English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
fortress سنگر قلعه نظامی
fortresses سنگر قلعه نظامی
Other Matches
citadels قلعه نظامی
citadel قلعه نظامی
strongholds قلعه نظامی
stronghold قلعه نظامی
prisidio قلعه نظامی
parapet حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
parapets حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
slit trench سنگر خندقی شکل سنگر درازکش گروهی
castle قلعه رفتن قلعه
castles قلعه رفتن قلعه
militarism روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
judge advocate دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
facing یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facings یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
manoeuvre تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvred تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvring تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal command فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
maneuvring تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
rank and file صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
terminals سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
phantom order قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military government حکومت نظامی فرمانداری نظامی
military channel چانل نظامی مجرای نظامی
chateau قلعه
baseui قلعه
munition قلعه
bastion قلعه
castle قلعه
citadels قلعه
citadel قلعه
castles قلعه
bastille قلعه
burg قلعه
peel قلعه
peels قلعه
fortress قلعه
tower قلعه
towered قلعه
towers قلعه
sieges قلعه
fortresses قلعه
siege قلعه
acropolis قلعه
fort قلعه
crow's nest قلعه
army terminals باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
military impedimenta شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
provost marshal قلعه بیگی
enceinte محوطه قلعه
battlements قلعه-دژ-برج
fortalice قلعه کوچک
provost marshal قلعه بان
short castling قلعه کوچک
castellated قلعه دار
casbah قلعه یادژ
fort حصار قلعه
bastille قلعه مستحکم
concierges قلعه بان
concierge قلعه بان
martello قلعه ساحلی
dome قلعه گرد
gurry دژ یا قلعه کوچک
domes قلعه گرد
Cat قلعه مرتفع
sally port دروازه عبور از قلعه
fortification قلعه سنگربندی کردن
fortifications قلعه سنگربندی کردن
sally port دروازه بزرگ قلعه
chatelain بانوی حاکم قلعه
trebuchet منجنیق قلعه کوش
long castling قلعه بزرگ شطرنج
fortified قلعه دار محروس
chateau شاتو [کاخ یا قلعه فرانسوی]
sally port درب اصلی قلعه یا استحکامات
bunkers سنگر
slit trench سنگر
trenches سنگر
earthwork سنگر
fox hole سنگر
trench سنگر
pit سنگر
bunker سنگر
pits سنگر
rifle pit سنگر
citadel سنگر
dug out سنگر
barricade سنگر
barricading سنگر
blinded سنگر
blind سنگر
dike-house سنگر
crow's nest سنگر
blinds سنگر
citadels سنگر
casemate سنگر
barricaded سنگر
parapets سنگر
barricades سنگر
parapet سنگر
emplacement سنگر
fort سنگر
marshall جمع شدن فرماندار قلعه بیگی
trenches گودال سنگر
trench سنگر کندن
bastion سنگر و استحکامات
trench گودال سنگر
bastions سنگر و استحکامات
bunkers سنگر بتونی
sumps چاله سنگر
brattishing تزئینات سنگر
trenches سنگر کندن
stronghold سنگر پناهگاه
fortress سنگر مستحکم
strongholds سنگر پناهگاه
sump چاله سنگر
foxhole سنگر بزانو
foxholes سنگر بزانو
fortresses سنگر مستحکم
bunker سنگر بتونی
bretex سنگر موقت
stockades سنگر چوبی
prone shelter سنگر درازکش
pillboxes سنگر مستحکم
pillbox سنگر مستحکم
entrench سنگر کندن
fire trench سنگر اتش
standard trench سنگر معمولی
slit trench سنگر انفرادی
fire trench سنگر تیراندازی
cornel سنگر واستحکامات
bretess سنگر موقت
bretesse سنگر موقت
gun pit سنگر توپ
bretise سنگر موقت
brettys سنگر موقت
stockade سنگر چوبی
bretisee سنگر موقت
outwork سنگر خارجی
bailey دیوار با حیاط خارجی قلعه ملوک الطوایفی
loopholes مزغل سوراخ سنگر
dug in سنگر کنده شده
half-moon سنگر نیم هلالی
splinterproof سنگر ضد ترکش گلوله
loophole مزغل سوراخ سنگر
hull defilade سنگر گرفتن تانک
horn-work [استحکامات بیرونی با دو سنگر]
fox hole سنگر حفره روباه
ravelin نیم هلالی سنگر
dug in استحکامات سنگر اماده
soakage pit چاله زه کشی سنگر
tower house قلعه مستحکم قرون وسطی خانه بالای برج
entrench به سنگر رفتن سنگری شدن
haul defilade تا ارتفاع لوله پشت سنگر
protects در پناه سنگر قرار دادن
protect در پناه سنگر قرار دادن
protecting در پناه سنگر قرار دادن
pillboxes سنگر بتونی جعبه قرص
pillbox سنگر بتونی جعبه قرص
retrench دارای سنگر موقتی زیرزمینی کردن
bunker سنگر وپناهگام زیر زمینی انباربزرگ
Buddhist railing [سنگر مانع مانند پرچین چوبی]
foreland زمین جلوی موضع دماغه سنگر
ditch گودال سنگر رابط خندق کندن
foot bank زمین یا مسیر بلند در پشت سنگر
bunkers سنگر وپناهگام زیر زمینی انباربزرگ
ditches گودال سنگر رابط خندق کندن
ditched گودال سنگر رابط خندق کندن
haul defilade قرار دادن قنداق تانک درپناه سنگر
ditching فروداضطراری هواپیما روی اب خندق یا سنگر کنی
court martial محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
hand salute سلام نظامی دادن سلام نظامی
martial law مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
cut and cover shelter سنگر انفرادی سر پوشیده سنگری که با کندن زمین وتهیه سرپناه تهیه میشود
straddle trench خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد
foreign military sales فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
transitory shelter پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی
sullage pit چاله زه کشی سنگر یا حفره زه کشی
strong point پایگاه دفاعی سنگر مستحکم دفاعی
fort دژ نظامی
mil نظامی
warlike نظامی
soldiers نظامی
martin نظامی
martial نظامی
soldier نظامی
service نظامی
serviced نظامی
military نظامی
word of command فرمان نظامی
truck vehicle خودرو نظامی
military training اموزش نظامی
tunc پیراهن نظامی
salutes احترام نظامی
saluting احترام نظامی
the military profession کار نظامی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com