Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
mononuclear
سلول یک هستهای
Other Matches
spermatid
سلول حاصله از تقسیم سلول منی سازکه تبدیل به سلول منی میشود
spermatogonium
سلول اولیه جنس نر سلول بیضه
virtual level
تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
isogamete
سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
gametangium
سلول یا عضوسازنده سلول جنسی
atomic
هستهای
nuclear strike
تک هستهای
potential barrier
سد هستهای
nuclear
هستهای
mononuclear
یک هستهای
nucleonics
فیزیک هستهای
nuclear power
انرژی هستهای
nuclear power
نیروی هستهای
nuclear pile
پیل هستهای
nuclear number
عدد هستهای
fission bomb
بمب هستهای
core storage
انباره هستهای
core memory
حافظه هستهای
nuclear power station
نیروگاه هستهای
nuclear radiation
تشعشع هستهای
nuclear reaction
فرایند هستهای
nuclear reaction
واکنش هستهای
nuclear structure
ساختار هستهای
nuclear transformation
تبدیل هستهای
nuclear technology
تکنولوژی هستهای
nuclear engineering
تکنولوژی هستهای
nuclear energy
انرژی هستهای
nuclear electricity
الکتریسیته هستهای
nuclear detector
اشکارساز هستهای
nuclear configuration
ترکیب هستهای
nuclear fission
انشقاق هستهای
fission reactor
واکنشگاه هستهای
nuclear fission
شکافت هستهای
nuclear fusion
همجوشی هستهای
nuclear fusion
گداخت هستهای
nuclear chemistry
شیمی هستهای
nuclear fusion
گداز هستهای
nuclear fusion
ذوب هستهای
nuclear forces
نیروهای هستهای
necleo synthesis
سنتز هستهای
nuclear families
خانواده هستهای
nuclear reactors
واکنشگاه هستهای
nuclear reactors
راکتور هستهای
nuclear reactor
واکنشگاه هستهای
nuclear reactor
راکتور هستهای
thermonuclear
گرمای هستهای
fusion
جوش هستهای
fission
شکافت هستهای
fusions
جوش هستهای
transmutation
تبدیل هستهای
nuclear corrosion
فرسایش هستهای
fission
شکاف هستهای
nuclear family
خانواده هستهای
nuclear fusion energy
انرژی ذوب هستهای
fusion
عمل ترکیب هستهای
slugged
میزان سازی هستهای
nuclear biological chemical
شیمیایی میکربی هستهای
fusions
عمل ترکیب هستهای
nuclear binding energy
انرژی اتصال هستهای
nuclear power plant
تاسیسات انرژی هستهای
slugs
میزان سازی هستهای
thermonuclear
بمب هستهای حرارتی
nuclear power production
تولید انرژی هستهای
fusion energy
انرژی همجوشی هستهای
thermonuclear reaction
واکنش گرما- هستهای
internuclear distance
فاصله بین هستهای
slug
میزان سازی هستهای
radiological
رادیولوژیکی مربوط به تشعشع هستهای
contingent effects
اثرات احتمالی انفجار هستهای
attack nuclear carrier
ناو هواپیمابر افندی هستهای
zoogamete
سلول
cells
سلول
cell
سلول
data cell
سلول
nuclear submarine
زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
lymphocytosis
ازدیاد گلبولهای سفید یک هستهای خون
fission
تجزیه بمب تجزیهای شکافت هستهای
dwarf dud
جنگ افزار هستهای عمل نکرده
fusion reactor
راکتوری که در ان جوش هستهای صورت میگیرد
odontoblast
سلول دندانی
syncytium
سلول چند هسته ایی
memory cell
سلول حافظه
phagocytosis
سلول خواری
lymph cell
سلول لنف
locular
سلول دار
photo cell
سلول فتوالکتریک
nerve cell
سلول عصبی
photoelectric cell
سلول فتوالکتریکی
transformer cell
سلول ترانسفورماتور
storage cell
سلول انباره
stractural cell
سلول ساختاری
unit cell
سلول واحد
scarlet sage
سلول اتشی
pixel
سلول تصویر
photoelectric cell
سلول فتوالکتریک
photoconductive cell
سلول فوتورسانا
selenium cell
سلول سلنیومی
cellulated
سلول دار
wards
سلول زندان
celluloid
مانند سلول
gonocyte
سلول جنسی
binary cell
سلول دودویی
gonium
سلول نطفه
cell
سلول یکنفری
germ cell
سلول تخم
germ cell
سلول نطفه
cells
سلول یکنفری
cells
پیل سلول
cytology
سلول شناس
cleave
شکافتن سلول
cleaved
شکافتن سلول
gametangium
سلول جنسی
galvanic cell
سلول گالوانی
cleaves
شکافتن سلول
data cell
سلول داده
cellulous
سلول دار
cell
پیل سلول
ward
سلول زندان
cellule
سلول کوچک
active cell
سلول فعال
accumulator cell
سلول اکومولاتور
cellular
سلول دار
solar cells
سلول خورشیدی
solar cell
سلول خورشیدی
elodea
جنس گیاهان کوچک و ابزی و تک هستهای درامریکا
