Dictiornary-Farsi | سطح مقطع عرضی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 209 (10 milliseconds)

English	Persian
cross section	سطح مقطع عرضی
cross sectional area	سطح مقطع عرضی


Search result with all words

profile	مقطع عرضی
profiled	مقطع عرضی
profiles	مقطع عرضی
profiling	مقطع عرضی
cross section	مقطع عرضی
transection	برش یا مقطع عرضی
transverse section	مقطع عرضی
Other Matches

diffuser area ratio	نسبت سطح مقطع خروجی به سطح مقطع ورودی یک دیفیوژر
crossbars	خط عرضی صلیب میله عرضی
crossbar	خط عرضی صلیب میله عرضی
geometrical percentage	درصد هندسی که عبارتست ازخارج قسمت سطح مقطع فولاد به سطح مقطع بتن دریک قطعه بتن مسلح ضرب درصد
transect	بطور عرضی برش کردن برش عرضی کردن
segment	مقطع
cross section	مقطع
cutting	مقطع
section	مقطع
sections	مقطع
profiles	مقطع
profiling	مقطع
profiled	مقطع
profile	مقطع
tablature	مقطع
segments	مقطع
coil section	مقطع بوبین
absorption cross section	مقطع جذب
compact section	مقطع فشرده
circular cross section	مقطع گرد
conic section	مقطع مخروطی
cross reaction	سطح مقطع
half section	نیم مقطع
airfoil	مقطع ایرودینامیکی
cross section	سطح مقطع
aerofoil	مقطع ایرودینامیکی
oblique section	مقطع مایل
sectional area	سطح مقطع
root section	مقطع ریشه
area	سطح مقطع
oblique section	مقطع اریب
necking	تنگی مقطع
soil profile	مقطع خاک
structural section	مقطع سازهای
rectangular section	مقطع مستطیلی
transition section	مقطع تبدیل
trough section	مقطع ناودانی
lobule	مقطع کوچک
cross section area	سطح مقطع
areas	سطح مقطع
total effective collision cross section	سطح مقطع موثر کل
vintage model	الگوی مقطع زمانی
box section	مقطع قوسی سکل
cross sectional data	داده ها در یک مقطع زمانی
interrupted quick flashing light	چشمک زن تند مقطع
intermediate frequency section	مقطع فرکانس میانی
inelastic cross section	مقطع برخورد ناکشسان
horseshoe shaped section	مقطع نعل اسبی
box spar	تیرکهای با مقطع مربع
egg shaped section	مقطع تخم مرغی
cross section	سطح مقطع موثر
work surfaces	سطح مقطع اصلی
work surface	سطح مقطع اصلی
blade station	موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
rhombus wing	بالی با سطح مقطع متقارن
form grind	سنگ زدن در مقطع طولی
podite	مقطع با بند پای بندپایان
syllabify	تقسیم به هجای مقطع کردن
cross section	نیمرخ پهنا مقطع موثر
flumming	تنگ کردن مقطع جریان اب
effective collision cross section	سطح مقطع برخورد موثر
con di nozzle	نازل موتورجت با مقطع همگرا
uncurtailed bars	ارماتور بدون تقلیل مقطع
winding crodd section	سطح مقطع سیم پیچی
standard egg section	مقطع تخم مرغی شکل معمولی
economic section	انتخاب سطح مقطع مناسب ازنظر اقتصادی
three square	سوهان اهنگری دارای مقطع مثلث شکل
syllabary	جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
traversed	عرضی
transverse	عرضی
traverse	عرضی
crossest	عرضی
crossbar	خط عرضی
lateral	عرضی
crossbars	خط عرضی
cross	عرضی
traversing	عرضی
crosser	عرضی
traverses	عرضی
crosses	عرضی
parallel aerofoil	ایرفویلی که سطح مقطع ان درتمام طول ان ثابت باشد
hachures	خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
poiseuille flow	جریان خطی ناروان درلولهای با سطح مقطع دایرهای
crossed belt	تسمه عرضی
transverse valley	دره عرضی
lateral forces	نیروهای عرضی
lateral route	جاده عرضی
transverse stress	تنش عرضی
