Dictiornary-Farsi | سلیقه باذوق لطیف | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 112 (6 milliseconds)

English	Persian
daintiness	سلیقه باذوق لطیف


Other Matches

tasteful	باذوق
bel esprit	ادم باذوق
bel esprit	سخنران یا نویسنده باذوق
congenial <adj.>	هم سلیقه
tasteful	با سلیقه
tasted	سلیقه
styling	سلیقه
styles	سلیقه
styled	سلیقه
tasteless	بی سلیقه
taste	سلیقه
elegance	سلیقه
tact	سلیقه
style	سلیقه
custom	سلیقه
tasting	سلیقه
congenial	هم سلیقه
tastes	سلیقه
elegant	با سلیقه
exquisite taste	سلیقه زیاد
taste maker	سلیقه افرین
tastefully	از روی سلیقه
taste changes	تغییرات سلیقه
stylist	خوش سلیقه
stylists	قاضی سلیقه
stylists	خوش سلیقه
stylist	قاضی سلیقه
fashionable	خوش سلیقه
gastronome	سلیقه در غذا
tactless	بی مهارت بی سلیقه
tactlessly	بی مهارت بی سلیقه
stylish <adj.>	باب سلیقه
neatly	از روی سلیقه ساده
Difference of opinion (in taste).	اختلا ف عقیده ( سلیقه )
exquisitely	از روی سلیقه زیاد
In so far as their taste would go .	تا آنجا که سلیقه شا ؟ قد می داد
gormandizer	خوش سلیقه درخوراک
softer	لطیف
precieux	لطیف
precieuse	لطیف
mignon	لطیف
etherean	لطیف
benignant	لطیف
fragile	لطیف
softest	لطیف
soft	لطیف
tendered	لطیف
delicate	لطیف
smooth <adj.>	لطیف
gaseous	لطیف
benign	لطیف
benignly	لطیف
tender	لطیف
fair	لطیف
volatile	لطیف
fairs	لطیف
tenderest	لطیف
soft <adj.>	لطیف
tendering	لطیف
fairest	لطیف
fairer	لطیف
gauzy	لطیف
lowbrow	بیسواد دارای سلیقه پست
have an eye for <idiom>	سلیقه خوبی درچیزی داشتن
gentler	ارام لطیف
tenuous	لطیف دقیق
queazy	لطیف مزاج
rarafaction	لطیف سازی
rose water	لطیف احساساتی
fined	عالی لطیف
fine	عالی لطیف
finest	عالی لطیف
the fairses	جنس لطیف
airy-fairy	فریف و لطیف
fair sex	جنس لطیف
gossamery	خفیف لطیف
pleasantry	لطیف طبعی
pleasantries	لطیف طبعی
queasy	لطیف مزاج
gentlest	ارام لطیف
fragile	لطیف زودشکن
gentle	ارام لطیف
arrefication	لطیف سازی
subtler	دقیق لطیف
gossamer	لطیف سبک
gentle sex	جنس لطیف
honeyed	مطبوع لطیف
subtlest	دقیق لطیف
subtle	دقیق لطیف
demand factors	جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
hit parade <idiom>	لیستی از آهنگها برطبق سلیقه مردم
The fair sex The female sex.	جنس لطیف ( مؤنث )
squeamishness	لطیف مزاجی دقت
tendering	لطیف کردن انبار
rare	لطیف نیم پخته
the gentle sex	جنس لطیف یعنی زن
the fair sex	جنس لطیف یعنی زن
tenderest	لطیف کردن انبار
tendered	لطیف کردن انبار
rarer	لطیف نیم پخته
tender	لطیف کردن انبار
rarest	لطیف نیم پخته
to pick and choose	درسوا کردن چیزی سلیقه زیادبخرج دادن
subtilization	ملایمت دقیق و لطیف سازی
squeamishly	بانازک طبعی یا لطیف مزاجی
wirespun	زیاد کشیده ونازک لطیف فریف
beau geste	حرکات لطیف وزیبا در هنگام سخن گفتن ژست
parnassian school of poets	شعرای سده نوزدهم فرانیه که بیشتراهمیت بوزن شعرمیداندتابمعانی لطیف ان
dynamic condition	شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
intenerate	لطیف کردن حساس کردن
rug names	اسامی فرش [بدلیل پراکندگی زیاد بافت ها و اختلاف سلیقه بافندگان، طراحان و کارشناسان یک سیستم نامگذاری تعریف شده برای فرش وجود ندارد.بدین جهت از مکان، قبیله، قوم، اندازه، طرح و انگیزه استفاده می شود.]