Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (3 milliseconds)
English
Persian
measurment
سنجش اندازه
Search result with all words
anthropometry
مبحث سنجش و اندازه گیری بدن انسان
brinell hardness
سنجش سختی نسبی اجسام جامد یا صلب توسط اندازه گیری میزان فرورفتگی ناشی از فشردن گلوله 01 میلیتری سخت روی سطح فلز موردازمایش
gauging rod
میل سنجش) میلی است که مامور رسومات برای اندازه گرفتن عمق نوشاب
instrument for absolute measurement
دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق
measuring technique
متد سنجش اسلوب سنجش فن سنجش فن اندازه گیری
Other Matches
scalar
توضیح دادنی بوسیله عددی بر روی ترازو قابل سنجش با ترازو سنجش مدرج
ppi gauge
معیار سنجش استاندارد بار معیار سنجش ابعاد استانداردبستههای پستی
angle
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angles
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
zahn cup
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
If the cap fit,wear it.
<proverb>
اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
typeface
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
orifice meter
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analogue
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
processor
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage
اندازه وسیله اندازه گیری
gage
اندازه گیر اندازه گرفتن
size
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
sizes
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
measure
1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
pondering
سنجش
ponders
سنجش
measurement
سنجش
g
سنجش
deliberations
سنجش
evalution
سنجش
deliberation
سنجش
measure
سنجش
measurment
سنجش
assessment
سنجش
assessments
سنجش
pondered
سنجش
measurements
سنجش
appraisal
سنجش
appraisals
سنجش
assay
سنجش
scalar
سنجش
assays
سنجش
evaluations
سنجش
ponder
سنجش
scaling
سنجش
degress of comparison
سنجش
ponderation
سنجش
ponderingly
با سنجش
poneration
سنجش
evaluation
سنجش
measuring system
سیستم سنجش
assays
ازمایش سنجش
measuring switch
کلید سنجش
measuring sensitivity
حساسیت سنجش
measuring relay
رله سنجش
measuring range
ناحیه ی سنجش
measuring period
مدت سنجش
measuring rectifier
یکسوکننده سنجش
measuring period
دوره سنجش
measuring position
محل سنجش
measuring range
حیطه سنجش
measuring technique
روش سنجش
measuring voltage
فشار سنجش
measuring technique
تکنیک سنجش
ponderable
قابل سنجش
sociometry
سنجش افکاراجتماعی
method of measurment
روش سنجش
metage
حق سنجش قپانداری
pulmometry
سنجش گنجایش شش
ponderability
سنجش پذیری
assay
ازمایش سنجش
measuring unit
واحد سنجش
measuring unit
عضو سنجش
measuring transductor
ترانسدوکتور سنجش
measuring thermocouple
عنصرحرارتی سنجش
measuring thermocouple
ترموکوپل سنجش
measuring method
اسلوب سنجش
measuring point
نقطه سنجش
emergency measure
سنجش اضطراری
font metric
سنجش فونت
frequency measurement
سنجش فرکانس
graduated steel straight edge
شینه سنجش
high accuracy measurement
سنجش دقیق
accuracy to gage
دقت سنجش
measuring circuit
مدار سنجش
incommensurable
سنجش ناپذیر
indirect measurement
سنجش غیرمستقیم
precision measurment
سنجش دقیق
surveyor's chain
زنچیر سنجش
comparison
تطبیق سنجش
biometrics
زیست سنجش
clocked
با سنجش زمان
colorimetry
سنجش رنگ
comparative measurement
سنجش قیاسی
measurable
سنجش پذیر
comparative measurement
سنجش مقایسهای
datum line
خط مبنای سنجش
delib erator
سنجش کننده
depth measurement
سنجش گودی
comparisons
تطبیق سنجش
meter
وسیله سنجش
market appraisal
سنجش بازار
measuring junction
نقطه سنجش
measuring coil
بوبین سنجش
meters
وسیله سنجش
ratings
سنجش توان
measuring diaphragm
دیافراگم سنجش
rating
سنجش توان
measuring current
جریان سنجش