lateral shifts	تغییرات عرضی
transverse scale	مقیاس عرضی
transverse reinforcement	ارماتور عرضی
transverse joint	درز عرضی
transverse plane	صفحه عرضی
horizontal plane	صفحه عرضی
cross section	نیمرخ عرضی
deflection sweep	درو عرضی
trimmed joist	تیر عرضی
traversing fire	اتش عرضی
accidents	صفت عرضی
accident	صفت عرضی
transverse wave	موج عرضی
transverse fault	گسل عرضی
transverse bulkhead	تیغه عرضی
radial load	بار عرضی
radial play	بازی عرضی
transversal section	برش عرضی
sag rod	مهار عرضی
sagrod	مهار عرضی
shape of cross section	نیمرخ عرضی
sides way	نوسان عرضی
transection	برش عرضی
transversal wave	موج عرضی
transverse acceleration	شتاب عرضی
square ball	پاس عرضی
lateral stability	پایداری عرضی
transverse bracing	تقویت عرضی
lateral tell	سبقت عرضی
transverse axis	محور عرضی
latitude band	کمربند عرضی
latitude band	نوار عرضی
leak coil	بوبین عرضی
northing	مختصات عرضی
transverse crack	ترک عرضی
collateral ganglia	عقدههای عرضی
cross beam	تیر عرضی
accidentalism	فلسفه عرضی
abeam	جهت عرضی
cross linking	اتصال عرضی
axis	خط طولی یا عرضی
cross roll	نورد عرضی
cross section	برش عرضی
accidentalism	فلسفهء عرضی
athwart	به طور عرضی
cross feed	تغذیه عرضی
frame	دنده عرضی
cross hole	سوراخ عرضی
cross head	تیر عرضی
cross brace	گیره عرضی
cross brace	مهار عرضی
cross compartment	دهلیز عرضی
cross cut	برش عرضی
cross fall	شیب عرضی
phenomenally	عارضی عرضی
phenomenal	عارضی عرضی
baselinesman	خط نگهدار خط عرضی
timber	دنده عرضی
cross traverse	تراورس عرضی
cross trail	جاده عرضی
cross piece	تیر عرضی
enfilade	درو عرضی کردن
braced	تیر تقویت عرضی
brace	تیر تقویت عرضی
transverse fatigue test	ازمایش خستگی عرضی
cross-tree	[رابط عرضی دکلها]
section of valley	نیمرخ عرضی دره
backward pass	پاس عرضی یا به عقب
valley cross section	نیمرخ عرضی دره
accidental	غیر مترقبه عرضی
cross tree	رابط عرضی دکلها
traverse	حرکت عرضی یا مورب
crossing target	هدفهای متحرک عرضی
shrouds	بکسلهای عرضی ناو
swinging of flow	نوسانات عرضی جریان
crossrial carriage	پاگیر تیر عرضی
cross-aisle	[گوشواره عرضی کلیسا]
cross barred	دارای میلههای عرضی
transverse bending test	ازمایش خمش عرضی
broadside aerial	تشعشع کننده عرضی
career courses	دورههای عرضی نظامی
cross hole nut	مهره با سوراخ عرضی
transverse test specimen	نمونه ازمایش عرضی
cross level buble	حباب تراز عرضی
y axis	محور عرضی مختصات
latitude band	نوار عرضی زمینی
cross wall	دیوار پلهای عرضی
thwart	نشیمنگاه عرضی قایق
thwarted	نشیمنگاه عرضی قایق
traversing	حرکت عرضی یا مورب
rafter	تیر عرضی طاق
traversed	حرکت عرضی یا مورب
cross sectional data	دادههای برش عرضی
transverse cardan shaft	محور کاردان عرضی
northing	محور عرضی نقشه
cross slide	کشوی لغزنده عرضی
traverses	حرکت عرضی یا مورب
counter-brace	تیر تقویت عرضی
transverse conductance	مقدار هدایت عرضی
rafters	تیر عرضی طاق
tumple	گردش حول محور عرضی
terete	استوانهای شکل در برش عرضی
broad beam headlamp	نور افکن با تشعشع عرضی
cross-gable	[سه گوشی کنار شیروانی عرضی]
I have nothing more to say .	دیگر عرضی نیست ( ندارم )
balkline	خط عرضی روی میز بیلیارد
keels	ستون عرضی مرکزی ناو
keel	ستون عرضی مرکزی ناو
lateral tell	پیشگیری هواپیما در حرکت عرضی
head string	خط عرضی فرضی وسط میزبیلیارد
cross trail	جاده سرتاسری عرضی در منطقه
cross folding test	ازمایش چین خوردگی عرضی