Total search result: 301 (17 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
color solid |
سه بعدی رنگ نما |
|
|
Search result with all words |
|
haze |
تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر |
field |
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است |
fielded |
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است |
fields |
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است |
round |
روش سازماندهی استفاده از کامپیوتر توسط چندین کاربر که هر یک آنرا در یک زمان اجرا می کنند و به بعدی می فرستند |
roundest |
روش سازماندهی استفاده از کامپیوتر توسط چندین کاربر که هر یک آنرا در یک زمان اجرا می کنند و به بعدی می فرستند |
marker |
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی |
markers |
کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی |
acknowledge |
سیگنالی که گیرنده می فرستد تا اعلام کند پیام ارسالی دریافت شده است و آماده بعدی است |
acknowledges |
سیگنالی که گیرنده می فرستد تا اعلام کند پیام ارسالی دریافت شده است و آماده بعدی است |
acknowledging |
سیگنالی که گیرنده می فرستد تا اعلام کند پیام ارسالی دریافت شده است و آماده بعدی است |
list |
لیستی که هر عنصر حاوی داده و آدرس عنصر بعدی در لیست باشد |
list |
لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد |
orphan |
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود |
orphaned |
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود |
orphans |
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود |
link |
طرح ISO/OSI که بستههای داده را به اتصال بعدی می فرستد و تصحیح خطا میکند |
link |
لیست داده هایی که هر ورودی آدرس بعدی را دارد |
link |
تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد |
stop |
نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی |
stopped |
نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی |
stopping |
نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی |
stops |
نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی |
complete |
عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند |
completed |
عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند |
completes |
عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند |
completing |
عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند |
fetch |
رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند. |
fetch |
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود |
fetch |
دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند |
fetched |
رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند. |
fetched |
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود |
fetched |
دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند |
fetches |
رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند. |
fetches |
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود |
fetches |
دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند |
increment |
حرکت به محل بعدی |
increments |
حرکت به محل بعدی |
affirmative |
سیگنال تصدیق از طرف گیرنده که پیام را پذیرفته است و آماده بعدی است. |
avalanche |
عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود |
avalanches |
عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود |
two-dimensional |
دو بعدی |
hidden |
خط وی تشکیل دهنده شی سه بعدی ولی هنگام نمایش آن به صورت دوبعدی پاک می شوند |
hidden |
پاک کننده خط وطی که در هنگام مشاهده شکل دوبعدی یک شی سه بعدی نباید دیده شوند |
hidden |
فرمول ریاضی که خط وط پنهان را از تصویر دو بعدی شی D پاک میکند |
shift |
روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز |
shift |
کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود |
shifted |
روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز |
shifted |
کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود |
shifts |
روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز |
shifts |
کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود |
precedent |
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود |
precedents |
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود |
multiple |
نتیجه و محل دستور بعدی که باید اجرا شود |
stack |
ثبات آدرس که حاوی محل دادهای است که بیشتر استفاده می شوند یا آدرس دستور بعدی که باید پردازش شود |
stacked |
ثبات آدرس که حاوی محل دادهای است که بیشتر استفاده می شوند یا آدرس دستور بعدی که باید پردازش شود |
stacks |
ثبات آدرس که حاوی محل دادهای است که بیشتر استفاده می شوند یا آدرس دستور بعدی که باید پردازش شود |
branch |
دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند |
branches |
دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند |
register |
ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد |
