Dictiornary-Farsi | سر بسته وابهام دار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (2 milliseconds)

English	Persian
vague	سر بسته وابهام دار
vaguer	سر بسته وابهام دار
vaguest	سر بسته وابهام دار


Other Matches

smoke screen	موجب تاریکی وابهام
packet	بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packets	بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packaging	ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
child window	پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
gift wrap	بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
multicast packet	بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
slated items	مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
clotty	بسته
shuts	بسته
solid	بسته
solids	بسته
packet	بسته
packets	بسته
corked	بسته
crossed chaque	چک بسته
pack box	بسته
shut	بسته
imperforate	بسته
curdy	بسته
shutting	بسته
ice bound	یخ بسته
grumous	بسته
fardel	بسته
datagram	یچ بسته
pent	بسته
crossed cheque	چک بسته
bagful	یک بسته
pinioned	کت بسته
packed	بسته ای
packages	بسته
packaged	بسته
parcel	بسته
parcels	بسته
bunged up	بسته
fronted	صف بسته
shook	بسته
barred	بسته
connected	بسته
interdependent	به هم بسته
jellied	بسته
clotted	بسته
kits	بسته
kit	بسته
package	بسته
uncrossed	بسته
bundling	بسته
bundles	بسته
stacks	بسته
stacked	بسته
stack	بسته
bundle	بسته
packs	بسته
trusser	بسته
closed	بسته
logical	یچ بسته
strikebound	بسته
pack	بسته
blindfold	چشم بسته
blindfolding	چشم بسته
blindfolded	چشم بسته
blindfolds	چشم بسته
bound electron	الکترون بسته
bound charge	بار بسته
blocked opening	درگاه بسته
blind fold	با چشم بسته
tied up <adj.>	دست بسته
as the case may be	بسته بمورد
application package	بسته کاربردی
aleatory	بسته به بخت
vans	کامیون سر بسته
van	کامیون سر بسته
close-fisted <adj.>	دست بسته
closed society	جامعه بسته
assumed	بخود بسته
tongue-tied	زبان بسته
box trail	سهم بسته
closed shops	سیستم بسته
blocked <adj.> <past-p.>	بسته شده
closed <adj.> <past-p.>	بسته شده
packages	بسته بندی
disabled <adj.> <past-p.>	بسته شده
locked <adj.> <past-p.>	بسته شده
right parenthesis )	پرانتز بسته
packaged	بسته بندی
right round bracket	پرانتز بسته
package	بسته بندی
shook	بسته کردن
barricaded <adj.> <past-p.>	بسته شده
closed circuits	مدار بسته
dunnage	بسته بندی
closed shop	سیستم بسته
closed circuit	مدار بسته
dogs	دفاع بسته
dogging	دفاع بسته
dog	دفاع بسته
kits	بسته لوازم
kit	بسته لوازم
barred <adj.> <past-p.>	بسته شده
parcel post	بسته پستی
icebound	یخ بند یخ بسته
homogamy	زناشویی بسته
grume	خون بسته
survival pack	بسته نجات
gelidity	بسته شدگی
food packet	بسته غذایی
flat pack	بسته مسطح
to shut down	بسته شدن
disk pack	گروه بسته
disk pack	بسته دیسک
disk pack	گرده بسته
tongue tied	زبان بسته
pre assembled	پیش بسته
young ice	یخ تازه بسته
cruor	خون بسته
shutt down	بسته شدن
shut in personality	شخصیت بسته
shut down	بسته شدن
program package	بسته برنامه
on the rope	بهم بسته
occlusion	بسته شدگی
set in	بسته شدن
mare clausum	دریای بسته
lockfast	محکم بسته
large n	سر بسته همینطوری
lappermilk	شیر بسته
lamblkin	زبان بسته
it is a question of money	موضوع بسته به
ironbound	با اهن بسته
iron bound	با اهن بسته
investment foundry	ریخته گی بسته
investment castings	ریخته گی بسته
internal drainage	ابریز بسته
congealable	بسته شدنی
coil of rope	بسته طناب
closed loop	حلقه بسته
closed group	گروه بسته
closed game	بازی بسته
package tour	گشت بسته ای
closed fist	مشت بسته
closed file	فایل بسته
closed file	ستون بسته
closed variation	واریاسیون بسته
closed economy	اقتصاد بسته
closed area	منطقه بسته
package holiday	گشت بسته ای
close column	ستون بسته
all-expense tour	گشت بسته ای
case numbers	شماره بسته ها
closed mind	ذهن بسته
closed network	شبکه بسته
closed routine	روال بسته
coagulum	خون بسته
unopened	بسته - بازنشده
finite universe	جهان بسته
closed universe	جهان بسته
closed traverse	پیمایش بسته
closed system	سازگان بسته
closed system	سیستم بسته
closed system	نظام بسته
closed subroutine	زیرروال بسته
manacled <adj.>	دست بسته
draft	بسته کالا
packing	بسته بندی
packs	بسته کردن
shut	بسته شدن
packet	بسته کوچک
shuts	بسته شدن
pack	بسته کردن
packets	بسته کوچک
posts	بسته پستی
covers	بسته بندی
drafted	بسته کالا
cover	بسته بندی
packers	بسته بند
packer	بسته بند
drafts	بسته کالا
post	بسته پستی
post-	بسته پستی
posted	بسته پستی
shutting	بسته شدن
closed	محرمانه بسته
armfuls	یک بغل یک بسته
closure	بسته شدن
clogging	بسته شدن
closures	بسته شدن
packaging	بسته بندی
dumb	زبان بسته
coverings	بسته بندی
dumbest	زبان بسته
armful	یک بغل یک بسته
dumber	زبان بسته
blind drainage area	حوزه ابریز بسته
packing density	تراکم بسته بندی
blindfold chess	شطرنج چشم بسته
packed decimal	اعداد بسته شده
packaging cost	هزینه بسته بندی
packaged software	بسته پیش نوشته
bolson	حوزه ابریز بسته
packing list	فهرست بسته بندی