Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English
Persian
To swindle someoue . To take someone for a ride.
سر کسی کلاه گذاشتن ( کلاهبرداری )
Search result with all words
swindle
کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
swindled
کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
swindles
کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
Other Matches
get round the law
با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
welch
کلاه گذاشتن
Welsh
کلاه گذاشتن
take for a ride
<idiom>
سرکسی کلاه گذاشتن
outfoxes
کلاه سرکسی گذاشتن
outfoxing
کلاه سرکسی گذاشتن
outfoxed
کلاه سرکسی گذاشتن
palm off
<idiom>
سرکسی کلاه گذاشتن
outfox
کلاه سرکسی گذاشتن
to bonnet a person
کلاه سرکسی گذاشتن
play a legal trick
کلاه شرعی سر چیزی گذاشتن
To give it an appearance ( a semblance ) of leagality . To ligitimize something .
کلاه شرعی سر چیزی گذاشتن
to do a number on somebody
<idiom>
سر کسی کلاه گذاشتن
[اصطلاح روزمره]
to rob peter to pay paul
کلاه تقی راسر نقی گذاشتن
constructive fraud
منظورعملی است که به اعتبارقانون خاص عنوان کلاهبرداری بافته و از این نظر از کلاهبرداری واقعی وارادی متمایز است
phyrgian cap
یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
glengarry
نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
To live on borrowed money . To play for time .
این کلاه آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
casks
کلاه جنگی کلاه خود
cask
کلاه جنگی کلاه خود
jasey
کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
false pretense
کلاهبرداری
sharp practice
کلاهبرداری
frauds
کلاهبرداری
scam
کلاهبرداری
defraudation
کلاهبرداری
scams
کلاهبرداری
fraudlous
کلاهبرداری
fraud
کلاهبرداری
short-changes
کلاهبرداری کردن
short-changing
کلاهبرداری کردن
constructive fraud
کلاهبرداری اعتباری
fraud
حیله کلاهبرداری
short-changed
کلاهبرداری کردن
short-change
کلاهبرداری کردن
scams
کلاهبرداری کردن
rook
کلاهبرداری کردن
defraud
کلاهبرداری کردن
spoof
کلاهبرداری مسخره
spoofs
کلاهبرداری مسخره
defrauded
کلاهبرداری کردن
scam
کلاهبرداری کردن
rooks
کلاهبرداری کردن
frauds
کلاهبرداری کلاهبردار
Phishing
کلاهبرداری اینترنتی
frauds
حیله کلاهبرداری
frauds
تقلب کلاهبرداری
fraud
تقلب کلاهبرداری
defrauds
کلاهبرداری کردن
defrauding
کلاهبرداری کردن
fraud
کلاهبرداری کلاهبردار
lay off
<idiom>
به حال خود گذاشتن ،تنها گذاشتن
guilty of fraud
محکوم به علت کلاهبرداری
swindling
تدلیس جزائی کلاهبرداری
It was all a fraud ( gimmeck ) .
تمامش کلاهبرداری بود
modiste
کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
gimmickry
استفاده از وسایل اغفال و کلاهبرداری
confidence trick
کلاهبرداری از راه جلب اعتماد
confidence tricks
کلاهبرداری از راه جلب اعتماد
lids
کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
lid
کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
run into
<idiom>
اثر گذاشتن ،تاثیر گذاشتن بر
clip joint
<idiom>
شغل سطح پایینی که پراز کلاهبرداری باشد
impostor
کسی که بامعرفی خود به جای دیگری مرتکب کلاهبرداری میشود
imposters
کسی که بامعرفی خود به جای دیگری مرتکب کلاهبرداری میشود
impostors
کسی که بامعرفی خود به جای دیگری مرتکب کلاهبرداری میشود
trapdoor
روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
trapdoors
روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
To leave behinde.