registering |
ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد |
registers |
ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد |
despatched |
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش |
despatches |
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش |
despatching |
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش |
dispatch |
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش |
dispatched |
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش |
dispatches |
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش |
cache |
بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند. |
caches |
بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند. |
array |
آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی |
arrays |
آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی |
top |
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی |
flag |
ترتیب کد که به گیرنده اطلاع میدهد که حروف بعدی بیان کننده عملیات کنترلی است |
flags |
ترتیب کد که به گیرنده اطلاع میدهد که حروف بعدی بیان کننده عملیات کنترلی است |
horizontal |
حرکت نشانه گر در صفحه نمایش کامپیوتر از انتهای یک خط به ابتدای بعدی |
carried |
زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی |
carries |
زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی |
carry |
زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی |
carrying |
زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی |
perspective |
دورنمای سه بعدی سه بعد نمائی |
perspectives |
دورنمای سه بعدی سه بعد نمائی |
bin |
بلوک سه بعدی الکترونیکی |
bins |
بلوک سه بعدی الکترونیکی |
sampler |
مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند |
samplers |
مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند |
aftermath |
عواقب بعدی |
three-dimensional |
سه بعدی |
sequential |
نوعی کامپیوتر که باید هر دستورکامل شود پیش از اینکه بعدی شروع شود وبنابراین نمیتواند پردازش همزمان را مدیریت کند |
sequential |
خاتمه دادن یک کار در سیستم دستهای پیش از اینکه بعدی شروع شود |
sequence |
ثبات CPU که حاوی آدرس دستور بعدی برای پردازش است |
sequences |
ثبات CPU که حاوی آدرس دستور بعدی برای پردازش است |
cull |
مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش |
culled |
مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش |
culling |
مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش |
culls |
مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش |
cursor |
علامتی در صفحه نمایش که محل بعدی فاهر شدن حرف را نشان میدهد |
cursors |
علامتی در صفحه نمایش که محل بعدی فاهر شدن حرف را نشان میدهد |
forward |
نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است |
forwarded |
نشانه گری که حاوی آدرس عنصر بعدی لیست است |
Other Matches |
|
projecting |
تولید نمایش گرافیکی دو بعدی از یک صفحه سه بعدی تصویر |
PHIGS |
برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است |
preemptive multitasking |
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت |
trimetrogon |
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی |
three dimensional |
سه بعدی |
furthering |
بعدی |
furthers |
بعدی |
subsequent |
بعدی |
furthered |
بعدی |
solids |
سه بعدی |
three dimentional |
سه بعدی |
succeeding |
بعدی |
second thoughts |
بعدی |
ulterior |
بعدی |
tridimensional |
سه بعدی |
solid |
سه بعدی |
spatial |
سه بعدی |
future |
بعدی |
puisne |
بعدی |
unidimensional |
تک بعدی |
unidimensional |
یک بعدی |
one dimentional |
یک بعدی |
one dimentional |
تک بعدی |
serotine |
بعدی |
cubical |
سه بعدی |
further |
بعدی |
two dimensional |
دو بعدی |
three dimensional lattice |
شبکه سه بعدی |
two demensional chromatography |
کروماتوگرافی دو بعدی |
three dimentional array |
ارایه سه بعدی |
three dimensional polymer |
بسپار سه بعدی |
two dimensional lattice |
شبکه دو بعدی |
two dimensional array |
ارایه دو بعدی |
triaxial test |
ازمایش سه بعدی |
four dimensional |
چهار بعدی |
stereoscope |
سه بعدی نما |
tridimensionality |
حالت سه بعدی |
holographic image |
نمایی از شی سه بعدی |
tother |
نفر بعدی |
aftereffect |
اثر بعدی |
deep space |
فضای سه بعدی |
feeder report |
گزارشات بعدی |
follow up |
اماد بعدی |
follow up |
اقدامات بعدی |
follow up supply |
اماد بعدی |
one dimensional array |
ارایه یک بعدی |
immediate destination |
مقصد بعدی |
n cube |
مکعب N بعدی |
latter day |
روز بعدی |
multidimentional |
چند بعدی |
solid geometry |
هندسه سه بعدی |
space frame |
قاب سه بعدی |
tother |
بعدی دیگر |
t' other |
نفر بعدی |
t' other |
بعدی دیگر |
succeeding generation |
نسل بعدی |
subsere |
توالی بعدی |
stereoscopic vision |
دید سه بعدی |
