Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
finch
سهره وانواع ان خانواده سهره
finches
سهره وانواع ان خانواده سهره
Other Matches
siskin
سهره
bullfinch
سهره
goldfinch
سهره
bullfinches
سهره
aberdevine
سهره اروپایی
indigo bird
سهره نیلی
indigo bunting
سهره نیلی
yellowhammer
سهره اروپایی
linnet
سهره خانگی
brambling
سهره کوهی
burion
سهره خانگی
towhee
سهره امریکایی
greenfinch
سهره اروپایی
cardinal bird
سهره کاکل قرمزامریکایی
junco
سهره امریکای شمالی
fringilline
وابسته بخانواده سهره سهرهای
red siskin
سهره سرخ رنگ امریکایی
cardinal
سهره کاکل قرمز امریکایی
cardinals
سهره کاکل قرمز امریکایی
grosbeak
سهره و سینه سرخ و مانند انها
haw finch
سهره منقار بزرگ وگردن کوتاه
serin
سهره کوچک اروپایی شبیه بلبل زرد
indigo bird
یکجوره سهره در امریکای شمالی که نر ان نیلی رنگ است
hawfinch
سهره وسینه سرج ومانندانهاکه نوک محکم ومخروطی دارند
homo
جانورانی که انسان وانواع میمون ها نیز جزو ان بشمارمیروند
rule the roost
<idiom>
عزیز خانواده بودن ،سوگلی خانواده
menage
خانواده
wife
خانواده
clan
خانواده
clans
خانواده
gens
خانواده
family
خانواده
families
خانواده
households
خانواده
household
خانواده
ilk
خانواده
gas family
خانواده گاز
culicidae
خانواده پشه
culex
خانواده پشه
crustaceous
خانواده خرچنگ
crustacea
خانواده خرچنگ
cruciferae
خانواده چلیپاییان
conjugal family
خانواده زن و شوهری
ecomania
بیزاری از خانواده
consanguine family
خانواده هم خون
family therapy
خانواده درمانی
family structure
ساخت خانواده
family of computers
خانواده کامپیوترها
extended family
خانواده گسترده
family law
حقوق خانواده
matronymic family
خانواده مادرنامی
family expenditure
هزینه خانواده
font family
خانواده فونت
family budget
بودجه خانواده
goodman
بزرگ خانواده
type font
خانواده حروف
zinnia
خانواده گل اهاری
bring home the bacon
<idiom>
نانآور خانواده
turnix
خانواده بلدرچین
turnicidae
خانواده بلدرچین
home visit
بازدید خانواده
lanthanide series
خانواده لانتانیدها
member of a family
عضو خانواده
motorola 000 family
خانواده موتورولا
mustelidea
خانواده سمور
patriarchate
ریاست خانواده
patronymic family
خانواده پدرنامی
penates
خدایان خانواده
schizogenic family
خانواده اسکیزوفرنی زا
sheik
رئیس خانواده
subfamily
خانواده فرعی
the girls
دخترهای یک خانواده
to maintain one's family
خانواده خود را
nuclear families
خانواده هستهای
paterfamilias
بزرگ خانواده
royalty
از خانواده سلطنتی
royalties
از خانواده سلطنتی
family planning
تنظیم خانواده
horseflesh
خانواده اسب
accipitres
خانواده لاشخوران
sheikh
رئیس خانواده
matriarchs
رئیسه خانواده
crustacean
خانواده خرچنگ
familial
مربوط به خانواده
nuclear family
خانواده هستهای
broken homes
خانواده گسیخته
broken home
خانواده گسیخته
patriarch
رئیس خانواده
patriarchs
رئیس خانواده
crustaceans
خانواده خرچنگ
strips
موسس خانواده
paterfamilias
سالار خانواده
actinide series
خانواده اکتینیدها
apiaceae
خانواده چتریان
batrachia
خانواده غوکان
nations
خانواده طایفه
nation
خانواده طایفه
circuit family
خانواده مداری
citrus
خانواده مرکبات
family doctors
پزشک خانواده
clannishness
خانواده پرستی
family doctor
پزشک خانواده
clansman
عضو خانواده
computer family
خانواده کامپیوتر
sheikhs
رئیس خانواده
arachnida
خانواده کارتنه
sheiks
رئیس خانواده
matriarch
رئیسه خانواده
to return to the fold
[family]
به خانواده خود برگشتن
mangroves
خانواده شاه پسند
family man
مرد خانواده - دوست
nabidae
خانواده کک و ساس و حشرات
wear the pants in a family
<idiom>
رئیس خانواده بودن
nabid
خانواده کک و ساس و حشرات
born in the purpule
عضو خانواده سلطنتی
materfamilas
مادر خانواده کدبانو
pyralidid
خانواده بزرگی ازپروانه ها
He left his family in Europe .
