Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (12 milliseconds)
English	Persian
sympathetics	سلسله پیهای نباتی باشد
Other Matches
the nervous system	سلسله پیهای نباتی
fiscal station	قسمت اداری یا مالی که در یک سلسله به ترتیب شماره قرارگرفته باشد
sensory nerves	پیهای حساس
inframaxillary nerves	پیهای ارواره زیرین
chain	سلسله سلسله مراتب
chains	سلسله سلسله مراتب
ghaut	سلسله سلسله کوه
vegetal	نباتی
vegetative	نباتی
vegetable	نباتی
humus	خاک نباتی
honeydew	شهد نباتی
margarin	کره نباتی
autonomic nervous system	دستگاه عصبی نباتی
vegetative nervous system	دستگاه عصبی نباتی
vegetation	نشو و نمای نباتی
neurovegetative system	دستگاه اعصاب نباتی
galenical	دوای نباتی داروی جالینوسی
peat	زغالسنگ نارس خاک نباتی
vegetable kingdom	جهان گیاهان مولود نباتی
parasympathetic	وابسته به دستگاه عصبی نباتی پاراسمپاتی
parasympathetic	عمل کننده ماننددستگاه عصبی نباتی
sponge cake	کیکی که با روغن نباتی درست میشود
sponge cakes	کیکی که با روغن نباتی درست میشود
command channels	سلسله مراتب فرماندهی سلسله مراتب
vegetable oil	روغنهای نباتی که تا قبل ازسال 5391 برای روغنکاری بکار میرفته اند
a closed mouth catches no flies <proverb>	تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine	مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hotter	شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest	شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot	شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon	سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbed	بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds	بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition	حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
systems	سلسله
trained	سلسله
trains	سلسله
train	سلسله
nexus	سلسله
kingdom	سلسله
chains	سلسله
catena	سلسله
system	سلسله
ranged	سلسله
ranges	سلسله
runs	سلسله
strips	سر سلسله
genealogies	سلسله
genealogy	سلسله
gradation	سلسله
run	سلسله
chain	سلسله
gradations	سلسله
dynasty	سلسله
range	سلسله
dynasties	سلسله
chains	سلسله کوه
nervous systems	سلسله عصب
pecking order	سلسله مراتب
rank	سلسله مقام
unit system	سلسله احاد
hierachy	سلسله مراتب
ommiad	سلسله امیه
protomartyr	سر سلسله شهدا
ommiades	سلسله امیه
series	سلسله ردیف
channeling	سلسله مراتب
trained	رشته سلسله
train	رشته سلسله
mountain ranges	سلسله جبال
sequence	سلسله مراتب
sequences	سلسله مراتب
ghat	رشته سلسله
ranks	سلسله مقام
channel	سلسله مراتب
nervous system	سلسله عصب
channeled	سلسله مراتب
pulse train	سلسله تپش ها
channelled	سلسله مراتب
ranked	سلسله مقام
channels	سلسله مراتب
trains	رشته سلسله
ranged	سلسله ردیف
ghat	سلسله کوه
range	سلسله ردیف
coneatenation	تسلسل سلسله
hierarchy	سلسله مراتب
chain of command	سلسله مراتب
hierarchies	سلسله مراتب
phylon	اجداد سلسله
systems	سلسله رشته
string	ردیف سلسله
system	سلسله رشته
the vascular system	سلسله اوندهاومجراها
chain	سلسله کوه
phylum	اجداد سلسله
ranges	سلسله ردیف
open back	[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
military channel	سلسله مراتب نظامی
response hierarchy	سلسله مراتب پاسخ
flight	یک رشته پلکان سلسله
chain of command	سلسله مراتب فرماندهی
request mast	از طریق سلسله مراتب
memory hierarchy	سلسله مراتب حافظه
data hierarchy	سلسله مراتب داده ها
occupational hierarchy	سلسله مراتب شغلی
thearchy	سلسله مراتب خدایان
cryptochannel	سلسله مراتب رمز
achamenidae	سلسله هخامنشی هخامنشیان
hierachical structure	ساختار سلسله مراتبی
heavenly hierarchy	سلسله مراتب فرشتگان
hierarchism	اصول سلسله مراتب
hierarchical model	مدل سلسله مراتبی
hierarchical network	شبکه سلسله مراتبی
neural	وابسته به سلسله اعصاب
hierarchy of needs	سلسله مراتب نیازها
control hierarchy	سلسله مراتب کنترل
candies	شیرین کردن نباتی کردن
candy	شیرین کردن نباتی کردن
request mast	گزارش از طریق سلسله مراتب
pecking order	سلسله مراتب دانه چینی
echelons	ستون طبقه سلسله مراتب
echelon	ستون طبقه سلسله مراتب
ohms	واحد مقاومت برق در سلسله .S.K.
