English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
Turn right at the next corner. سر پیچ بعدی به دست راست بپیچید.
Search result with all words
Turn right at the next corner. سر پیچ بعدی به راست بپیچید.
Other Matches
Turn left at the next corner. سر پیچ بعدی به چپ بپیچید.
Wrap it up in gift paper. آنرا در کاغذ هدیه بپیچید
Turn left at the traffic lights. از چراغ راهنمایی به دست چپ بپیچید.
Please turn left now. لطفا حالا شما به چپ بپیچید.
dexiotropic واقع در طرف راست بکار برندهء دست راست راست دست
dexiotropous واقع در طرف راست بکار برندهء دست راست راست دست
projecting تولید نمایش گرافیکی دو بعدی از یک صفحه سه بعدی تصویر
attention to port احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو
The main road bears to the right. این جاده اصلی به کمی راست [مورب در سمت راست] ادامه دارد.
bi directional چاپگری که میتواند حروف را از چپ به راست و از راست به چپ با توجه به حرکت نوک به جلو و عقب روی صفحه چاپ کند.
orthotropous دارای تخمک راست راست اسه
To lead an idle life. راست راست راه رفتن ( ول بیکار )
plain dealing معامله راست حسینی راست باز
one two ضربههای چپ و راست ضربه چپ با هوک راست
PHIGS برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
preemptive multitasking حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
off خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت
half face نیم به راست راست یانیم به چپ چپ
columnleft فرمان ستون به چپ چپ یا به راست راست
trimetrogon عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
underhook گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
side step فرمان یک قدم به چپ یا به راست برداشتن یک قدم به چپ یا به راست
right justify هم تراز کردن از راست تنظیم کردن از راست
guide left فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ
half left فرمان نیم به چپ چپ یا نیم به راست راست
furthers بعدی
solid سه بعدی
furthering بعدی
spatial سه بعدی
solids سه بعدی
future بعدی
succeeding بعدی
two dimensional دو بعدی
two-dimensional دو بعدی
three-dimensional سه بعدی
tridimensional سه بعدی
unidimensional تک بعدی
second thoughts بعدی
subsequent بعدی
three dimensional سه بعدی
furthered بعدی
serotine بعدی
further بعدی
cubical سه بعدی
three dimentional سه بعدی
one dimentional تک بعدی
ulterior بعدی
one dimentional یک بعدی
puisne بعدی
unidimensional یک بعدی
dosseret بلوک سه بعدی
stereognosis ادراک سه بعدی
one dimensional array ارایه یک بعدی
space frame قاب سه بعدی
n cube مکعب N بعدی
aftereffect اثر بعدی
holograms تصویر سه بعدی
hologram تصویر سه بعدی
solid geometry هندسه سه بعدی
versatile چند بعدی
illusiansm نقاشی سه بعدی
succeeding generation نسل بعدی
deep space فضای سه بعدی
aftertaste لذت بعدی
three dimentional array ارایه سه بعدی
triaxial test ازمایش سه بعدی
three dimensional polymer بسپار سه بعدی
three dimensional lattice شبکه سه بعدی
tother نفر بعدی
after-effect تاثیر بعدی
tother بعدی دیگر
t' other نفر بعدی
t' other بعدی دیگر
subsere توالی بعدی
after-effects تاثیر بعدی
aftermath عواقب بعدی
unidimensionality یک بعدی بودن
stereoscopic vision دید سه بعدی
stereoscope سه بعدی نما
aftertastes لذت بعدی
tridimensionality حالت سه بعدی
3D analysis بررسی سه بعدی
3D analysis آنالیز سه بعدی
immediate destination مقصد بعدی
four dimensional چهار بعدی
holographic image نمایی از شی سه بعدی
feeder report گزارشات بعدی
follow up اماد بعدی
follow up اقدامات بعدی
follow up supply اماد بعدی
latter day روز بعدی
two dimensional lattice شبکه دو بعدی
two demensional chromatography کروماتوگرافی دو بعدی
multidimentional چند بعدی
two dimensional array ارایه دو بعدی
multidimensional چند بعدی
