English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 150 (7 milliseconds)
English Persian
lapse inconduct سقوط در رفتاروکردار
Other Matches
paradrag drop سقوط ازاد از ارتفاع کم سقوط با چتر کمکی
crack-up سقوط
crashingly سقوط
low dwon سقوط
crashing سقوط
downcome سقوط
prolapse سقوط
crashes سقوط
dropped سقوط
chute سقوط
come down سقوط
elapse سقوط
elapses سقوط
elapsing سقوط
fall سقوط
drop سقوط
falling سقوط
chutes سقوط
collapses سقوط
dropping سقوط
prolapsus سقوط
nosedived سقوط
nosedives سقوط
downfall سقوط
nosediving سقوط
crack up سقوط
collapse سقوط
collapsed سقوط
tailspin سقوط
nosedive سقوط
drops سقوط
crashed سقوط
crash سقوط
collapsing سقوط
arrests جلوگیری از سقوط
loss گریز سقوط
falling سقوط کننده
stumbling block سبب سقوط
free fall سقوط ازاد
arrested جلوگیری از سقوط
stumbling blocks سبب سقوط
drops افت سقوط
termination of obligations سقوط تعهدات
velocity of fall سرعت سقوط
wipe out سقوط کردن
nosedive سقوط کردن
nosedives سقوط کردن
nosediving سقوط کردن
tailspin سقوط کردن
prolapse of the uterus سقوط رحم
fall سقوط کردن
fall افت سقوط
break down سقوط ناگهانی
discharge of an obligation سقوط تعهد
fall velocity سرعت سقوط
gastroptosis سقوط معده
lapse vi سقوط کردن
crashing سقوط کردن
drop چکه سقوط
crashed سقوط کردن
abort سقوط کردن
aborted سقوط کردن
aborting سقوط کردن
aborts سقوط کردن
crash سقوط کردن
nosedived سقوط کردن
crashes سقوط کردن
crashingly سقوط کردن
chutes ریزش با سقوط
chutes سقوط انحطاط
chute ریزش با سقوط
chute سقوط انحطاط
drop افت سقوط
dropped چکه سقوط
arrest جلوگیری از سقوط
dropped افت سقوط
dropping چکه سقوط
drops چکه سقوط
dropping افت سقوط
crash-landing سقوط کردن هواپیما
crash land سقوط کردن هواپیما
proctoptosis سقوط روده راست
pash سقوط برف سنگین
crash-landed سقوط کردن هواپیما
crash-land سقوط کردن هواپیما
plumper دروغ صرف سقوط
drop hammer چکش سقوط ازاد
crashed سقوط کردن هواپیما
crash-lands سقوط کردن هواپیما
free type parachute چتر سقوط ازاد
crashingly سقوط کردن هواپیما
crashes سقوط کردن هواپیما
crashing سقوط کردن هواپیما
crash سقوط کردن هواپیما
meteor shower سقوط پیاپی شهابهای ثاقب
meteoric shower سقوط پیاپی شهابهای ثاقب
prolapse of the uterus درامدگی سیبک سقوط زهدان
abort سقوط کردن موشک یا هواپیما
aborts سقوط کردن موشک یا هواپیما
aborting سقوط کردن موشک یا هواپیما
aborted سقوط کردن موشک یا هواپیما
high velocity drop بارریزی با سرعت سقوط زیاد
debacle سقوط ناگهانی حکومت و غیره
drop قطره سقوط کردن کم کنید
skid راه شکست مسیر سقوط
skidding راه شکست مسیر سقوط
skids راه شکست مسیر سقوط
skidded راه شکست مسیر سقوط
plunges سقوط سنگین فرو بردن
plunged سقوط سنگین فرو بردن
plunge سقوط سنگین فرو بردن
dropped قطره سقوط کردن کم کنید
dropping قطره سقوط کردن کم کنید
debacles سقوط ناگهانی حکومت و غیره
lysis سقوط وزوال تدریجی مرض
falling of the womb سقوط کردن پائین افتادگی
dTbGcles سقوط ناگهانی حکومت و غیره
drops قطره سقوط کردن کم کنید
dropping ball viscosimeter گرانروی سنج با سقوط گلوله
slumping یکباره فرو ریختن سقوط کردن
slumps یکباره فرو ریختن سقوط کردن
slump یکباره فرو ریختن سقوط کردن
slumped یکباره فرو ریختن سقوط کردن
precipitate سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
crashes سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
precipitated سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
precipitates سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
precipitating سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
crash سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crashed سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crashing سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crashingly سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
late time زمان بین سقوط بمب تا شروع انفجار اتمی
gravity extraction بیرون ریختن یا پرتاب بار ازهواپیما با استفاده از سقوط ازاد
stumped بیخ وبن صدای افتادن چیزسنگین سقوط باصدای سنگین
stump بیخ وبن صدای افتادن چیزسنگین سقوط باصدای سنگین
stumping بیخ وبن صدای افتادن چیزسنگین سقوط باصدای سنگین
stumps بیخ وبن صدای افتادن چیزسنگین سقوط باصدای سنگین
red out از بین رفتن قدرت بینایی هنگام سقوط با شتاب منفی
gravity drop پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
raker تیری که پشت دیوار بطور مایل می بندند تادیوار سقوط نکند
Marxists طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
Marxist طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
collapsed متلاشی شدن دچار سقوط واضمحلال شدن غش کردن
collapses متلاشی شدن دچار سقوط واضمحلال شدن غش کردن
collapsing متلاشی شدن دچار سقوط واضمحلال شدن غش کردن
collapse متلاشی شدن دچار سقوط واضمحلال شدن غش کردن
collapse capitalism فروپاشی سرمایه داری سقوط سرمایه داری
marxist economics نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com