English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
edu سسه تحصیلاتی است ونه شرکت تجاری
Other Matches
commercial company شرکت تجاری
business شرکت تجاری
businesses شرکت تجاری
business park [ساخت شرکت تجاری در منطقه ای با چشم انداز طبیعی]
finance company شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
finance house شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
big blue ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری
letterheads مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterhead مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
constituent company شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
limited company شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
international finance corporation شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
parent company شرکت مادر شرکت مرکزی
privates رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
outsource به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
paperless شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
houses 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
housed 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house 1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
body corporate شرکت شرکت سهامی
business group شرکت سهامی [شرکت]
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
for-profit <adj.> تجاری
relating to business <adj.> تجاری
commercial <adj.> تجاری
corporate [commercial] <adj.> تجاری
commercial تجاری
mercantile تجاری
business <adj.> تجاری
commerical تجاری
trademarks علامت تجاری
memorandum of association شرکتنامه تجاری
consortiums ائتلاف تجاری
trade balance موازنه تجاری
branding علامت تجاری
consortium ائتلاف تجاری
brands علامت تجاری
commercials اگهیهای تجاری
trade barrier ممانعت تجاری
business mechines ماشینهای تجاری
consortia ائتلاف تجاری
trademark علامت تجاری
trade credit اعتبار تجاری
trade fairs نمایشگاه تجاری
trademarks مارک تجاری
trade name اسم تجاری
trade names اسم تجاری
trade fair نمایشگاه تجاری
business inventories موجودی تجاری
market freedom ازادی تجاری
commercial relations مناسبات تجاری
business graphics گرافیکهای تجاری
trademark مارک تجاری
trade barriers موانع تجاری
instrument of commerce سند تجاری
brand علامت تجاری
trade discount تخفیف تجاری
balance of trade تراز تجاری
trade price قیمت تجاری
trade restriction محدودیت تجاری
business cycle دور تجاری
franchise حق اشتراک تجاری
deal توافق تجاری
business enterprise بنگاه تجاری
deals توافق تجاری
commerical language زبان تجاری
balance of trade موازنه تجاری
commercial marine کشتی تجاری
commercial attache وابسته تجاری
argosy کشتی تجاری
trade cycle دور تجاری
trade union اتحادیه تجاری
trade unions اتحادیه تجاری
trades unions اتحادیه تجاری
factorship نمایندگی تجاری
trade mark علامت تجاری
commercial area منطقه تجاری
management group ائتلاف تجاری
business failure شکست تجاری
business failure ناکامی تجاری
trade agreement موافقت نامه تجاری
ship's master کاپیتان کشتی تجاری
big business واحد تجاری بزرگ
small business computer کامپیوتر کوچک تجاری
extension تمدید اسناد تجاری
trade balance deficit کسری تراز تجاری
unfair trade practice اعمال تجاری نادرست
trade balance surplus مازاد تراز تجاری
extensions تمدید اسناد تجاری
trade pack بسته بندی تجاری
tight squeeze <idiom> شرایط سخت تجاری
trade cycle دوره فعالیت تجاری
refusal to accept a bill نکول اسناد تجاری
procyclical در جهت دور تجاری
free zone منطقه ازاد تجاری
advertising تبلیغ و آگهی تجاری
to go away on a business trip به سفر تجاری رفتن
to go away [off] on business به سفر تجاری رفتن
franchise حق استفاده از اسم تجاری
liner trade کشتیرانی منظم تجاری
franchises حق استفاده از اسم تجاری
business software نرم افزارهای تجاری
commercial road traffic ترافیک جاده تجاری
business data processing داده پردازی تجاری
businedd data processing داده پردازی تجاری
retail park مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping centre [British] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
comecon گروه تجاری بلوک شرق
common business oreinted language زبان با گرایش متداول تجاری
cutty sark نام تجاری نوعی ویسکی
shopping centre [British] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping center [American] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail park مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre [British] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
strip mall مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping mall [American] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
mall مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
mall مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping center [American] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre [British] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
strip mall مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
registered trade mark علامت تجاری ثبت شده
shopping mall [American] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
prestel سرویس متن تجاری تصویری در انگلستان
kaypro علامت تجاری کامپیوترهای قابل حمل
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
depression کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
depressions کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
presentation graphics گرافیک برای نمایش اطلاعات تجاری یا داده
factoring agent فرد یا شرکتی که اسناد تجاری را تنزیل مینماید
underconsumption theory of نظریه دور تجاری بر مبنای مصرف ناکافی
entrepremership اداره و سازماندهی فعالیتهای تجاری یا مقاطعه کاری
favorable balance of trade موازنه مساعد بازرگانی تراز مثبت تجاری
frameworks صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
consumer advertising تبلیغات تجاری بمنظور جلب توجه مصرف کننده
framework صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
enterpreneur شخصی که یک سازمان تجاری را پایه گذاری کرده واداره میکند
accounting package نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
accounts package نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
personal ریز کامپیوتر کم هزینه برای مصارف خانگی و تجاری سبک
commoners زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود
commonest زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود
common زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود
cobol زبان برنامه سازی که بیشتر در برنامههای کاربردی تجاری به کار می رود
biz نوعی گروه خبری که حاوی بخشهای تجاری و موقیعتهای مختلف است
turning point نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
west coast computer faire یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
BIX سیستم تجاری online که توسط مجله Byte ساخته شده است
turning points نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
visicalc یک برنامه مشهور صفحه گسترده الکترونیکی نام تجاری یک بسته نرم افزاری
refinances تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
businesses کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است
refinanced تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinance تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
business کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است
cobol Language BusinessOriented Common یک زبان برنامه نویسی سطح بالا برای کاربردهای تجاری
refinancing تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
clearing and switch buying توافق تجاری دوجانبهای که براساس ان دو کشور متعهدبه مبادله مقدار معینی کالامی گردند
sbc یک کامپیوتر کوچک با قابلیت اجرای انواعی ازکاربردهای اساسی تجاری Computer Board Single یک برد CPU ,
presentation software برنامه نرم افزاری که به کاربر امکان ایجاد نمایش تجاری با گراف و داده و متن و تصویر میدهد
Delphi مین کننده online تجاری اطلاعات که حاوی بخشهایی است که به پایگاه داده خود اینترنت دسترسی دارند
Eudora برنامه نرم افزاری تجاری معروف برای ارسال و دریافت مدیریت پیام های پست الکترونیکی از طریق اینترنت
port a punch card علامتی تجاری برای نوع خاصی از کارت منگنه باقسمتهای سوراخ شده که میتواند با یک مداد یا قلم کاملا"برداشته شود
office اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
business مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
businesses مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
offices اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
brand loyalty وفاداری به کالایی خاص وفاداری به علامت تجاری یک محصول
Royal Bokhara فرش سلطنتی بخاراتی [این واژه تجاری به فرش های ترکمنی با کیفیت بالا اطلاق می شود.]
chater party اجاره نامه یا قرارداد اجاره کشتی تجاری
branded goods کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
presentation graphics گرافیک تجاری با کیفیت بالا که روی نکات مطرح شده بامدیریت در زمینه طرح ها وبودجه ها تکیه خاصی دارد نگاره سازی نمایشی
hand شرکت
partnership شرکت
handing شرکت
consociation شرکت
partnerships شرکت
enterprises شرکت
enterprise شرکت
firms شرکت
cahoot شرکت
contributions شرکت
firm شرکت
firmest شرکت
fellowsh شرکت
concern شرکت
concerns شرکت
contribution شرکت
company شرکت
companies شرکت
incorporation شرکت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com