second best نفر بعدی درجه دو
bins بلوک سه بعدی الکترونیکی
ulterior plans تدابیر اجل بعدی
flat فایل دو بعدی از داده ها
perspective space نمایش فضای سه بعدی
post indexing شاخص گذاری بعدی
increment حرکت به محل بعدی
post indexing فهرست سازی بعدی
increments حرکت به محل بعدی
bin بلوک سه بعدی الکترونیکی
aftereffect اثر بعدی داور
depth quening سه بعدی کردن یک شی دوبعدی
afterimage تصویر بعدی چیزی
three dimentional spreadsheet صفحه گسترده سه بعدی
next state function تابع حالت بعدی
isometric Projection [نقشه هم اندازه سه بعدی]
space time دستگاه چهار بعدی
color solid سه بعدی رنگ نما
flattest فایل دو بعدی از داده ها
second-best نفر بعدی درجه دو
cartesian coordinates سیستم مختصات سه بعدی فضایی
solid angle زاویه سه بعدی مخروط وامثال ان
reticulated دارای شبکه سه بعدی فریف
multidimensional دارای خصوصیت چند بعدی
three-dimensional space فضای سه بعدی [ریاضی] [فیزیک]
perspectives دورنمای سه بعدی سه بعد نمائی
perspective دورنمای سه بعدی سه بعد نمائی
Is the next station ... ? آیا ایستگاه بعدی ... است؟
z axis بردار عمق در گراف سه بعدی
epiphenomenon علائم بعدی و ثانوی مرض
her next was a merchant شوهر بعدی وی بازرگان بود
rain check نوید یا قول دعوت بعدی
four address instruction نتیجه و آدرس دستورالعمل بعدی
generic نوع بعدی یک کالا یا دستگاه
operation دستور بعدی برای اجرا را می خوانند
umlaut ادغام حرف صداداردرحرف صدادار بعدی
solid سه بعدی سایه دار ایجاد میکند
solids سه بعدی سایه دار ایجاد میکند
soft return فرمان ترکیبی رد کردن خط ورفتن به خط بعدی
damping factor نسبت دامنه هر موج به موجهای بعدی
contour template مشابه سازی یک شکل دو یاسه بعدی
on گویی که هدف ضربه بعدی است
afterborn زاییده شده پس ازمرگ پدر بعدی
stereophotography عکس برداری برجسته نماوسه بعدی
posthypnotic ناشی از اثرات بعدی خواب مغناطیسی
fogging برای ایجاد فضای سه بعدی طبیعی تر
photogene انعکاس یا تصویر بعدی چیزی در شبکیه
to take a rain check [ raincheck] on an offer [American E] رد کردن درخواستی و قول دعوت بعدی
I'm looking forward to your next email. من مشتاقانه منتظر ایمیل بعدی تان می شوم.
marker کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
geometry and rendering مراحل اصلی برای ایجاد و نمایش شی سه بعدی
avalanches عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود
avalanche عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود
fetches دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
fetch دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
markers کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
fetched دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
shift forward انتقال به عوامل بعدی حرکت به سمت جلو
array آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
arrays آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
straightforward رک سر راست
sheer یک راست
blankly سر راست
right back بک راست
right face به راست راست
right footed راست پا
prick راست
straightforward راست
plain dealing راست
straightest راست
wooden راست
straightish سر راست
straightish راست
plumply سر راست
plain spoken یر راست
pricked راست
pricking راست
pricks راست
forthrights سر راست
right turn به راست راست
freehearted رک و راست
dextrorotatory راست بر
rectilineal راست خط
bolt upright راست
bee line خط راست
straight راست
beeline خط راست
apeak راست
upright راست
on end راست
erects راست
vertically راست
erecting راست
erected راست
erect راست
dextrogyrous راست بر
four-square رک و راست
wrapover dress راست
directly سر راست
vertical beam راست رو
up front رک و راست
uninhibited رک و راست
turnabouts به راست راست
righted راست
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com