Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (6 milliseconds)
English
Persian
malapropism
سوء استعمال کلمات
Search result with all words
purist
شخصیکه در استعمال کلمات صحیح وسواس دارد
purists
شخصیکه در استعمال کلمات صحیح وسواس دارد
oxymoron
استعمال کلمات مرکب ضدونقیض
oxymoron
استعمال کلمات مرکب متضاد
phonetician
متخصص استعمال علائم وحروف خاصی برای نشان دادن طرزتلفظ کلمات صوت شناس
Other Matches
speech
بررسی کلمات صحبت به طوری که کامپیوتر کلمات و دستورات را تشخیص دهد
speeches
بررسی کلمات صحبت به طوری که کامپیوتر کلمات و دستورات را تشخیص دهد
semantics
1-بخشی از زبان که مربوط به معنای کلمات بخشهای کلمات یا ترکیبات آنهاست . 2-
slices
ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
slice
ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
smoke
استعمال دود استعمال دخانیات
smokes
استعمال دود استعمال دخانیات
spelling checker
لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
spellchecker
لغت نامه کلمات ای که درست نوشته شده اند در کامپیوتر که برای بررسی صحت نوشتن کلمات متن به کار می رود
usage
استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن
radiologist
متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
radiologists
متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
usages
استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن
disuse
عدم استعمال ترک کردن ترک استعمال
dictionaries
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
dictionary
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
expenditure
استعمال
use
استعمال
uses
استعمال
employment
استعمال
applications
استعمال
application
استعمال
maltreatment
سوء استعمال
usages
نحوه استعمال
abused
سوء استعمال
bilinguality
استعمال دوزبان
cranage
استعمال جرثقیل
desuetude
عدم استعمال
applying
استعمال کردن
apply
استعمال کردن
applies
استعمال کردن
ill usage
سوء استعمال
employ
استعمال کردن
usages
عرف استعمال
disuse
عدم استعمال
abuse
بد استعمال کردن
abuse
سوء استعمال
abused
بد استعمال کردن
abusive
سوء استعمال
abuses
بد استعمال کردن
abuses
سوء استعمال
abusing
بد استعمال کردن
employs
استعمال کردن
abusing
سوء استعمال
employing
استعمال کردن
using
استعمال مصرف
usage
عرف استعمال
employed
استعمال کردن
usage
نحوه استعمال
exercises
استعمال کردن
exercised
استعمال کردن
uses
استعمال مصرف
graphics
فن استعمال نمودار
overuse
استعمال مفرط
riflery
استعمال تفنگ
use
استعمال مصرف
tutoyer
استعمال کردن
unworn
استعمال نشده
use value
ارزش استعمال
user cost
هزینه استعمال
value in use
ارزش استعمال
applications
موارد استعمال
application
موارد استعمال
overkill
استعمال بیش از حد
telescopy
فن استعمال دوربین
nicotian
دود استعمال کن
ill use
بد استعمال کردن
exercise
استعمال کردن
misusage
سوء استعمال
smoking
استعمال دخانیات
misapplication
سوء استعمال
misapplication
استعمال بیجا
bilingualism
استعمال دوزبان
law of use
قانون استعمال
vernacularism
استعمال زبان محلی
no smoking allowed
استعمال دخانیان ممنوع
user
استعمال کننده کاربر
mitering
استعمال تاج اسقفی
mitring
استعمال تاج اسقفی
users
استعمال کننده کاربر
catachresis
استعمال غلط کلمه
outward application
استعمال برونی یا خارجی
nicotian
استعمال کننده دخانیات
law of disuse
قانون عدم استعمال
dosage
مقدار استعمال دارو
dosages
مقدار استعمال دارو
The habit of smoking.