versatile |
چند بعدی |
stereognosis |
ادراک سه بعدی |
hologram |
تصویر سه بعدی |
holograms |
تصویر سه بعدی |
aftertaste |
لذت بعدی |
aftertastes |
لذت بعدی |
multidimensional |
چند بعدی |
illusiansm |
نقاشی سه بعدی |
after-effect |
تاثیر بعدی |
dosseret |
بلوک سه بعدی |
3D analysis |
بررسی سه بعدی |
3D analysis |
آنالیز سه بعدی |
unidimensionality |
یک بعدی بودن |
after-effects |
تاثیر بعدی |
Turn left at the next corner. |
سر پیچ بعدی به چپ بپیچید. |
flattest |
فایل دو بعدی از داده ها |
flat |
فایل دو بعدی از داده ها |
depth quening |
سه بعدی کردن یک شی دوبعدی |
post indexing |
فهرست سازی بعدی |
post indexing |
شاخص گذاری بعدی |
three dimentional spreadsheet |
صفحه گسترده سه بعدی |
second best |
نفر بعدی درجه دو |
perspective space |
نمایش فضای سه بعدی |
afterimage |
تصویر بعدی چیزی |
space time |
دستگاه چهار بعدی |
ulterior plans |
تدابیر اجل بعدی |
aftereffect |
اثر بعدی داور |
second-best |
نفر بعدی درجه دو |
isometric Projection |
[نقشه هم اندازه سه بعدی] |
next state function |
تابع حالت بعدی |
cartesian coordinates |
سیستم مختصات سه بعدی فضایی |
Is the next station ... ? |
آیا ایستگاه بعدی ... است؟ |
reticulated |
دارای شبکه سه بعدی فریف |
Turn right at the next corner. |
سر پیچ بعدی به راست بپیچید. |
z axis |
بردار عمق در گراف سه بعدی |
generic |
نوع بعدی یک کالا یا دستگاه |
four address instruction |
نتیجه و آدرس دستورالعمل بعدی |
three-dimensional space |
فضای سه بعدی [ریاضی] [فیزیک] |
her next was a merchant |
شوهر بعدی وی بازرگان بود |
multidimensional |
دارای خصوصیت چند بعدی |
rain check |
نوید یا قول دعوت بعدی |
epiphenomenon |
علائم بعدی و ثانوی مرض |
solid angle |
زاویه سه بعدی مخروط وامثال ان |
afterborn |
زاییده شده پس ازمرگ پدر بعدی |
on |
گویی که هدف ضربه بعدی است |
stereophotography |
عکس برداری برجسته نماوسه بعدی |
umlaut |
ادغام حرف صداداردرحرف صدادار بعدی |
photogene |
انعکاس یا تصویر بعدی چیزی در شبکیه |
fogging |
برای ایجاد فضای سه بعدی طبیعی تر |
operation |
دستور بعدی برای اجرا را می خوانند |
solids |
سه بعدی سایه دار ایجاد میکند |
to take a rain check [ raincheck] on an offer [American E] |
رد کردن درخواستی و قول دعوت بعدی |
solid |
سه بعدی سایه دار ایجاد میکند |
damping factor |
نسبت دامنه هر موج به موجهای بعدی |
posthypnotic |
ناشی از اثرات بعدی خواب مغناطیسی |
Turn right at the next corner. |
سر پیچ بعدی به دست راست بپیچید. |
contour template |
مشابه سازی یک شکل دو یاسه بعدی |
soft return |
فرمان ترکیبی رد کردن خط ورفتن به خط بعدی |
I'm looking forward to your next email. |
من مشتاقانه منتظر ایمیل بعدی تان می شوم. |
geometry and rendering |
مراحل اصلی برای ایجاد و نمایش شی سه بعدی |
shift forward |
انتقال به عوامل بعدی حرکت به سمت جلو |
countering |
ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد |
countered |
ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد |
counter |
ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد |
paraboloid |
شکل سه بعدی حاصل ازدوران یک سهمی حول محورکانونی |
line flyback |
اشعه الکترون که از انتهای سکن به ابتدای بعدی می رود |
model geometric |
نمایش کامل سه بعدی یا دوبعدی صحیح هندسی از یک شکل |
newer |
حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد |
new- |
حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد |
new |
حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد |
When is the next train to Oxford? |
چه وقت قطار بعدی به سمت آکسفورد حرکت می کند؟ |
newest |
حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد |
chaining |
ذخیره سازی یک رکورد که آدرس بعدی در لیست را دارد |
formed |
دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی |
forms |
دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی |
form |
دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی |
ball is in your court <idiom> |
[نوبت تو هست که قدم بعدی را برداری یا تصمیم بگیری] |
peremptory undertaking |
تعهد خواهان باارائه دلیل در اولین جلسه بعدی دادگاه |
vertex |
نقط های در فضا که با مختصات سه بعدی xوyوz مشخص میشود |
VRML |
سیستمی که به سازندگان امکان ایجاد کلمات سه بعدی در صفحه وب میدهد |
propagate |
خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد |
propagated |
خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد |
storing |
ثباتی درCPU که حاوی آدرس محل بعدی دستیابی است |
marred |
ثبات درون CPU که حاوی محل بعدی دستیابی است |
hang |
وارد کردن حلقه بی انتها و پاسخ ندادن به دستورات بعدی |
hangs |
وارد کردن حلقه بی انتها و پاسخ ندادن به دستورات بعدی |
store |
ثباتی درCPU که حاوی آدرس محل بعدی دستیابی است |
succeeding spot |
نقطه بعدی که توپ باید انجابه زمین گذاشته شود |
propagates |
خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد |
propagating |
خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد |
mar |
ثبات درون CPU که حاوی محل بعدی دستیابی است |
marring |
ثبات درون CPU که حاوی محل بعدی دستیابی است |
word wrap |
حرکت نشانه گر روی صفحه تصویر کامپیوتر از انتهای یک خط به شروع خط بعدی |
telegony |
انتقال فرضی صفات ونفوذاخلاقی شوهر اول در بچههای زن از شوهران بعدی |
chains |
لیستی از داده که در آن هر اطلاع حاوی آدرس موضوع بعدی در لیست است |
chord plane |
صفحه مار بر وترهای همه مقاطع تشکیل دهنده یک ایرفویل سه بعدی |
chain |
لیستی از داده که در آن هر اطلاع حاوی آدرس موضوع بعدی در لیست است |
IAR |
ثباتی در CPU که حاوی محل دستور بعدی برای پردازش است |
spatial measurement |
روش ای که به کامپیوتر امکان میدهد تا محل نشانه گر را در سه بعدی پیدا کند |
microprogram |
ثباتی که آدرس ریز دستور بعدی که اید اجرا شود را دارد. |
SAR |
ثباتی درCPU که حاوی آدرس بعدی محلی است که باید دستیابی شود |
anlage |
اساس و پایهء رشد بعدی قسمت کوچکی که بعدا رشدنموده وبزرگ میشود |
enjambment |
دنبالهء سخنی رادرشعریابیت بعدی ادامه دادن دنباله سطری رابه سطردیگرکشیدن |
next instruction register |
ثباتی در CPU که حاوی محل ای است که دستور بعدی باید ذخیره شود |
storing |
حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفادههای بعدی نگهداری می شوند |
store |
حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفادههای بعدی نگهداری می شوند |
takedown |
حذف نوار یا کاغذ یا دیسک از یک وسیله جانبی پس از یک کار و آماده کردن آن برای بعدی |
geometry processing |
فرآیندی که نیاز به محاسبه سه مختصات z,y,x دارد از یک شی سه بعدی تا روی صفحه نمایش داده شود |
quadratic quotient search |
الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند |
storage |
حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفاده بعدی ذخیره شده اند |
reflected code |
سیستم کد گذاری که نمایش دو رویت اعداد دهی با یک بیت در زمان از یک عدد به بعدی تغییر میکند |
cache memory |
بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند. |
decisions |
دستوربرنامه نویسی شرطی که کنترل را با به همراه داشتن آدرس دستور بعدی که در صورت شرایط ی اجرا میشود مستقیماگ انجام میدهد |
decision |
دستوربرنامه نویسی شرطی که کنترل را با به همراه داشتن آدرس دستور بعدی که در صورت شرایط ی اجرا میشود مستقیماگ انجام میدهد |
forward pointer |
اشاره گری که محل داده بعدی در یک ساختار داده را بیان میکند |
chain |
لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است |
chains |
لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است |
four address instruction |
دستوری که حاوی محل چهار ثبات و محل دستورالعمل بعدی است |
skip |
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند |
skipped |
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند |
skips |
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند |
dactyl |
کلمهای دارای سه هجا که هجای اول بلند و دو هجای بعدی ان کوتاه باشد |
interblock gap |
نوار مغناطیسی خالی بین انتهای یک بلاک داده و آغاز بلاک بعدی |
sequencer |
بخشی در ریز پردازنده بیتی که حاوی آدرس ریز برنامه بعدی است |
GOSUB |
دستور برنامه نویسی که یک تابع را اجرا میکند و سپس دستور بعدی را برمی گرداند |
backwind |
حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد |
generations |
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد |
generation |
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد |
ack |
سیگنالی که گیرنده می فرستد تا اعلام کند پیام ارسالی دریافت شده است و آماده بعدی است |
fifth generation computers |
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد |
monocoque |
ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد |
discrimination instruction |
دستور برنامه نویسی شرطی که با همراه داشتن محل دستور بعدی که باید اجرا شود و کنترل مستقیم اعمال میکند. |
word warp |
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی |
hotter |
دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود |
hot |
دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود |
hottest |
دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود |
n plus one address instruction |
آدرس تشکیل شده و آدرس حاوی آدرس دستور بعدی است |
holograms |
تصویر سه بعدی که توسط الگوهای میانی ایجاد میشود وقتی که بخشی از منبع نور مثل لیزر از یک شی منعکس شود و با اشعه اصل ترکیب شود |
hologram |
تصویر سه بعدی که توسط الگوهای میانی ایجاد میشود وقتی که بخشی از منبع نور مثل لیزر از یک شی منعکس شود و با اشعه اصل ترکیب شود |
defect skipping |
روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است |
do nothing instruction |
دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد |
chains |
متصل کردن فایل و داده ها پشت سر هم به طوری که به هر فایل یا داده بعدی یک اشاره گر وجود دارد |