Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (2 milliseconds)
English	Persian
crawl trench	سنگرهای رابط بین خطوط مواضع
Other Matches
crawl trench	خطوط رابط سنگرها
stepped lines	خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
principal line	خط رابط نقاط اصلی در روی عکس هوایی خط رابط
isobar	خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isobars	خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isotherm	خطوط هم حرارت خطوط متحدالحرارت اب دریا
dispositions	مواضع
consolidation of position	تحکیم مواضع
position area	منطقه مواضع
isohaline	خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا
break through	نفوذکردن در مواضع دشمن
consolidation of position	تکمیل ارایش مواضع
air evacuation	تخلیه مواضع از راه هوا
withdrawals	تخلیه مواضع ازراه هوا
withdrawal	تخلیه مواضع ازراه هوا
long leg	یکی از مواضع توپگیر پشت میله ها
roving gun	توپی که مداوما از مواضع مختلف تیراندازی میکند
Our heavy guns pounded ( away at ) the enemy positions .	توپخانه سنگین ما مواضع دشمن رادرهم کوبید
outwork	استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
coragne line	خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
isobath	خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
isotach	خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
auxiliary contours	خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
roll back	به عقب راندن تدریجی مواضع دفاعی دشمن در هم نوردیدن تدریجی دفاع دشمن
interface	رابط
interfaces	رابط
go between	رابط
adapter	رابط
internuncial	رابط
wiring connector	رابط
fitting	رابط
liaisons	رابط
connector	رابط
connective	رابط
point of intersection	رابط
link	رابط
copulative	رابط
liaison	رابط
journals	شفت رابط
connector plug	دوشاخه رابط
standard interface	رابط استاندارد
connector switch	کلید رابط
continuity equation	رابط پیوستگی
journal	شفت رابط
feeder canal	نهر رابط
patch cord	سیم رابط
parallel interface	رابط موازی
interneuron	نورون رابط
fuse link	رابط فیوز
bayed	پل رابط در پل شناور
ediswan connector	رابط ادیسوان
bay	پل رابط در پل شناور
box connector	رابط جعبه
push rod	میله رابط
centronics interface	رابط موازی
reducing adaptor	رابط کاهنده
connecting cable	کابل رابط
cylinderical fit	رابط استوانهای
connecting rod	میله رابط
reducer	لوله رابط
connecting tube	لوله رابط
edge connector	رابط لبه
serial interface	رابط سری
bays	پل رابط در پل شناور
push rod	میل رابط
baying	پل رابط در پل شناور
bent adaptor	رابط خمیده
interface card	کارت رابط
inductor hose	لوله رابط
link belt	تسمه رابط
link chain	زنجیر رابط
liaison officer	افسر رابط
lead in wire	سیم رابط
internuncial neuron	نورون رابط
internuncio	رابط پیک
connections	میلههای رابط
lamp connector	رابط لامپ
logical connective	رابط منطقی
logical connector	رابط منطقی
high line	پل رابط اصلی
high fidelity receiver	گیرنده رابط
enlarging adapter	رابط فزاینده
lead	رابط برق
trunk line	رابط ترانک
link	شاخه رابط
fuse wire	رابط فیوز
ground liaison	رابط زمینی
leads	رابط برق
artillery liaison officer	افسر رابط توپخانه
apple desktop interface	رابط رومیزی اپل
anterior commissure	بافت رابط قدامی
air liaison officer	افسر رابط هوایی
battery connector	رابط پیل باتری
expression	فرمول یا رابط ه ریاضی
cross tree	رابط عرضی دکلها
expressions	فرمول یا رابط ه ریاضی
cross-tree	[رابط عرضی دکلها]