جا گذاشتن ( بجا گذاشتن )
to leave someone in the lurch
کسیرا در گرفتاری گذاشتن کسیرا کاشتن یا جا گذاشتن
nightcaps
شب کلاه
head piece
کلاه
aigret
گل کلاه
beau
کج کلاه
pretty fellow
کج کلاه
pompom
گل کلاه
bilk
کلاه سر
cappa
کلاه
opera hat
کلاه له شو
chapeau
کلاه
jack a dandy
کج کلاه
panache
پر کلاه
capped
کلاه
cap
کلاه
headgear
کلاه
ice-cap
یخ کلاه
hats
کلاه
nightcap
شب کلاه
ice cap
یخ کلاه
ice-caps
یخ کلاه
hat
کلاه
mantles
کلاه توری
d's cap
کلاه قیفی
swindlers
کلاه بردار
crush hat
کلاه بازیگرخانه
streamer
نوارلباس یا کلاه
door lintel
کلاه چهارچوب
fraudulence
کلاه برداری
streamers
نوارلباس یا کلاه
helmet liner
کلاه فیبری
mantle
کلاه توری
swindler
کلاه بردار
swindler
کلاه گذار
swindle
کلاه برداری
hat block
قالب کلاه
hat in hand
کلاه دردست
hat tree
کلاه اویز
wigs
کلاه گیس
helmet liner
کلاه کاسک
high hat
کلاه بلند
wig
کلاه گیس
swindled
کلاه برداری
swindles
کلاه برداری
hoods
کلاه اهنی
fools cap
کلاه قیفی
fop
کج کلاه ابله
hoods
کلاه خود
galea
کلاه خود
hood
کلاه اهنی
gaud
کلاه برداری
hood
کلاه خود
swindlers
کلاه گذار
balaclava
کلاه دوچشمی
cock
کج نهادگی کلاه
helmets
کلاه خود
cocking
کج نهادگی کلاه
tiara
کلاه پادشاهی
helmets
کلاه اهنی
cocks
کج نهادگی کلاه
berets
کلاه بره
beret
کلاه بره
pergola
کلاه فرنگی
pergolas
کلاه فرنگی
skullcaps
کلاه بره
skullcap
کلاه بره
pavilion
کلاه فرنگی
helmet
کلاه اهنی
balaclavas
کلاه دوچشمی
cockade
نشان کلاه
casque
کلاه خود
hat
کلاه کاردینالی
black cap
کلاه سیاه
hats
کلاه کاردینالی
belvidere
کلاه فرنگی
belvedere
کلاه فرنگی
bareheaded
بدون کلاه
bonnet
کلاه سرگذاشتن
bonnets
کلاه سرگذاشتن
hatboxes
جعبه کلاه
hatbox
جعبه کلاه
helmet
کلاه خود
tiaras
کلاه پادشاهی
pavilions
کلاه فرنگی
kepi
کلاه کپی
tricorn
کلاه سه ترک
stetsons
کلاه وسترن
trilbies
کلاه شاپو
steel cap
کلاه فولادی
snowcap
برف کلاه
rain cap
کلاه کریلی
service cap
کلاه خدمت
rain hat
کلاه بارانی
caskets
کلاه خدمت
postiche
کلاه گیس
milliner
کلاه فروش
milliners
کلاه فروش
pitch cap
کلاه زفت
avant-sorps
کلاه فرنگی
plume
پر کلاه زنان تل
plumes
پر کلاه زنان تل
stetsons
کلاه کابوی
stetson
کلاه وسترن
hairpieces
کلاه گیس
casket
کلاه خدمت
tricone
کلاه سه ترک
capping
کلاه سازی
uncap
کلاه از سر برداشتن
bathing cap
کلاه حمام
bathing caps
کلاه حمام
crash helmets
کلاه ایمنی
hairpiece
کلاه گیس
hatpin
گیرهی کلاه
hatpins
گیرهی کلاه
rip-off
کلاه برداری
rip-offs
کلاه برداری
summer house
کلاه فرنگی
stetson
کلاه کابوی
steel helmet
کلاه اهنی
polls
راس کلاه
petasus
کلاه بالدار
peruke
کلاه گیس
miyred
کلاه دار
frauds
کلاه برداری
fraud
کلاه برداری
mutch
کلاه کتانی
fraudulent
کلاه بردار
rug
[American E]
کلاه گیس
periwig
کلاه گیس
panama hat
کلاه پاناما
panama hats
کلاه پاناما
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com