Total search result: 200 (8 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
final act |
سند نهایی |
|
|
Search result with all words |
|
offset |
مقدار اضافه شدنی به آدرس پایه برای تولید آدرس اندیس نهایی |
offset |
حجم اضافه شده به یک عدد یا آدرس برای دادن عدد نهایی |
offsetting |
مقدار اضافه شدنی به آدرس پایه برای تولید آدرس اندیس نهایی |
offsetting |
حجم اضافه شده به یک عدد یا آدرس برای دادن عدد نهایی |
finale |
اهنگ نهایی اخر |
finales |
اهنگ نهایی اخر |
ultimata |
نهایی |
ultimata |
هدف نهایی |
ultimatum |
نهایی |
ultimatum |
هدف نهایی |
ultimatums |
نهایی |
ultimatums |
هدف نهایی |
goal |
1-هدف یا آنچه سعی در انجامش دارید.2-موقعیت نهایی پس از اتمام کاری که نتایج موفیت آمیز تولید کرده است |
goals |
1-هدف یا آنچه سعی در انجامش دارید.2-موقعیت نهایی پس از اتمام کاری که نتایج موفیت آمیز تولید کرده است |
finality |
اعتقاد بعلت نهایی در گیتی قطعیت |
terminal |
نهایی |
terminal |
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی |
terminals |
نهایی |
terminals |
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی |
scope |
نقطه توجه طرح نهایی |
draft |
نیمه نهایی |
drafted |
نیمه نهایی |
drafts |
نیمه نهایی |
return |
گزارش نهایی هیات تحقیق |
returned |
گزارش نهایی هیات تحقیق |
returning |
گزارش نهایی هیات تحقیق |
returns |
گزارش نهایی هیات تحقیق |
assemble |
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن |
assembled |
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن |
assembles |
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن |
automate |
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند |
automated |
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند |
automates |
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند |
automating |
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند |
threshholds |
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی |
threshold |
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی |
thresholds |
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی |
glide |
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس |
glided |
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس |
glides |
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس |
backdoor |
وسیله نهایی یا زیرجلی |
ending |
بخش نهایی چیزی |
endings |
بخش نهایی چیزی |
finalised |
بمرحله نهایی رساندن |
finalises |
بمرحله نهایی رساندن |
finalising |
بمرحله نهایی رساندن |
finalize |
بمرحله نهایی رساندن |
finalized |
بمرحله نهایی رساندن |
finalizes |
بمرحله نهایی رساندن |
finalizing |
بمرحله نهایی رساندن |
imprisonment |
محبوس کردن پس ازصدور حکم نهایی |
closing |
نهایی |
conclusive |
نهایی |
terminus |
ایستگاه نهایی |
terminuses |
ایستگاه نهایی |
window |
پنجرهای در سیستم گرافیکی که متن ها در فضاهای کوچک صفحه قرار گرفته اند پیش از آنکه به محل نهایی اختصاص داده شوند |
trailer |
بایت نهایی فایل که حاوی خصوصیات فایل وکنترل است |
trailers |
بایت نهایی فایل که حاوی خصوصیات فایل وکنترل است |
printout |
نسخه چاپی نتیجه نهایی |
printouts |
نسخه چاپی نتیجه نهایی |
showdown |
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو |
showdowns |
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو |
final |
نهایی |
final |
مسابقه نهایی |
finals |
نهایی |
finals |
مسابقه نهایی |
definitive |
نهایی |
ultimate |
نهایی |
peremptory |
نهایی |
privy |
نهایی |
quarter final |
یک چهارم نهایی |
quarter-final |
یک چهارم نهایی |
quarter-finals |
یک چهارم نهایی |
semi finals |
نیمه نهایی |
semi-finals |
نیمه نهایی |
end product |
قطعات حاصله دستگاه نهایی |
end product |
فراورده نهایی |
end product |
محصول نهایی |
interrupt |
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم |
interrupting |
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم |
interrupts |
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم |
actual address |
دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود |
aircraft rigging |
تنظیم نهایی هواپیما |
all the way |
اخرین یورش برای لمس نقطه نهایی |
armageddon |
مبارزهء نهایی میان نیکی وبدی در قیامت |
armageddon |
مبارزهء نهایی |
BOF |
متن نهایی که با استفاده از بخشهای استاندارد متن در یک کلمه پرداز در کنار هم قرار گرفته اند |
boilerplate |
متن نهایی که با استفاده از بخشهای استاندارد متن در یک کلمه پرداز در کنار هم قرار گرفته اند |
boilerplating |
قرار دادن بخشهای مختلف متن در کنار هم برای ایجاد متن نهایی |
check plot |
یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود |
cupholder |
برنده گلدان جایزه در مسابقه نهایی |
decision altitude |
ارتفاع نهایی مسیرفرودهواپیمای بی خلبان حداکثرارتفاع در مسیر فرود |
decreasing marginal cost |
