Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 236 (12 milliseconds)
English
Persian
speedy
سریع السیر سریع
speediness
سریع السیر سریع
Search result with all words
racer
مسابقه دهنده سریع السیر
racers
مسابقه دهنده سریع السیر
speedboat
کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
speedboats
کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
express
سریع السیر
expressed
سریع السیر
expresses
سریع السیر
expressing
سریع السیر
expressway
شاهراه مخصوص وسایط سریع السیر
expressways
شاهراه مخصوص وسایط سریع السیر
fast
سریع السیر
fasted
سریع السیر
fastest
سریع السیر
fasts
سریع السیر
speedway
جاده سریع السیر
gig
نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
gigs
نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
flying
پردار سریع السیر
typhoon
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
typhoons
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
cannonball
سریع السیر حرکت کردن
carvel
کشتی کوچک سریع السیر کرجی
freight lighter
قطار سریع السیر جهت حمل کانتینر
freightliner
شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
high speed
سریع السیر
highball
یک لیوان بزرگ ویسکی یا عرق مخلوط بانوشابه گازدار قطار سریع السیر
lotic
زیست کننده بر روی امواج سریع السیر
pony express
پست سریع السیر قدیم
posthaste
سریع السیر
skiff
قایق سریع السیر
special handling
ارسال مطبوعات واوراق چاپی بوسیله پست سریع السیر
tallyho
کالسکه سریع السیر مسافری
waiting position
ایستگاه انتظار قایقهای گشتی سریع السیر حالت انتظار یااماده باش قایقهای گشتی
keep pace
<idiom>
سریع السیر رفتن
Other Matches
rollover
استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند
marine express
کالای سریع الحرکت از راه دری_ا سیستم حمل و نقل سریع دریایی
dma
اتصال سریع و مستقیم بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی کامپیوتر که مانع دستیابی به توابع خواندن داده میشود
dma
CI واسط که ارسال داده سریع بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی فراهم میکند معمولاگ کنترولی از طریق CPU متوقف میشود
snap pass
پاس سریع با پیچش سریع مچ
swifter
سریع
snell
سریع
swifts
سریع
gleg
سریع
sweepy
سریع
swift
سریع
swiftest
سریع
rapid
سریع
accelerator
سریع
prompts
سریع
rather
سریع تر
spankings
سریع
spanking
سریع
accelerators
سریع
prompt
سریع
galloping
سریع
wing footed
سریع
sudden
سریع
prompted
سریع
courier
پیک سریع
slap
ضربت سریع
riposte
ضربت سریع
slaps
ضربت سریع
slapping
ضربت سریع
glimpsed
نگاه سریع
slapped
ضربت سریع
continuate
سریع الاتصال
rapid fire
تیر سریع
fast access
با دستیابی سریع
rapid access
با دستیابی سریع
high speed traffic
ترافیک سریع
high speed printer
چاپگر سریع
high speed
دنده سریع
precipitated
خیلی سریع
precipitates
خیلی سریع
precipitating
خیلی سریع
fast neutron
نوترون سریع
slashed
ضربه سریع
slashes
ضربه سریع
ripostes
ضربت سریع
riposted
ضربت سریع
slash
ضربه سریع
fast moving depression
کمفشاری سریع
pirouettes
چرخ سریع
couriers
پیک سریع
scampered
پرواز سریع
scamper
پرواز سریع
raids
تک نفوذی سریع
raid
تک نفوذی سریع
fleets
عبور سریع
raided
تک نفوذی سریع
fleet
عبور سریع
raiding
تک نفوذی سریع
precipitate
خیلی سریع
rough and ready
سریع العمل
fleeting
سریع الزوال
fleetingly
سریع الزوال
braided
حرکت سریع
scampering
پرواز سریع
braids
حرکت سریع
quickest
تند و سریع
quickest
جلد سریع
accelofilter
صافی سریع
accelerated depreciation
استهلاک سریع
glimpse
نگاه سریع
riposting
ضربت سریع
quicker
تند و سریع
quicker
جلد سریع
quick
