English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
sanhedrim سهندرین :دادگاه وشورای عالی بنی اسرائیل دراورشلیم درزمانهای پیشین
Other Matches
superior court دادگاه عالی
general court martial دادگاه عالی نظامی
quashing نقض رای در دادگاه عالی
reversals نقض رای در دادگاه عالی
reversal نقض رای در دادگاه عالی
court of appeal دادگاه عالی محکمه استیناف
star chamber دادگاه عالی مدنی وجنایی
hight disciplinary court of judges دادگاه عالی انتظامی قضات
courts of appeal دادگاه عالی محکمه استیناف
mandamus حکم دادگاه عالی بدادگاه تالی
general ژنرال امیر ارتش دادگاه عالی تیمسار
generals ژنرال امیر ارتش دادگاه عالی تیمسار
r.s.c قوانین مربوط به دادگاه یادیوان عالی معادل supremecourt of rules
procedendo حکم ارجاع مجدد دعوی از محکم عالی به دادگاه تالی
prohibition حکم خودداری از اقدام قضایی که دادگاه عالی به محکمه تالی میدهد
lake0dwelling که درزمانهای پیش ازتاریخ روی تیرهای درته دریافرومی کرد
palafitte خانهای که درزمانهای قدیم پیش ازتاریخ روی تیرهای که دردریاچه فرومیکردند
advanced level پایه مهارت عالی در سطح عالی
judge advocate دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
discharge مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
discharges مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
continuance تمدید یا تجدید وقت دادگاه دادگاه را به عنوان تنفس موقتا" تعطیل کردن
prize courts دادگاه مامور رسیدگی به مسائل مربوط به prize بدون رای این دادگاه به مال
transfer of cause احاله امر از یک دادگاه به دادگاه دیگر به علل قانونی
parquet محل نشستن اعضا دادگاه در دادسرامحوطه دادگاه
purging a contempt of court جریمه اهانت به دادگاه غرامت توهین به دادگاه
Israel اسرائیل
on an even keel <idiom> به ترتیب عالی یا محیطی عالی
the hebrew بنی اسرائیل
balm of gilead بلسان اسرائیل
the israelites بنی اسرائیل
israelitish اسرائیل اسرائیلی
the chosen people بنی اسرائیل
manadamus حکم دادگاه بالاتربه دادگاه پایین تر
remanet احاله موضوع از یک دادگاه به دادگاه دیگر
joel یوئیل پیغمبربنی اسرائیل
isaias اشعیاء نبی اسرائیل
isaiah اشعیاء نبی اسرائیل
the jewish nation ملت بنی اسرائیل
samson قاضی قدیم اسرائیل
joshua یوشع بن نون پیغمبر اسرائیل
Jehovah یهو خدای بنی اسرائیل
ipai انجمن پردازش اطلاعات اسرائیل
prophets کتب انبیاء بنی اسرائیل
ahab نام یکی از سلاطین اسرائیل
rabbinist معتقد به احادیث بنی اسرائیل
Zionism نهضت تمرکز بنی اسرائیل درفلسطین
zion کوه مقدس اورشلیم قوم اسرائیل
exodus مهاجرت بنی اسرائیل از مصربه کنعان
summary court دادگاه اولیه دادگاه پادگانی
writ دستور دادگاه حکم دادگاه
writs دستور دادگاه حکم دادگاه
the intercalary month ماهی است درتقویم بنی اسرائیل که درهرروزه نوزده ...خورشیدی
ci devant پیشین
anterior پیشین
ventral پیشین
primitive پیشین
antecedents پیشین
apriori پیشین
primeval پیشین
previous پیشین
antecedent پیشین
pristine پیشین
fore پیشین
one-time پیشین
the old ways رسمهای پیشین
protext عبارت پیشین
the magi of old مجوسیان پیشین
primogenitors نیاکان پیشین
olden پیشین سابق
the days of old روزگار پیشین
cerebra مغز پیشین
past master استاد پیشین
past masters استاد پیشین
incisor دندان پیشین
langsyne در روزگار پیشین
cerebrums مغز پیشین
foretime روزگار پیشین
incisive tooth دندان پیشین
prior پیشین جلوی
cerebrum مغز پیشین
instatu quo بحالت پیشین
telencephalon مغز پیشین
antecendent phenomenon پدیده پیشین
early poets شعرای پیشین
arrests جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrested جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrest جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
orbital frontal cortex قشر پیشین حدقهای
paleocrystic یخ بسته از زمانهای پیشین
old boys دانش آموز پیشین
incisive دندان پیشین ثنایا
old boy دانش آموز پیشین
former قالب گیر پیشین
Dahomey نام پیشین کشور بنین
to run the f. جاده پیشین رادوباره رفتن
to rest on ones laurels بجایزههای پیشین خودخرسند بودن
track record آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
og الفبای پیشین و ایرلندی که 02 حرف داشت
constable of france فرمانده کل قوادرغیاب پادشاهان پیشین فرانسه
track records آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
prestation خدمتی که درزمان پیشین دربرابرمالیات انجام می دادند
tripartite declaration of 0 اعلامیه سه جانبه 0591 اعلامیهای که در ان دولتهای امریکا و انگلستان و فرانسه امامیت ارضی اسرائیل و نیزوضع موجود فلسطین راتضمین کردند
hush ship کشتی جنگی که درجنگ بزرگ پیشین نهانی ساخته شده وبسیار کلان و تندرو بود
copesetic عالی
excellent عالی
first rate عالی
nobby عالی
tophole عالی
immense عالی
eximious عالی
top hole عالی
braw عالی
copacetic عالی
superiors عالی
firsthand عالی
high grade عالی
bravest عالی
braving عالی
plummy عالی
plummiest عالی
plummier عالی
lofty عالی
wallies عالی
much عالی
ripping عالی
palmary عالی
superior عالی
braves عالی
braver عالی
braved عالی
spiffy عالی
imperial عالی
swell عالی
swelled عالی
swells عالی
supreme عالی
ripsnorting عالی
magnificent عالی
beautiful عالی
brave عالی
splendid عالی
advance عالی
superlative عالی
capital عالی
highs عالی
living end <idiom> عالی
highest عالی
advances عالی
advancing عالی
exquisite عالی
wicked <adj.> عالی
sick [British E] <adj.> عالی
cool <adj.> عالی
awesome <adj.> عالی
knockouts عالی
great <adj.> عالی
top-notch عالی
spankings عالی
spanking عالی
famous عالی
unrivaled عالی
whizzbang عالی
high عالی
superlatives عالی
super عالی
remarkable عالی
advanced عالی
beaut عالی
superbly عالی
superb عالی
slap-up عالی
whizbang عالی
wally عالی
knockout عالی
par excellence عالی
first-rate عالی
beauts عالی
magnificently بطور عالی
advance course دوره عالی
advanced course دوره عالی
jim dandy چیز عالی
finest عالی لطیف
fined عالی لطیف
fine عالی لطیف
topping عالی ممتاز
much عالی مقام
toppings عالی ممتاز
toppers چیز عالی
really wicked واقعا عالی
high command فرماندهی عالی
high ranking عالی رتبه
high toned زیر عالی
topper چیز عالی
high moral روحیه عالی
top-notch <idiom> عالی ،بهترین
high density چگالی عالی
really sick واقعا عالی
higher education اموزش عالی
grandly بطور عالی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com