هزینه نهایی نزولی |
definitive hospitalization |
سیستم معالجه قطعی معالجه نهایی |
differential cost |
هزینه نهایی |
differential cost |
ارزش نهایی |
diminishing marginal product |
منحنی نزولی محصول نهایی |
diminishing marginal utility |
فایده نهایی نزولی |
diminishing marginal utility |
نزولی بودن مطلوبیت نهایی |
draft report |
گزارش نیمه نهایی |
Other Matches |
|
telic |
نهایی دارای هدف نهایی |
semifinal |
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی |
definite <adj.> |
نهایی |
high limit |
حد نهایی |
final assembly |
مونتاژ نهایی |
second check |
بررسی نهایی |
semifinal |
نیمه نهایی |
final value |
ارزش نهایی |
final position |
وضعیت نهایی |
net result |
نتیجه نهایی |
final report |
گزارش نهایی |
final result |
نتیجه نهایی |
final term |
جمله نهایی |
final velocity |
سرعت نهایی |
ultimate speed |
سرعت نهایی |
try-outs |
تمرین نهایی |
grail |
هدف نهایی |
try-out |
تمرین نهایی |
incremental cost |
هزینه نهایی |
limiting value |
ارزش نهایی |
semi-final |
نیمه نهایی |
margin utility |
مطلوبیت نهایی |
final payment |
پرداخت نهایی |
final judgement |
حکم نهایی |
ultimate stress limit |
حد تنش نهایی |
elevation stop |
حد نهایی درجه |
end strength |
استعداد نهایی |
end user |
کاربر نهایی |
extreme position |
وضعیت نهایی |
extreme range |
برد نهایی |
last word <idiom> |
نظر نهایی |
quarterfinal |
یک چهارم نهایی |
final assembly |
نصب نهایی |
final cut |
برش نهایی |
final destination |
مقصد نهایی |
final diameter |
قطر نهایی |
final drive |
گرداننده نهایی |
home stretch |
مرحله نهایی |
ultimate analysis |
تجزیه نهایی |
incremental cost |
هزینه نهایی |
extra expenses |
هزینه نهایی |
additional costs [expenses] |
هزینه نهایی |
top speed |
سرعت نهایی |
ultimate load |
بار نهایی |
ultimate strength |
مقاومت نهایی |
ultimate stress |
تنش نهایی |
final measurement |
اندازه گیری نهایی |
ultimate strength |
مقاومت یا استحکام نهایی |
final temperature |
درجه حرارت نهایی |
ultimacy |
حالت نهایی غائیت |
margin land |
حد نهایی بازده زمین |
ultimate tensile stress |
تنش کشش نهایی |
marginal costing |
هزینه یابی نهایی |
margine efficiency of capital |
بازده نهایی سرمایه |
front end |
نرم افزار نهایی |
finishing strokes |
دست کاری نهایی |
mechanicals |
نتیجه نهایی تجسمی |
final invoice |
صورت حساب نهایی |
no wind position |
محل نهایی هواپیما |
end user |
استفاده کننده نهایی |
face formwork |
قالب بندی نهایی |
final heading |
مسیر پرواز نهایی |
terminal repeater |
تقویت کننده نهایی |
terminal ballistics |
بالیستیک نهایی گلوله |
final decision |
رای قطعی و نهایی |
tail end |
قسمت نهایی انتها |
World Series |
مسابقات نهایی بیسبال |
final approach |
مسیر نهایی فرود |
pay off |
جزای کیفر نتیجه نهایی |
reserve price |
قیمت نهایی بهای قطعی |
margin efficiency of investment |
بازده نهایی سرمایه گذاری |
final acceptance |
آزمایش قبولی نهایی ناو |
final drive |
چرخ گرداننده نهایی شنی |
final heading |
سمت پرواز یا حرکت نهایی |
final protocol |
مقاوله نامه یا موافقتنامه نهایی |
integrated revision |
بررسی نهایی جداول سازمان و تجهیزات |
semi-finalist |
شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی |
semi-finalists |
شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی |
finallist |
کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد |
surf off |
دور نهایی مسابقه موج سواری |
quarterfinal |
دوره یک چهارم نهایی درمسابقات حذفی |
final shaving |
پرداخت [کوتاه کردن نهایی پرزها] |
ultimate tensile strength |
حد نهایی کشش و استحکام نخ [قبل از پاره شدن] |
tag line |
جمله نهایی نمایش وغیره نقطه حساس |
great go |
امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه |
greats |
امتحان نهایی دردانشگاه برای گرفتن درجه |
semifinalist |
کسیکه بمرحله مسابقات نیمه نهایی رسیده |
quarterfinalist |
کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند |
sprocket |
دنده ملخی مین چرخ گرداننده نهایی در تانک |
maieutics |
فن زنده کردن فکر نهایی شخص بوسیله پرسش وپاسخ |
vehicle mass ratio |
نسبت جرم نهایی رسانگر بعداز تمام شدن یا قطع سوخت به جرم اولیه ان |
incidence of taxation |
تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد |
ES IS |
سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان |
spring tide |
جذر و مد با دامنه زیاد حداکثر جذر و مد نهایی دریایی |
neap tide |
کشندکمینه اب دریا حداقل جذر ومد نهایی اب دریا |
extreme range |
برد نهایی جنگ افزار حداکثر برد |
front end processor |
پردازشگر جلو و انتها پردازشگر نهایی |
margin propensity to consume |
تمایل نهایی به مصرف نسبت بین میزان مصرف وپس انداز هر فرد به ازای یک واحد افزایش در درامد وثروت فرد |
end stopped |
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی |