|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
|
|
|||||||||||||||||||||
| Total search result: 5 (2 milliseconds) | |||||
| English | Persian | ||||
|---|---|---|---|---|---|
bleaching |
سفیدگری | ||||
| Other Matches | |||||
unbleached <adj.> |
سفیدگری نشده | ||||
| whitesmith | رویگر سفیدگری یا رویگری کردن | ||||
raw wool |
پشم خام [پشمی که هیچگونه عملیات سفیدگری یا شستشو روی آن صورت نگرفته باشد.] | ||||
gold washing |
شستن طلائی [نوعی سفیدگری مرسوم در افغانستان که با رنگزدائی فرش های قرمز، آنرا بصورت ترکیبی اتفاقی از رنگ های زرد و نارنجی در می آورد. این نوع زمینه رنگی، مورد علاقه بعضی از خریداران اروپایی می باشد.] | ||||
| Recent search history | |
|