اب رفتن
to get over	رفتن از
snitch	کش رفتن
snitched	کش رفتن
snitches	کش رفتن
snitching	کش رفتن
recede	پس رفتن
putters	ور رفتن
to go backward	پس رفتن
to sleep fast	رفتن
pilfers	کش رفتن
to go back ward	پس رفتن
retract	تو رفتن
to take to ones heels	در رفتن
to get one's monkey up	از جا در رفتن
to whisk away or off	رفتن
pilfer	کش رفتن
pilfered	کش رفتن
pilfering	کش رفتن
short-changes	کش رفتن
to skirt along the coast	رفتن
puttering	ور رفتن
puttered	ور رفتن
crawls	رفتن
short-changing	کش رفتن
to go to mess	رفتن
to pair off	رفتن
crawled	رفتن
to get away	رفتن
to foot it	رفتن
shrinks	اب رفتن
bleneh	پس رفتن
betake	رفتن
putter	ور رفتن
to go bang	در رفتن
receded	پس رفتن
recedes	پس رفتن
receding	پس رفتن
short-change	کش رفتن
short-changed	کش رفتن
to run off	در رفتن
shrinking	اب رفتن
niggles	ور رفتن
twiddling	ور رفتن
twiddles	ور رفتن
twiddled	ور رفتن
twiddle	ور رفتن
meddled	ور رفتن
to peter out	پس رفتن
meddle	ور رفتن
break loose	در رفتن
hang around	ور رفتن
regressed	پس رفتن
go	رفتن
go off	در رفتن
goes	رفتن
snook	کش رفتن
go over	به ان سو رفتن
meddles	ور رفتن
retrograde	پس رفتن
make off	در رفتن
nim	کش رفتن
mog	رفتن
retracts	تو رفتن
retracting	تو رفتن
retracted	تو رفتن
jauk	ور رفتن
admit	رفتن
pullback	پس رفتن
regressing	پس رفتن
regresses	پس رفتن
regress	پس رفتن
admitting	رفتن
admits	رفتن
To go	رفتن
filch	کش رفتن
filched	کش رفتن
filches	کش رفتن
gangs	رفتن
gang	رفتن
glom on to	کش رفتن
to fall away	رفتن
to boil over	سر رفتن
filching	کش رفتن
hedge	در رفتن
hedged	در رفتن
hedges	در رفتن
niggled	ور رفتن
niggle	ور رفتن
swiping	کش رفتن
swiped	کش رفتن
to do a guy	در رفتن
to fall away	پس رفتن
swipe	کش رفتن
to d.deep in to	فر رفتن در
to do out of	کش رفتن
file past	رژه رفتن
inposition	به موضع رفتن
jink	طفره رفتن
get about	این سو و ان سو رفتن
come along	جلو رفتن
march past	رژه رفتن
get about	این سو و آن سو رفتن
kirk	به کلیسا رفتن
to march forth	پیش رفتن
to make he	پیش رفتن
make way	پیش رفتن
get ahead	پیش رفتن
get by	پیش رفتن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com