measuring diaphragm
ممبران سنجش
measuring error
خطای سنجش
measuring frequency
فرکانس سنجش
measuring generator
مولد سنجش
voltage measuring
سنجش ولتاژ
measuring junction
محل سنجش
voltage measuring
سنجش فشارالکتریکی
volumetric analysis
سنجش حجمی
measuring cable
کابل سنجش
gauges
اندازه اندازه گیر
gauge
اندازه اندازه گیر
gauged
اندازه اندازه گیر
coductivity cell
پیل سنجش رسانندگی
precision measuring equipment
تجهیزات سنجش دقیق
optical measuring system
سیستم سنجش نوری
mileage
سنجش برحسب میل
pulmometer
الت سنجش گنجایش شش
measuring thermocouple
زوج فلزحرارتی سنجش
bel
یگان سنجش صوت
barometry
سنجش فشار هوا
aerometry
سنجش غلظت هوا
limit gage
وسیله سنجش تلرانس
insulation measurement
سنجش و ازمایش ایزولاسیون
clocked input
ورودی با سنجش زمان
milage
سنجش برحسب میل
imponderability
عدم قابلیت سنجش
calipers
پرگار برای سنجش
miles
مقیاس سنجش مسافت
photomrtry
سنجش شدت روشنایی
instrumentation
کاربرد وسائل سنجش
eudiometry
سنجش اکسیژن هوا
mile
مقیاس سنجش مسافت
acre
برای سنجش زمین
acres
برای سنجش زمین
pixing the coin
سنجش عیار سکه
perimetry
سنجش میدان دید
clocked flip flop
الاکلنگ با سنجش زمان
assays
عیار گرفتن سنجش
scruple
واحد سنجش چیزجزئی
measure
مقایسه کردن سنجش
tangible benefits
سودهای قابل سنجش
the estimative faculty
قوه سنجش یا براورد
means tests
سنجش استطاعت مالی
quantifiable
قابل سنجش یا تعیین
means test
سنجش استطاعت مالی
thermal resolution
حداقل سنجش حرارت
assay
عیار گرفتن سنجش
pneumercator
شاغول سنجش ارتفاع مایعات
pluviometric
مبنی بر سنجش مقدار بارندگی
transvaluation
سنجش ارزش برحسب معیارجدیدی
manometer
الت سنجش فشار خون
vinometer
الت سنجش الکل شراب
harmonometer
الت سنجش هم اهنگی صداها
sociometry
سنجش روابط افراد جامعه
piezometer
دستگاه سنجش شدت انفجار
butyrometer
الت سنجش چربی شیر
cohesiometer
دستگاه سنجش چسبندگی خاک
ceilometer
وسیله سنجش ارتفاع ابر
roentgen
واحد سنجش تشعشع اتمی
chronograph
الت سنجش فواصل زمانی
incommensurability
عدم تقارن سنجش ناپذیری
barometrical
وابسته به سنجش فشار هوا
barometric
وابسته به سنجش فشار هوا
Parts-per notation
بخش در یکای سنجش
[مهندسی]
dynameter
اسباب سنجش قوه دوربین
transit compass
الت سنجش گوشههای افقی
rain gage
وسیله سنجش میزان بارندگی
transversal
سنجش ارزش برحسی معیارنوینی
pyrometer
الت سنجش گرمای زیاد
sequencer
اسباب سنجش توالی وتسلسل
exposure meter
دستگاه سنجش نوردهی نورسنج
ergograph
دستگاه سنجش قدرت کارعضلانی
moving coil measuring mechanism
مکانیزم سنجش قاب گردان
magneto ohmmeter
میگر برای سنجش مقاومت
stream gaging
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
moment of momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
angular momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
measuring converter
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
raking
دستگاه سنجش خطای برد توپ
hydrometer
الت سنجش وزن ویژه مایعات
fluviometer
الت سنجش افت وخیزاب رودخانه
tromometer
الت سنجش زمین لرزههای جزئی
rakes
دستگاه سنجش خطای برد توپ
hygrometer
الات وادوات سنجش رطوبت هوا
radiosonde
بالن مخصوص سنجش هوادر هواسنجی
angular velocity bombsight
دوربین سنجش زاویه رهایی بمب
rake
دستگاه سنجش خطای برد توپ
manometric
وابسته به سنجش فشار گازیا دمه
fluviograph
الت سنجش افت وخیزاب رودخانه
pneumatoneter
الت سنجش گنجایش تنفس ریه
pneumatometer
الت سنجش هوایی که در یک دم به شش فرو میرود
weighing machine
ترازوی ماشینی ماشین سنجش قنطارکش
tensometer
الت سنجش نیروی کشش وفشارگازوبخار
california tests of personality
ازمونهای کالیفرنیا برای سنجش شخصیت
acrometer
دستگاه سنجش وزن مخصوص روغن
hydrometric
وابسته به سنجش وزن ویژه ابگونه ها
tensiometer
الت سنجش نیروی کشش وفشارگازوبخار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com