Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English
Persian
indent
سفارش خرید از کشور بیگانه
indenting
سفارش خرید از کشور بیگانه
indents
سفارش خرید از کشور بیگانه
Other Matches
extradited
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradite
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradites
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extraditing
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
purchase order
سفارش خرید
open indent
سفارش خرید باز
order
خرید سفارش خرید
enclave
ناحیهای که کشور بیگانه دورانرا گرفته باشد
enclaves
ناحیهای که کشور بیگانه دورانرا گرفته باشد
short haul
کاروان دریایی که بین سواحل دو کشور بیگانه و ناشناس حرکت میکند
short-haul
کاروان دریایی که بین سواحل دو کشور بیگانه و ناشناس حرکت میکند
cost plus contracts
به حساب خرید سفارش دهنده وجز فروش سازنده به حساب می اورند
computerised ordering systems
سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری
foreignism
رسم بیگانه بیگانه پرستی
republics
حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republic
حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
close price
دز خرید وفروش سهام حالتی را گویندکه قیمت خرید و فروش به هم خیلی نزدیک باشد
purchase request
درخواست خرید جنس تقاضای عقد پیمان خرید
economic order quantity
کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
field buying
خرید کردن در صحرا خرید محلی
Burundi
کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession
تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
provincialism
اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
innocent passage
مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
purchase price variance
سپرده اختلاف قیمت خرید سپرده تضمینی خرید
ordering costs
هزینههای سفارش هزینههای مربوط به سفارش
letter of recall
نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
nonaligned
کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
central purchase
خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
abroad
بیگانه
exotic
بیگانه
foreign
بیگانه
peregrine
بیگانه
peregrin or rine
بیگانه
oversea
بیگانه
only
بس بیگانه
strangest
بیگانه
barbarous
بیگانه
outsiders
بیگانه
barbarians
بیگانه
stranger
بیگانه
foreigner
بیگانه
barbarian
بیگانه
strange
بیگانه
outsider
بیگانه
foreigners
بیگانه
xenophobe
بیگانه
alien
بیگانه
aliens
بیگانه
xenophilous
بیگانه پرست
abroad
ممالک بیگانه
loanword
واژه بیگانه
xenocentrism
بیگانه محوری
overseas
کشورهای بیگانه
foreign subjects
اتباع بیگانه
xenophobe
دشمن بیگانه
holozoic
بیگانه خوار
foreignlegion
هنگ بیگانه
xenophile
بیگانه دوست
foreignism
اصطلاح بیگانه
foreing currency
پول بیگانه
xenophile
بیگانه پرست
xenophilism
بیگانه پرستی
stranger
بیگانه کردن
xenophobe
بیگانه ترس
estrangements
بیگانه کردن
estrangement
بیگانه کردن
phagocytosis
بیگانه خواری
xenophobia
بیگانه هراسی
outlandish
بیگانه وار
xenoplastic
همزیست با بیگانه
xenophobia
بیگانه ترسی
reference
سفارش
indenting
سفارش
indent
سفارش
indents
سفارش
order
سفارش
enjoinment
سفارش
country cover diagram
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
overseas agent
نماینده درکشور بیگانه
macrophage
یاخته بیگانه خواردرشت
barbarize
بیگانه یا وحشی شدن
currencies
ارز پول بیگانه
he is no linguist
زبان بیگانه نمیداند
non-resident alien
[NRA]
بیگانه غیر مقیم
phagocyte
سلول بیگانه خوار
strangers
بطور غریب یا بیگانه
currency
ارز پول بیگانه
strangely
بطور غریب یا بیگانه
publicans
بیگانه صاحب میخانه
publican
بیگانه صاحب میخانه
foreignize
بیگانه کردن یاشدن
xenoglossophilia
عشق به زبانهای بیگانه
foreign value system
نظام ارزشی بیگانه
xenoglossophobia
هراس از زبانهای بیگانه
estrange
بیگانه کردن دورکردن
call the shots
<idiom>
سفارش دادن
indent
سفارش دادن
asking and ordering
درخواست و سفارش
blanket order
سفارش کلی
processing of the order
انجام سفارش
enjoin
سفارش کردن به
send away for
سفارش دادن
economic order quantity
حد مطلوب سفارش
place an order
سفارش دادن
indenting
سفارش دادن
trial order
سفارش ازمایشی
order format
قالب سفارش
indents
سفارش دادن
conditional order
سفارش مشروط
order for goods
سفارش کالا
enjoining
سفارش کردن به
outwork
سفارش به بیرون
Put in a good word for me.