خانواده اش را دراروپ؟ گذاشت
family men
مرد خانواده - دوست
canine
وابسته به خانواده سگ سگ مانند
royalties
اعضای خانواده سلطنتی
urticaceous
وابسته به خانواده گزنه
viverrine
خانواده گربه زباد
saltbush
خانواده گیاهان قازایاغی
salicaceous
وابسته به خانواده بید
royalty
اعضای خانواده سلطنتی
napoleonic
وابسته به خانواده ناپلئون
family planning
برنامه ریزی خانواده
acarina
خانواده کرم جرب
patriarch
رئیس خانواده یا طایفه
patriarchs
رئیس خانواده یا طایفه
mangrove
خانواده شاه پسند
apiaceous
وابسته به خانواده چتریان
ganoidei
خانواده سگ ماهی مینافلسان
family planning programs
برنامههای تنظیم خانواده
family size
تعداد افراد خانواده
acalephe
خانواده گزنه دریایی
lady beetle
سوسک خانواده Coccinellidae
lady bird
سوسک خانواده Coccinellidae
cetaceous
وابسته به خانواده بال
lobelia
خانواده گیاهان لوبلیا
cycas
گیاه از خانواده سیکاس
gadoid
وابسته به خانواده ماهی روغن
clannishly
مانند یک خانواده یاقبیله دراتحاد
crocodilian
وابسته به خانواده تمساح یانهنگ
convolvulaceous
وابسته به خانواده نیلوفرپیچ پیچکی
stuart
خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
styloipodium
ته خامه گیاهان خانواده هویج
to provide for one's family
خوارباربرای خانواده خودتهیه کردن
feverweed
دستهای از گیاهان خانواده بوقناق
leguminous
وابسته به خانواده پروانه اسایان
santalaceous
وابسته به تیره یا خانواده صندل
plantagenet
خانواده سلطنتی پلانتاژنت انگلیس
pteridophyta
گیاهان اوندی خانواده سرخس
tudor
خانواده سلطنتی تودور درانگلیس
pteridophyte
گیاهان اوندی خانواده سرخس
habit family hierarchy
سلسله مراتب عادتهای هم خانواده
cimex
سرخک خانواده ساس وسرخک
A curse has been laid on the family .
خانواده لعنت شده یی است
aaron's beard
گیاهی از خانواده هوفاریقون بنام hypericumcalycinum
gasteropod
حیوانات ناعمه خانواده راب یاحلزون
Generosity runs in the family.
سخاوت دراین خانواده ارثی است
Our grandmother wears the trousers ( breeches , pants ) in our family .
مادر بزرگمان مرد خانواده است
vestal
روستایی وابسته به الهه کانون خانواده
I am the bread winner of the family .
نان آور خانه ( خانواده ) هستم
koala
کوالا جانوری استرالیایی از خانواده خرسها.
ferula
خانواده انقوزه وشقاقل و رازیانه ومانندانها
sequoia
سرخ چوب که ازدختان خانواده کاج
koalas
کوالا جانوری استرالیایی از خانواده خرسها.
maccabees
خانواده میهن پرستان مکابی یهود
albatross
یکجور مرغابی بزرگ دریایی از خانواده diomedeidae
one of the most respected families
یکی از خانواده های بسیار محترم شمرده
He did it for the sake of his family .
محض خاطر خانواده اش این کاررا کرد
albatrosses
یکجور مرغابی بزرگ دریایی از خانواده diomedeidae
rush
بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
paulownia
جنسی از درختان کوچک چین از خانواده گل خوک
he is a shame to his family
ننگ یامایه رسوایی خانواده خود میباشد
rushing
بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
pocket borough
حوزه انتخاباتی تحت نفوذ یک نفر یا یک خانواده
lancastrian
در انگلیس طرفدار یاعضو خانواده سلطنتی لنکستر
rushed
بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
There seems to be a jinx on that family.
به نظر می رسد که این خانواده جادو شده است.
page of presence
لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
fagaceous
وابسته به خانواده الش وزان وبلوط یاشاه بلوط
ling
ماهی روغنی اروپای شمالی وامریکا از خانواده gadidae
Afro-
پیشنود به معنی آمریکایی که خانواده او از آفریقا آمده باشند.
geometrid
خانواده پروانه یابندهای باریک بدن پروانههای هندسی
flower de luce
گل زنبق یاسوسن :نشان خانواده سلطنتی فرانسه درقدیم
fleur de lys
گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
fleur de lis
گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
rhythm method
روش تنظیم خانواده از راه شناخت دوران باروری زن
knight marshal
کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
Main Street
[American English]
کسب و کار و خانواده های متوسط در اجتماعی به عنوان یک گروه
page of bonour
لقب هایی است که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
What does Main Street think of this policy?
بازاریها و خانواده های متوسط چه نظری در باره این سیاستمداری دارند؟
casework
مطالعه بسیط اجتماع و محیط فرد یا خانواده برای تشخیص مرض ودرمان
transistors
معروفترین خانواده دروازه و طرح مدار ترانزیستوری که ترانزیستورهای دو قط بی آن مستقیماگ کنترل میشود.
homestay
خانواده مهمان دار
[کسی که برای آموزش زبان یا فرهنگ در آن کشور می گذراند]
transistor
معروفترین خانواده دروازه و طرح مدار ترانزیستوری که ترانزیستورهای دو قط بی آن مستقیماگ کنترل میشود.
oxides
روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com