Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 179 (9 milliseconds)
English
Persian
nether millstone
سنگ زیرین اسیاب
Other Matches
mill
اسیاب
milling
اسیاب
mill race
اب اسیاب
water mill
اسیاب
milldam
سر اسیاب
mills
اسیاب
millrace
اب اسیاب
triturator
اسیاب کننده
milldam
بند اسیاب
to grind into flour
اسیاب کردن
cheek tooth
اسیاب کننده
millwright
اسیاب ساز
jaw tooth
دندان اسیاب
ball mill
اسیاب ساچمهای
grinders
دندان اسیاب
quern
اسیاب دستی
millstone
سنگ اسیاب
millstones
سنگ اسیاب
grindstones
سنگ اسیاب
flyers
پره اسیاب
flyer
پره اسیاب
grindstone
سنگ اسیاب
grinder
دندان اسیاب
mill wright
اسیاب ساز
sectorial
دندان اسیاب
mills
اسیاب کردن
mill
اسیاب کردن
mealmen
کارگر اسیاب
head race
تنوره اسیاب
windmills
اسیاب بادی
headrace
تنوره اسیاب
windmill
اسیاب بادی
water mill
اسیاب ابی
molar tooth
دندان اسیاب
mill dam
بند اسیاب
hand mill
اسیاب دستی
gristmill
اسیاب غلات
flier
پره اسیاب
edge mill
اسیاب غلطکی
millrace
جوی اسیاب
molar
دندان اسیاب
mill race
جوی اسیاب
fliers
پره اسیاب
paddy
برنج اسیاب نکرده
paddies
برنج اسیاب نکرده
premolar
دندان اسیاب کوچک
mill circle
چرخ اسیاب ژیمناستیک
grinder
سنگ رویی اسیاب
mill wheel
چرخ یا پره اسیاب
grinders
سنگ رویی اسیاب
grit
اسیاب کردن ازردن
gritted
اسیاب کردن ازردن
gritting
اسیاب کردن ازردن
sail arm
پره اسیاب بادی
flume
ناودان جوی اسیاب
tubercle
برامدگی دندان اسیاب
grinds
اسیاب کردن خردکردن
grind
اسیاب کردن خردکردن
mills
کارخانه اسیاب کردن
grist
عمل اسیاب کردن
vane of windmill
پره اسیاب بادی
mill
کارخانه اسیاب کردن
stamping mill
اسیاب سنگ کوبی
stamp mill
اسیاب سنگ کوبی
milling
عمل اسیاب کردن
windmill
هر چیزی شبیه اسیاب بادی
grind
اسیاب شدن سخت کارکردن
grinds
اسیاب شدن سخت کارکردن
windmills
هر چیزی شبیه اسیاب بادی
premolar
مربوط بدندانهای اسیاب کوچک
underlips
لب زیرین
subjecent
زیرین
following
<adj.>
زیرین
undersides
زیرین
downstair
زیرین
inferior
زیرین
underside
زیرین
following on
زیرین
inferiors
زیرین
underlip
لب زیرین
following
زیرین
underlines
خط زیرین
under
زیرین
underlined
خط زیرین
underline
خط زیرین
underscoring
زیرین خط
underscores
زیرین خط
underscored
زیرین خط
after mentioned
زیرین
underscore
زیرین خط
under-
زیرین
lower floor
اشکوب زیرین
labium
لب زیرین حشره
maxilla
ارواره زیرین
mandibular
ارواره زیرین
nether lip or jaw
لب یا ارواره زیرین
the underwritten names
نامهای زیرین
neath or neath
پایین زیرین
nether millstone
اسیاسنگ زیرین
sub grade
لایه زیرین
underpart
زیرین بخش
undercoat
پشم زیرین
the f. words
کلمات زیرین
ulna
زند زیرین
true pelvis
لگن زیرین
troposphere
زیرین سپهر
tropopause
زیرین مرز
the figure below
رقم زیرین
named here under
نامبرده زیرین
inferior colliculus
برجستگی زیرین
culet
پخ زیرین برلیان
downward
پایین زیرین
bottom slide
لغزنده زیرین
base stone
سنگ زیرین
limb
اندام زیرین
underneath
زیرین پایینی
limbs
اندام زیرین
underworld
زیرین جهان
beneath
زیرین پایینی
bottom line
طناب زیرین
bedding
لایه زیرین
subway
مجرای زیرین
underpasses
زیرین راه
subways
مجرای زیرین
cutis
پوست زیرین
underpass
زیرین راه
hypolimnion
اب سرد زیرین
hypodermis
پوست زیرین
undercut
ببرش زیرین
undercuts
ببرش زیرین
dewatering outlets
خروجی زیرین
inferior planets
سیارات زیرین
inframaxillary
وابسته به ارواره زیرین
coarse adjustment knob
دکمه تنظیم زیرین
lower branch of meridian
نصف النهار زیرین
infra axillary
وابسته به ارواره زیرین
press bed
بخش زیرین پرس
undergrowth
پشم یارویش زیرین
inframaxillary nerves
پیهای ارواره زیرین
binder course
قشر زیرین رویه
top lift
طبقه زیرین پاشنه پا
trismus
تشنج ارواره زیرین
undersides
طرف یا سوی زیرین
underside
طرف یا سوی زیرین
cutis
لایه زیرین پوست
wheat germ
گیاهک گندم که هنگام اسیاب کردن جدا میشود
crazing mill
اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
stag evil
تشنج ارواره زیرین اسب
semibasement
نیم طبقه زیرین ساختمان
calipee
کاسه زیرین لاک پشت
eupelagic environment
محیط زیر لایه زیرین
jowls
ارواره زیرین پرنده گونه
neck necessity
قسمت زیرین تاج ستون
jowl
ارواره زیرین پرنده گونه
orlop deck
عرشه زیرین کشتی جنگی
mandibular
اروارهای وابسته به ارواره زیرین
orlop
عرشه زیرین کشتی جنگی
diffusion
روش انتقال به سط وح زیرین مدار پیچیده
martingale
طناب یا زنجیر زیرین دگل یابادبان
jibbed
بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
jib
بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
jibbing
بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
jibs
بادبان سه گوش جلو کشتی لب زیرین
premaxilla
استخوان جلو ارواره زیرین مهره داران
labrum
لب زیرین بند پائیان لبه بیرونی صدف لب
overshot jaw
ارواره زبرین هنگامی که ازارواره زیرین جلوترامده است
rhizome
ساقههای زیر زمینی ریشه مانند ساقه زیرین
zinjanthropus
شبه انسان دارای ابروی کوتاه و دندان اسیاب بزرگ دوره پلیستوسن سفلی
hard contact printing
چاپ تماسی که در ان هدچاپگر با نیروی محسوسی روی لایه زیرین فشار واردمی اورد
under weft
پود زیرین یا ضخیم
[جهت نشاندن گره ها در جای خود و محکم و یکنواخت شدن آنها]
mills
نورد کردن فرز کردن اسیاب
mill
نورد کردن فرز کردن اسیاب
underlays
در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
underlay
در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
overbite
پیشامدگی دندانهای زبرین نسبت به دندانهای زیرین
underpasses
گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
underpass
گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
labral
وابسته به لب زیرین بندپائیان یا لبه صدف ه لبه بیرونی صدف
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com