English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 25 (3 milliseconds)
English Persian
ease سهولت
eased سهولت
eases سهولت
easing سهولت
facility سهولت
ease of movement سهولت
facileness سهولت
Other Matches
euphony سهولت ادا
ease of entry سهولت ورود
lay out facility سهولت طرح
production facility سهولت تولید
euphonically برای سهولت ادا
easing سهولت استراحت رسایی
ease of entry سهولت ورودبه یک صنعت
associative facilitation سهولت ناشی از تداعی
ease سهولت استراحت رسایی
eased سهولت استراحت رسایی
eases سهولت استراحت رسایی
ease of movement سهولت حرکت راحتی مانور
cinch کاری که با سهولت انجام شود
availability سهولت و امکان تحصیل اعتبار
facing distance مسافت بین نفرات در صف برای سهولت چرخش به اطراف
pc file iii یک سیستم ارزان و همه منظوره برای مدیریت پایگاه داده که برای سهولت بکارگیری طراحی شده است
geometric design طرح هندسی [این طرح در ابتدا بخاطر ذهنی بافی و سهولت بیشتر در بافت، بین عشایر و روستاها شهرت یافت. ولی امروزه هم به صورت ساده گذشته و هم بصورت پیچیده بین بافندگان استفاده می شود.]
synthetic dyes رنگینه های شیمیایی [این رنگ ها که جدیدا وارد بازار فرش شده اند، اصالت فرش اصیل را خدشه دار نموده اند. بدلیل ثبات و درخشندگی جا افتادگی فرش را می گیرند ولی در عوض سهولت دسترسی باعث استقابل شده است.]
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com