تند و سریع
quick
جلد سریع
glimpses
نگاه سریع
glimpsing
نگاه سریع
scampers
پرواز سریع
braid
حرکت سریع
bullets
توپ سریع
rath
زود رس سریع
prompts
سریع عاجل
prompts
سریع کردن
prompted
سریع عاجل
rapid transit
شطرنج سریع
rapid scanning
تقطیع سریع
express
سریع صریح
skitter
حرکت سریع
expresses
سریع صریح
expressing
سریع صریح
rapid flow
جریان سریع
prompt
سریع عاجل
quick recovery
بهبود سریع
rathe
زود رس سریع
repost
ضربت سریع
bullet
توپ سریع
snapback
بهبودی سریع
sneak raid
دستبرد سریع
prompted
سریع کردن
despatched
انجام سریع
wind sprint
تمرین دو سریع
despatches
انجام سریع
despatching
انجام سریع
dispatch
انجام سریع
winder
دویدن سریع
dispatched
انجام سریع
dispatches
انجام سریع
windstorm
باد سریع
lightning chess
شطرنج سریع
quick recovery
رونق سریع
quick fire
تیر سریع
high speed traffic
امد شد سریع
quickstep
گام سریع
hypernoea
تنفس سریع
hotshot
بارکشی سریع
highflyer
دلیجان سریع
highflier
دلیجان سریع
convert
پاسکاری سریع
converted
پاسکاری سریع
converting
پاسکاری سریع
pirouette
چرخ سریع
converts
پاسکاری سریع
high velocity drop
بارریزی سریع
speeds
سریع کارکردن
accelerated depreciation
استهلاک سریع
polypnea
تنفس سریع
progressive chess
شطرنج سریع
expressed
سریع صریح
prompt
سریع کردن
speed
سریع کارکردن
speeding
سریع کارکردن
operation immediate
اقدام سریع
zonk out
<idiom>
سریع به خواب رفتن
whizbang
خمپاره سریع الانفجار
tide race
جذر و مد سریع اب دریا
streamliner
قطار سریع وشیک
whirls
چرخیدن گردش سریع
snick
ضربت سریع زدن
jerked
تکان سریع دادن
bring something on
<idiom>
دلیل افزایش سریع
whirling
چرخیدن گردش سریع
whirled
چرخیدن گردش سریع
Making fast progress.
سریع ترقی کردن
yerk
حرکت سریع و شدید
umbilical cords
سیم سریع الاتصال
whizzbang
خمپاره سریع الانفجار
wind sprint
دوهای سریع و کوتاه
umbilical cord
سیم سریع الاتصال
whirl
چرخیدن گردش سریع
stop dead/cold
<idiom>
سریع توقف کردن
flip
پاس سریع و کوتاه
flipped
پاس سریع و کوتاه
swoops
حرکت سریع نزولی
perishable
کالای سریع الفساد
rapid transit
حمل و نقل سریع
rapid eye movements
حرکات سریع چشم
quick break switch
کلید قطع سریع
quick break fuse
فیوز قطع سریع
quick access memory
حافظه دستیابی سریع
quicksort
مرتب کردن سریع
promptitude
سریع العملی زرنگی
dispatch order
سفارش حمل سریع
make flush
شستن با جریان سریع
line surge
جریان سریع و غیرعادی خط
fast break
حمله سریع به دروازه
fast shuttle
نقل و انتقال سریع
honker
نوعی اتومبیل سریع
fruit clipper
کشتی سریع میوه بر
goods of perishable nature
اموال سریع الفساد
swooping
حرکت سریع نزولی
swooped
حرکت سریع نزولی
swoop
حرکت سریع نزولی
flips
پاس سریع و کوتاه
surge
جریان سریع وغیرعادی
surged
جریان سریع وغیرعادی
surges
جریان سریع وغیرعادی
patter
بطور سریع وردخواندن
pattered
بطور سریع وردخواندن
pattering
بطور سریع وردخواندن
patters
بطور سریع وردخواندن
scatback
توپدار سریع و فراری
sallies
حرکت سریع شلیک
sallies
جواب سریع و زیرکانه
sally
حرکت سریع شلیک
sally
جواب سریع و زیرکانه
jerk
تکان سریع دادن
jerking
تکان سریع دادن
rubdown
مالش سریع بدن
jerks
تکان سریع دادن
high speed trafic
رفت و امد سریع
flashes
معدن موازی سریع A/D.
raiding
تک سریع تاخت و تاز
raids
تک سریع تاخت و تاز
cuts
تغییر سمت سریع
cut
تغییر سمت سریع
jab
ضربه سریع مستقیم
jabbed
ضربه سریع مستقیم
number
انجام محاسبات سریع
jetting
پرش اب جریان سریع
jetted
پرش اب جریان سریع
Recent search history
Search history is
off
.
Activate
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com
Close
Previous
Next
Loading...