سفارش من رابکن
back order
سفارش معوق
acknowledgement of order
تایید سفارش
order
دستور سفارش
commendation
سفارش تقدیر
modification order
سفارش اصلاحی
engaged
سفارش شده
ordering
سفارش دهی
letter of recommendation
سفارش نامه
I asked for ...
من سفارش ... را دادم.
enjoined
سفارش کردن به
order
سفارش دادن
acknowledgement of order
تصدیق سفارش
factory order
سفارش ساخت
enjoins
سفارش کردن به
invasive species
گونه بیگانه
[گیاه شناسی]
alien species
گونه بیگانه
[گیاه شناسی]
invasive exotic
گونه بیگانه
[گیاه شناسی]
exotic
گونه بیگانه
[گیاه شناسی]
foreignize
حالت بیگانه دادن یایافتن
gringo
بیگانه خصوصا انگلیسی یا امریکایی
gringos
بیگانه خصوصا انگلیسی یا امریکایی
phagotroph
ریزه پرواره بیگانه خوار
the a.of boreign words
اقتباس یاگرفتن لغات بیگانه
neophyte
گونه بیگانه
[گیاه شناسی]
dispatch order
سفارش حمل سریع
ordered
سفارش داده شده
bespeak
ازپیش سفارش دادن
lead time
زمان انجام سفارش
outwork
سفارش به خارج از شرکت
order
دستور دادن سفارش
to book something
چیزی را سفارش دادن
custom-made
سفارش داده شده
custom made
سفارش داده شده
to countermand goods
سفارش کالا را پس گرفتن
indent
سفارش رسیده از خارج
indenting
سفارش درخواست کردن
indenting
سفارش رسیده از خارج
indents
سفارش رسیده از خارج
order
[placed with somebody]
سفارش
[ازطرف کسی]
indent
سفارش درخواست کردن
re order
سفارش دوم باره
To place an order for some goods.
کالائی را سفارش دادن
order processing time
زمان انجام سفارش
order processing time
مدت انجام سفارش
engages
از پیش سفارش دادن
indents
سفارش درخواست کردن
order time
زمان سفارش کالا
engage
از پیش سفارش دادن
reorder
دوباره سفارش دادن
reorder cost
هزینه سفارش مجدد
reorder interval
زمان بین دو سفارش
reorder level
سطح سفارش مجدد
reorder point
نقطه سفارش مجدد
tramontane
واقع در ماوراء جبال الپ بیگانه
barbarize
با تعبیر بیگانه و غیر مصطلح امیختن
phagocytize
در اثر بیگانه خواری تحلیل رفتن
disuniting
باهم بیگانه کردن نفاق انداختن
disunites
باهم بیگانه کردن نفاق انداختن
disunited
باهم بیگانه کردن نفاق انداختن
disunite
باهم بیگانه کردن نفاق انداختن
mail order
سفارش کالا بوسیله پست
order form
نمونه سفارش نامه پر نکرده
a la carte
جداجدا سفارش داده شده.
I asked for the child.
من یک برای بچه سفارش دادم.
order
سفارش دادن تنظیم کردن
batch costing
تعیین قیمت سفارش کالا
ordering costs
هزینههای مربوط به سفارش کالا
That's not what I ordered.
آن چیزی نیست که من سفارش دادم.
the goods are on order
کالا را سفارش داده ایم
order
سفارش دادن کالا یا جنس
testimonials
سفارش وتوصیه رضایت نامه
I asked for a small portion.
من یک پرس کوچک سفارش دادم.
testimonial
سفارش وتوصیه رضایت نامه
alienability
قابلیت نقل وانتقال مالکیت بیگانه سازی
reorder level
مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
mail order
سفارش از طریق پست فروش مکاتبهای
To order a meal.
سفارش غذا دادن ( درهتل ؟رستوران )
To speake in recommendation of someone . To recommend somebody.
سفارش کسی را کردن ( توصیه ومعرفی )
indent upon a person for goods
درخواست یا سفارش کالا به کسی دادن
open indent
سفارش خریدی که در ان تعدادفروشندگان محدود نمیباشد
adoption
اقتباس استعمال لغت بیگانه بدون تغییر شکل آن
exclave
ناحیهای که ازکشوری جداشده وخاک بیگانه انرافراگرفته باشد
to purify the person language
زبان فارسی را از واژه هاوتعبیرات بیگانه یا غیرمصطلح پیراستن
canvass
مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvasses
مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvassing
مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com