campaigning	سلسله عملیات کوره بلند
campaign	سلسله عملیات کوره بلند
ohm	واحد مقاومت برق در سلسله .S.K.
algebraic hierarchy parenthese	پرانتزهای سلسله مراتبی جبری
argumentum	یک سلسله دلایل قابل قبول
campaigns	سلسله عملیات کوره بلند
dynastical	وابسته بیک سلسله پادشاهان
hierachical file system	سیستم فایل سلسله مراتبی
novus actus intervenieus	قطع سلسله علیت در خسارات
dynast	عضو سلسله پادشاهان سرسلسله
hierarchies	ساختار دادهای سلسله مراتبی
hierarchy	ساختار دادهای سلسله مراتبی
hierarchic	وابسته به سلسله مراتب وریاست
campaigned	سلسله عملیات کوره بلند
habit family hierarchy	سلسله مراتب عادتهای هم خانواده
laptop	کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld	کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
trained	سلسله وقایع توالی حیله جنگی
trains	سلسله وقایع توالی حیله جنگی
train	سلسله وقایع توالی حیله جنگی
exempted station	یکان استثنایی از نظر سلسله مراتب
wellŠsuppose it is so	خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
abort	متوقف کردن یک سلسله عملیات در حال اجراء
aborted	متوقف کردن یک سلسله عملیات در حال اجراء
aborting	متوقف کردن یک سلسله عملیات در حال اجراء
aborts	متوقف کردن یک سلسله عملیات در حال اجراء
hierarchical data base management system	سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
semiosis	یک سلسله فعل وانفعالات مشخص جانور علامت
underplot	یک سلسله حوادث تبعی و عرفی نمایش توط ئه
hierarchy	گروه فرشتگان نه گانه سلسله سران روحانی وشیوخ
hierarchies	گروه فرشتگان نه گانه سلسله سران روحانی وشیوخ
Zel-i Sultan vase	طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design	لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
hdbms	DataBase Hierarchicalسیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی Systems anagement
charges	عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge	عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush	اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
cobb doglas production function	ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
onion skin language	زبان عملیات پایگاه داده ها که میتواند ساختار داده سلسله مراتبی را پردازش کند
shaggy ugs	فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denials	تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial	تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
rank and file	صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
Tahmasb	شاه تهماسب [پسر شاه اسماعیل موسس سلسله صفوی خدمات زیادی برای حفظ و اعتلا هنر فرشبافی ایران به جای گذاشت.]
armistise	متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
gini coefficient	شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
Benedictines	باشد
Benedictine	باشد
any old thing	هر چه باشد
some one or other	هر کس باشد
reflexively	باشد
admissibly	باشد
admissibleness	باشد
incomplete flower	کم باشد
at the owner's risk	باشد
custom's declaration	باشد
coute que coute	بهربهاکه باشد
if any	اگر باشد
at most	خیلی باشد
beit so	چنین باشد
if he be	اگر او باشد
over crowding	بیشتر باشد
let it remain as it is	بگذارید باشد
stet	بگذارید باشد
worksheet	ی داشته باشد
quantum sufficit	چندان که بس باشد
hydroxide	داشته باشد
let it be	بگذارید باشد
whoso	هر شخصی که باشد
be it so	چنین باشد
whosoever	هر شخصی که باشد
keep your peck up	دل داشته باشد
whencesoever	از هرجا که باشد
he wished to be private	می خواست در خلوت باشد
caryatid	ستونی که مجسمه زن باشد

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com