nominal weapon
جنگ افزار هستهای که قدرت ان 02 کیلو تن باشد
ideal galvanic cell
سلول گالوانیکی ایده ال
intracellular
واقع در درون سلول
phagocyte
سلول بیگانه خوار
interneural
وابسته به سلول عصب
interneuron
وابسته به سلول عصب
endoderm
لیف درخت یا سلول
spermatogonium
سلول موجد تخم
karyoplasm
پرتوپلاسم هسته سلول
barrier layer cell
سلول لایه سدی
primitive cell
سلول واحد ابتدایی
progamete
سلول مولد تخمچه
cataplasia
تغییرات قهقهرایی در سلول
half cell reaction
واکنش نیم سلول
gonocyte
سلول تولید کننده
cellulosic
ساخته شده از سلول
ectoclast
پوسته خارجی سلول
half cell potential
پتانسیل نیم سلول
endomixis
تجدید وضع هستهای اغازیان تاژکدار در فواصل معینه
light sensitive cell
سلول حساس در برابر نور
acrosome
برجستگی قدامی سلول جنسی نر
eletric eye
سلول فوتوالکتریک چشم الکتریکی
end centered unit cell
سلول واحد دو وجهی متقابل پر
karyokinesis
تقسیم غیرمستقیم هسته سلول
enclosure
سلول تارکان دنیا
[دین]
loculus
سلول یا حفره تخمدان مرکب
lysis
زوال وفساد سلول وغیره
macrogamete
سلول جنسی ماده بزرگتر
microphage
سلول میکروب خوار کوچک
endosarc
قسمت درونی سفیده سلول
engram
تحولات دائمی هسته سلول
engramme
تحولات دائمی هسته سلول
ovum
سلول نطفه ماده تخمک
induced
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induce
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
induces
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
inducing
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات
entry
مقدار اطلاعات درون یک سلول مشخص
solar cell
سلول خورشیدی
[الکترونیک مهندسی برق]
photovoltaic cell
سلول خورشیدی
[الکترونیک مهندسی برق]
lysate
محصول زوال وفساد تدریجی سلول
gametogenesis
ایجاد سلول جنسی قابل لقاح
chromatolysis
تجزیه وتحلیل مواد رنگی سلول
gonogenesis
کمال و بلوغ سلول نطفه یاجرثومه
biont
واحد مستقل موجود زنده سلول
guard cell
یکی از دو سلول لوبیایی شکلی که منافذ
nucleolus
هستک گرد میان هسته سلول
fibrocyte
سلول دوکی شکل بافت همبندی
radioactivity
قابلیت پخش امواج هستهای رادیواکتیویته داشتن قدرت تشعشع اتمی
fission products
عوامل تولید شده در اثر تجزیه اتمی بقایای شکافت هستهای
unipotent
دارای قدرت رویش در یک جهت یا بصورت یک سلول
histogram
نمایش طرز انتشار وفواصل وارتفاع سلول ها از هم
inductor
قطعه الکتریکی شامل هستهای از سیم برای بیان تاثیرات روی مدار.
haplosis
تقلیل تعدادکروموزوم ها درنتیجه تقسیم بدو سلول منفرد
mitosis
تقسیم هسته سلول بدوقسمت بدون کم شدن کرموزم ها
meiosis
تغییرات متوالی هسته که منتهی به تشکیل سلول جدیدمیگردد
zero condition
حالت یک سلول مغناطیسی زمانی که صفر را نمایش میدهد
gametocyte
سلولی که تقسیم شده و از ان سلول جنسی بوجود میاید
gamete
سلول جنسی بالغ قابل تکثیر انگل مالاریا
gametophore
سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
controlled thermonuclear reaction
جوش هستهای کنترل شده تحت شرایط ازمایشگاهی برای تولید توان مفید
gastrea
رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دو قشر سلول تشکیل یافته
histochemistry
علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند
gastraea
رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دوقشر سلول تشکیل یافته
germ layer
یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
bit mapped screen
pixel یک صفحه نمایش که در ان هر سلول تصویری میتوانددر ارتباط با مکانی از حافظه
unbalanced cell
سلول باطری نیکل کادنیم که بیش از سلولهای دیگر تخلیه شده است
lymphoblast
سلولی که تبدیل بذره سفید یابیرنگ بلغم یاخلط میگردد سلول نرسیده لنفی
pronucleus
هسته سلول قابل لقاح پس ازتکمیل دوره بلوغ وورودنطفه به درون تخم جانور
kil
مقبره این کلمه بصورت پیشوند وپسوند نیزبکاررفته وبمعنی >حجره و سلول ونهر<است
photovoltaic cell
مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
gonidium
یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
microphagus
سلول میکروب خوار کوچک خرد خوار
cross fertilization
لقاح دو سلول جنسی متفاوت لقاح متقابل
karyology
هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com