English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
sanity سلامت روانی
mental health سلامت روانی
Other Matches
safeness سلامت
safety سلامت
sicker سلامت
healthily به سلامت
healthiness سلامت
health سلامت مزاج
sanity سلامت عقل
compos mentis سلامت عقل
ship safety سلامت کشتی
haleness سلامت زنده دلی
salutary سلامت بخش سودمند
healt and safety commision کمیسیون سلامت و امنیت
i provided for his safety وسائل سلامت او را فراهم کردم
To conserve ones health(energy ) سلامت ( نیرو ) خود را حفظ کردن
the animal is not s. to touch دست زدن به ان جانورشرط سلامت نیست
ration credit تضمین سلامت مواد غذایی جیره ارتش
Green tea is esteemed for its health-giving properties. ارزش چای سبز در خواص سلامت بخش آن است.
sangraal جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangrail جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangreal جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
the Holy Grail جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
Nothing can.compensate for the loss ones health. هیچ چیز سلامت از دست رفته انسان رانمی تواند جبران کند
commitment board هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
subversives روانی
fluidity روانی
mental روانی
psychic روانی
fluency روانی
psychical روانی
liquid limit حد روانی
mellifluence روانی
subversive روانی
freedom روانی
freedoms روانی
flows روانی
volubility روانی
flowed روانی
yield point حد روانی
facility روانی
flow روانی
psychological روانی
psychic blindness نابینایی روانی
psychic apparatus دستگاه روانی
psychiatric social work مددکاری روانی
psychiatric hospital بیمارستان روانی
psychasthenia ضعف روانی
psychiatric nurse پرستار روانی
psychiatric disorder اختلال روانی
playing the man بازی روانی
mental economy اقتصاد روانی
mental examination معاینه روانی
mental health بهداشت روانی
mental hygiene بهداشت روانی
mental status وضع روانی
mental test ازمون روانی
psychological test ازمون روانی
neurasthenia خسته روانی
psychopathy معالجه روانی
physical psychological تنی- روانی
physical psychological جسمی- روانی
psychic deafness ناشنوایی روانی
psychic energy نیروی روانی
psychological operations عملیات روانی
psychological scale مقیاس روانی
psychological space فضای روانی
psychomotor روانی- حرکتی
sociopsychological اجتماعی- روانی
psyho بیمار روانی
psychosurgery جراحی روانی
psychopathy اختلالات روانی
psychopaysical روانی- فیزیکی
psychosocial روانی- اجتماعی
psychopharmacology داروشناسی روانی
psychological field میدان روانی
psychological factors عوامل روانی
psychological environment محیط روانی
psychic secretion تراوش روانی
psychic trauma اسیب روانی
psychodiagnosis تشخیص روانی
psychogenesis پدیدایی روانی
psychognosis شناخت روانی
psychograph نمودار روانی
versatility روانی مهارت
supersensible روحی روانی
stream of consciousness تسلسل روانی
psycholepsis افت روانی
psycholepsy افت روانی
psychosexual روانی- جنسی
psychotherapy درمان روانی
psychotic بیمار روانی
psychosis بیماری روانی
analeptic نیروبخش روانی
stressing فشار روانی
stresses فشار روانی
cathexis انرژی روانی
cathexis تمرکز روانی
cathexis نیروگذاری روانی
stress فشار روانی
ease of style روانی انشا
endopsychic درون روانی
nervous breakdowns بحران روانی
nervous breakdowns فروباشی روانی
nervous breakdown بحران روانی
fluidity روانی بیان
psychiatry پزشکی روانی
psychoanalysis تحلیل روانی
mentally از نظر روانی
psychological warfare جنگ روانی
complexes عقده روانی
complex عقده روانی
mood وضع روانی
moods وضع روانی
