English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
turpentinic سقزدار دارای تربانتین
Other Matches
turpentinous دارای تربانتین
turpentinous سقزدار
turpentine تربانتین
terebinthine تربانتین
turps روغن یا عرق تربانتین
turpentine قندرون تربانتین زدن به
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
footy دارای پا
glochidiate دارای مو
bilabiate دارای دو لب
three-legged دارای سه پا
fraught with دارای
odoriferous دارای بو
iodic دارای ید
three legged دارای سه پا
trilinear دارای سه خط
floaty دارای اب نشین کم
unifilar دارای یک سیم یا نخ
unipod دارای یک پایه
underweight دارای کسروزن
univalent دارای یک فرفیت
unifoliate دارای یک برگ
unidirectional دارای یک جهت
two way دارای دو راه
unidirection دارای یک جهت
umbrageous دارای سوفن
undersigned دارای امضاء
foliolate دارای برگچه
preemptor دارای حق شفعه
two handed دارای دو دست
prerogatived دارای حق ویژه
primipara دارای یک اولاد
pelliculate دارای پوسته
pulsant دارای تپش
trifoliolate دارای سه نشریه
pulsatile دارای تپش
tristigmatic دارای سه مادگی
trigynous دارای سه مادگی
trigonous دارای سه زاویه
weighted دارای وزن
entitative دارای وجودخارجی
tricuspidate دارای سه لخت
quartziferous دارای در کوهی
tricorn دارای سه شاخ
trilocular دارای سه حفره
trimolecular دارای سه ملکول
trinal دارای سه متغیر
primiparous دارای یک اولاد
tungstic دارای تنگستن
fibrinous دارای مودلیفی
feldspathic دارای فلدسپار
febile دارای حالت تب
overbusy دارای کارزیاد
far reaching دارای اثرزیاد
pseudonymous دارای تخلص
triradiate دارای سه شعاع
tripetalous دارای سه کلبرگ
trinomial دارای سه عبارت
trinary دارای سه متغیر
deadbeat دارای سکون
vagile دارای تحرک
preferable دارای رجحان
hexameter دارای شش وزن
windiness دارای باد
squib دارای صدای فش فش
squibs دارای صدای فش فش
petiolate دارای دمگل
petiolated دارای دمگل
whizzer دارای صدای غژ
heterogamous دارای مادگی ها
low spirited دارای روحیه بد
low-spirited دارای روحیه بد
deficient دارای کمبود
redundant دارای اطناب
tricyclic دارای سه چرخ
woolly headed دارای سر پشمالو
humous دارای موادالی
palmy دارای نخل
allergic دارای حساسیت به
zygomorphic دارای تقارن
zonate دارای مدار
alcoholic دارای الکل
alcoholics دارای الکل
papillose دارای برامدگی
homolographic دارای قرینه
monogamous دارای یک همسر
monogamous دارای یک زن یا یک شوهر
bigamous دارای دو زن یا دو شوهر
pileate دارای کلاهک
hearted دارای قلب ...
pinnular دارای برگچه
backed دارای پشت
vivific دارای حیات
short range دارای برد کم
short-range دارای برد کم
glary دارای تشعشع
glanduliferous دارای غد دکوچک
viniferous دارای شراب
geniculate دارای زانویی
rifled دارای خان
varietal دارای تنوع
sexagenary دارای سن 06 تا96
pre emptive دارای حق شفعه
equivocal دارای دومعنی
polygamous دارای چند زن
haired دارای موی ...
pinnular دارای بالچه
legitimate دارای حق مشروع
legitimated دارای حق مشروع
legitimates دارای حق مشروع
legitimating دارای حق مشروع
weak sighted دارای چشم کم سو
rectilinear دارای مسیرمستقیم
flabby دارای عضلات شل
weak eyed دارای چشم کم سو
warty دارای زگیل
wapper jawed دارای ارواره کج
plumose دارای دسته پر
vagility دارای تحرک
chymiferous دارای کیموس
ambivalence دارای دو جنبه
behind دارای پس افت
behinds دارای پس افت
stannous دارای قلع
stannic دارای قلع
bodied دارای بدن
shelterer دارای حفاظ
staminate دارای جرثومه نر
bizonal دارای دومنطقه
shoaly دارای جاهای کم اب
hectic دارای تب لازم
bisulcate دارای دوشکاف
privileged دارای امتیاز
buckish دارای خوی بز
bumpiness دارای برامدگی
calcareous دارای کلسیم
divan دارای دوفرفیت
divans دارای دوفرفیت
bifocal دارای دو کانون
bifocals دارای دو کانون
chinned دارای چانه
handy <adj.> دارای مزیت
cephalous دارای کله
strontic دارای استرونیوم
capitated دارای سرمجزا
straight line دارای خط مستقیم
isometric دارای یک میزان
isometrics دارای یک میزان
calcic دارای اهک
prurient دارای فکرشهوانی
biramous دارای دو شاخه
biradial دارای دوشعاع
bichrome دارای دو رنگ
bicentric دارای دومرکز
sonant دارای اهنگ
basined دارای ابگیر
adamantean دارای تلئلو
azotic دارای ازت
aluminous دارای زاج
amphibolic دارای دو معنی
aulait دارای شیر
artiodactylous دارای سم شکافته
social minded دارای افکاراجتماعی
artiodactyl دارای سم شکافته
arbitrative دارای اختیارحکمیت
silicifoeous دارای در کوهی
spiriferous دارای عضومارپیچی
acetylize دارای ریشهء
bipartite دارای دوقسمت
binucleated دارای دو هسته
binucleate دارای دو هسته
binuclear دارای دو هسته
binocular دارای دو چشم
binaural دارای دو گوش
bimotored دارای دوموتور
bimorphemic دارای دوشکل
bimolecular دارای دوملکول
splashy دارای ترشح
accentual دارای تاکید
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com