commissure	بافت عصبی رابط
commissural fibres	رشتههای عصبی رابط
command liaison	افسر رابط فرماندهی
command liaison	شبکه رابط یکان
liaise	رابط نظامی بودن
switch position	موضع رابط دفاعی
relay post	پست رابط ستون
flared fitting	رابط قیفی شکل
machine address	محل یک شی در رابط ه با مبدا
triatic stay	بکسل رابط ناو
test lead	رابط برق ازمایش
intervening variable	متغیر فرضی رابط
liaising	رابط نظامی بودن
dry cell connector	رابط پیل خشک
liaises	رابط نظامی بودن
liaised	رابط نظامی بودن
cell connector	رابط پیل باتری
trick	خطوط
tricking	خطوط
cotidal lines	خطوط هم مد
tricked	خطوط
application program interface	میانجی یا رابط برنامه کاربردی
air transport liaison officer	افسر رابط ترابری هوایی
to catch the connection	وسیله نقلیه رابط را گرفتن
commissurotomy	برداشتن بافت عصبی رابط
programmable communications interface	رابط مخابراتی برنامه پذیر
interface	وصل کردن از طریق رابط
interfaces	وصل کردن از طریق رابط
api	رابط یامیانجی برنامه کاربردی
flow lines	خطوط جریان
line of induction	خطوط القا
flowlines	خطوط جریان
lines of communication	خطوط مواصلاتی
line spacing	فاصله خطوط
lines of force	خطوط قوا
line to line fault	تماس خطوط
front lines	خطوط مقدم
grid lines	خطوط شبکه
line of flux	خطوط قوا
line of communications	خطوط مواصلات
dedicated lines	خطوط اختصاصی
dark lines	خطوط تاریک
isostatic lines	خطوط ایزواستاتیک
isocline	خطوط هم شیب
isochromatique	خطوط همرنگ
fraunhofer lines	خطوط فرانهوفر
outside lines	خطوط حمله
equipotential lines	خطوط هم پتانسیل
extension lines	خطوط دنباله
cotidal lines	خطوط مدیکسان
emission spectrum lines	خطوط نشری
lines of force	خطوط نیرو
isovent	خطوط هم باد
symmetry lines	خطوط تقارن
along line	در امتداد خطوط
curvature lines	خطوط منحنی
air way station	خطوط هوایی
zigzagging	خطوط منکسر
absorption spectrum	خطوط جذبی
absorption lines	خطوط دراشامی
zigzag	خطوط منکسر
zigzagged	خطوط منکسر
spectral lines	خطوط طیفی
stream lines	خطوط جریان
street railway	خطوط تراموا
zigzags	خطوط منکسر
curvature lines	خطوط مدور
closed traverse	خطوط متقاطع
leading	فاصله خطوط
balmer lines	خطوط بالمر
sbc	RA و رابط دستگاه جانبی RO ,Computer SmallBusiness
floating	محل مخصوص در رابط ه با آدرس مرجع
ditched	گودال سنگر رابط خندق کندن
cross bleed	سیستم نیوماتیکی رابط بین موتورها
ditches	گودال سنگر رابط خندق کندن
cylinderical limit gage	دستگاه اندازه گیر رابط استوانهای
ditch	گودال سنگر رابط خندق کندن
voltage between lines	ولتاژ بین خطوط
hoseline	خطوط لوله لاستیکی
vermiculate	دارای خطوط موجی
hypen ladder	ردیف خطوط تیره
magnetic line of force	خطوط قوای مغناطیسی
leased line network	شبکه با خطوط استیجاری
magnetic lines of force	خطوط قوای مغناطیسی
magnetic lines of force	خطوط نیروی مغناطیسی
magnetic path	مسیر خطوط قوا
gules	خطوط موازی عمودی
microwave transmission lines	خطوط انتقال ریزموج
electric line of force	خطوط نیروی برق
hypen ladder	خطوط تیره نردبانی
inside lines	خطوط حمله شمشیربازی
meridians	خطوط نصف النهار
meridian	خطوط نصف النهار
river	سفیدی بین خطوط
zigzag	خطوط جناغی پیوسته
isohyetal map	نقشه خطوط هم باران
line of communications	خطوط ارتباطی زمین
zigzagged	خطوط جناغی پیوسته
communications	خطوط مواصلاتی ارتباطات
zigzagging	خطوط جناغی پیوسته
rivers	سفیدی بین خطوط
contours	خطوط کناره نما
zigzags	خطوط جناغی پیوسته

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com