English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 23 (4 milliseconds)
English Persian
whitecap سفیدک خیزاب
Other Matches
scurf سفیدک زدن باشوره پوشاندن
lazy lines سفیدک [رشته تارهای نخ پود که در پشت فرش آزاد بوده و جزء گره قرار نگرفته اند.]
afflux خیزاب
billows خیزاب
billowing خیزاب
billowed خیزاب
billow خیزاب
waving خیزاب
waves خیزاب
waved خیزاب
wave خیزاب
surf خیزاب دریاکنار
the wave heaves خیزاب بلندمیشودومیافتد
surfy دارای خیزاب زیاد
lap n خوردن خیزاب بکنار دریا
land swell خیزاب یا غلت اب نزدیک کرانه
rip current خیزاب یا موج تجاوز کننده بساحل
surfboat قایق مخصوص هوای توفانی یا خیزاب
planegency صدای خیزاب که بکرانه دریا بخورد
ground sea خیزاب دریاکه علت نمایانی نداشته باشد
afflux خیزاب بالاامدن سطح اب رودخانه بوسیله کاهش عرض رودخانه
red tide [algal bloom] سرخ خیزاب [سرخ شدن آب دریا در اثرانبوه شدن خزه ها]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com