nervous breakdown فروباشی روانی
exopsychic برون روانی
neurosis اختلال روانی
mental derangement اشفتگی روانی
intrapsychic درون روانی
mental conflict تعارض روانی
flow روانی سلاست
mental disorder اختلال روانی
mental illness بیماری روانی
mental disease بیماری روانی
liquid limit مرز روانی
liquid limit test ازمون حد روانی
flowed روانی سلاست
mental disorder بیماری روانی
psychopaths بیمار روانی
gift of the gab روانی زبان
psychopath بیمار روانی
flows روانی سلاست
neuroses اختلال روانی
mental disturbance اختلال روانی
nervous breakdown درماندگی روانی [پزشکی]
reflux column ستون باز روانی
reflux condenser چگالنده باز روانی
psychosomatic disease بیماری روانی- تنی
reagent موضوع ازمایش روانی
psychotherapeutic وابسته بدرمان روانی
phrenology جمجمه شناسی روانی
stressing تنش جسمانی- روانی
psychopaths مبتلا بامراض روانی
stress تنش جسمانی- روانی
neuropsychiatric درمان روانی عصبی
stresses تنش جسمانی- روانی
viscosity ناروانی کند روانی
to speak with f. به روانی سخن گفتن
nervous breakdown واماندگی روانی [پزشکی]
stress tolerance تحمل فشار روانی
nervous breakdown ناتوانی روانی [پزشکی]
stressable <adj.> فشار روانی پذیر
mental measurement اندازه گیری روانی
psychognosy مطالعه عمیق روانی
psychognosis مطالعه عمیق روانی
california psychological inventory پرسشنامه روانی کالیفرنیا
psychogalvanic response پاسخ گالوانیکی- روانی
psychodynamics پویش شناسی روانی
psychodrama نقش گزاری روانی
psychodiagnostics ابزارهای تشخیص روانی
psychic determinism علیت گرایی روانی
depth psychology تجزیه و تحلیل روانی
psychasthenia خستگی روانی بی تصیمی
psi ability توانایی فرا روانی
mental element of crime عنصر روانی جرم
intrapsychic conflict تعارض درون روانی
psychogalvanic reflex بازتاب گالوانیکی- روانی
pgr بازتاب گالوانیکی- روانی
organic mental disorder اختلال روانی عضوی
neuropsychiatric مرض روانی و عصبی
facility وسیله تسهیل روانی
psychonomics محیط شناسی روانی
psychomotor retardation کندی روانی- حرکتی
psychopathologist اسیب شناس روانی
psychologism پیروی از اصول روانی
psychomotor tests ازمونهای روانی- حرکتی
psychomotor agitation بیقراری روانی- حرکتی
psychological warfare عملیات جنگ روانی
psychopath مبتلا بامراض روانی
psychopathology اسیب شناسی روانی
psychoneural parallelism توازی نگری روانی- عصبی
acute stress reaction واکنش حاد فشار روانی
psychognosy تحقیقات روانی روان پژوهش
psychognosis تحقیقات روانی روان پژوهش
mental deficiency عقب ماندگی روانی وفکری
psychopathology علم اسیب شناسی روانی
psychomotor stimulant داروی محرک روانی- حرکتی
post traumatic stress disorder اختلال فشار روانی پس اسیبی
psychoneurosis ناراحتی روانی در اثر حالت عصبی
cathectic وابسته به تمرکز روانی شهوانی شده
psychergograph دستگاه اندازه گیری کار روانی
dsm راهنمای تشخیصی و اماری اختلالهای روانی
illinois test of psycholinguistic ازمون تواناییهای زبانی- روانی ایلینوی
How does he [she] tick? او [مرد ] [زن] چطور [از نظر روانی] عمل میکند؟
schizoid مبتلا به اختلال روانی وجنون گوشه گیری
psychosurgery جراحی مغز جهت درمان بیماری روانی
consolidation psychological operation عملیات روانی برای جلب همکاری مردم
depressions کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
depression کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
psychanalyze بوسیله تجزیه وتحلیل روانی معالجه کردن
subversion نابود کردن قدرت یک حکومت ازنظرنظامی اقتصادی روانی فرهنگی سیاسی و اجتماعی
strategic استراتژیکی مربوط به خط مشیهای سیاسی واقتصادی و نظامی و روانی وجغرافیایی یا ملی کشور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com