عادت به استعمال دخانیات
deverbative
بصورت مشتق استعمال شده
holophrastic
استعمال کننده کلمه قصار
purism
افراط در استعمال صحیح الفاظ
abjectival use of a noun
استعمال اسمی به طور صفت
symbolization
استعمال علائم ونشانهای رمزی
incompatible
غیر قابل استعمال با یکدیگر
periphrasis
استعمال واژه ها وعبارات زائد
neology
استعمال واژه یااصطلاح جدید
sesquipedalian
معتاد به استعمال لغات دراز
instrumentation
تنظیم اهنگ استعمال الت
telescopist
متخصص استعمال دوربینهای نجومی
teetotalism
پیروی از اصل منع استعمال مسکرات
teetotaller
طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
smoker
واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
non abstainer
کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
teetotallers
طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
wear and tear
از بین رفتن اموال در نتیجه استعمال
smokers
واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات
junkie
استعمال کنندهء هروئین و مواد مخدره
utilization
به کار بردن استعمال در دسترس قراردادن
junkies
استعمال کنندهء هروئین و مواد مخدره
to smoke oneself sick
از بسیاری استعمال دخانیات ناخوش شدن
teetotaler
طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
malapropism
استعمال غلط وعجیب وغریب لغات
abstemious
مخالف استعمال مشروبات الکلی پرهیزکار
dump
موادی که موقتا برای استعمال انبارمیشود
abstinence
ریاضت پرهیز از استعمال مشروبات الکلی
zoomorphism
استعمال اشکال حیوانات در هنربعنوان علائم مخصوص
abstainer
پرهیزگار کسیکه از استعمال مسکرات پرهیز دارد
nicotinism
مسمویت از نیکتین در نتیجه استعمال زیاد تنباکو
joint
جای کشیدن تریاک با استعمال نوشابه لولا
word salad
سالاد کلمات
word of mouth
کلمات مصطلح
shan't
مخفف کلمات not shall
apothegm
کلمات قصار
spate
سیل کلمات
verbalist
منقد کلمات
terminology
کلمات فنی
the f. words
کلمات زیرین
logion
کلمات قصار
code word
کلمات رمزی
code words
کلمات رمزی
i ran the words through
ان کلمات را خط زدم
VIPs
مخفف کلمات
VIP
مخفف کلمات
addressing
و کلمات افست
declension
صرف کلمات
terminologies
کلمات فنی
play on words
<idiom>
بازی با کلمات
control words
کلمات کنترلی
contents
کلمات یک نامه
petroleur
کسیکه با استعمال نفت اتش سوزی راه می اندازد
jake leg
فلجی که به علت استعمال مشروبات الکلی ایجاد میشود
I dont smoke at all.
اهل دود نیستم ( دخانیات استعمال نمی کنم )
lupulin
خاکه تلخه که بعنوان داروی مسکن استعمال میشود
adoption
اقتباس استعمال لغت بیگانه بدون تغییر شکل آن
phonetic alphabet
کلمات قراردادی مخابراتی
jive
کلمات بیهوده واحمقانه
phonics
تلفظ وهجاهای کلمات
jived
کلمات بیهوده واحمقانه
in so many words
با عین این کلمات
jives
کلمات بیهوده واحمقانه
deleting
بریدن کلمات یک متن
permutation table
جدول کلمات رمز
deletes
بریدن کلمات یک متن
opposites test
ازمون کلمات متضاد
deleted
بریدن کلمات یک متن
delete
بریدن کلمات یک متن
prowords
کلمات جلوی جملات
aphorisms
پند کلمات قصار
euphony
خوش اهنگی کلمات
she'd
مخفف کلمات had sheوwould she
wordage
کلمات واژه بندی
Acrimonious words
کلمات تلخ و نیشدار
end spell
خاتمه کلمات رمز
crossword puzzle
جدول کلمات متقاطع
jiving
کلمات بیهوده واحمقانه
word square
جدول کلمات متقاطع
anastrophe
تعویض کلمات یک عبارت
charade
جدول کلمات متقاطع
padding
کلمات یارکوردهای ساختگی
aphorize
کلمات قصار گفتن
voder
یک ترکیب کننده کلمات
aphorism
پند کلمات قصار
reserved words
کلمات ذخیره شده
the word is sanctioned by use
کثرت استعمال این واژه راجزواژههای درست دراورده است
euphuism
انشاء پرتصنع و مغلق فصاحت فروشی یا استعمال صنایع لفظی
hendiadys
عطف دوکلمه بجای استعمال صفت وموصوف مانندپیالههای زرین
SOS
مخفف کلمات ship our save
helminth
کلمات پیشوندیست بمعنی کرم
anastrophe
قلب عبارت کلمات مقلوب
gulped
گروهی از کلمات معمولا دو بایت
acephalo
که با کلمات دیگر ترکیب میشود
gulp
گروهی از کلمات معمولا دو بایت
awol
مخفف کلمات leave absentwithout
gulping
گروهی از کلمات معمولا دو بایت
gulps
گروهی از کلمات معمولا دو بایت
word
تعداد کلمات در فایل یا متن
helmintho
کلمات پیشوندیست بمعنی کرم
navigation
چند رسانهای با کلمات کلیدی
posies
کلمات حک شده بر انگشتری دسته گل
posy
کلمات حک شده بر انگشتری دسته گل
sweet words (voice,sleep
کلمات ( صدا خواب )شیرین
wpm
تعداد کلمات دردقیقه inute
heading
کلمات ابتدای هر صفحه متن
talk down to someone
<idiom>
از کلمات ساده استفاده کردن
worded
تعداد کلمات در فایل یا متن
syllabary
فهرست سیلاب یا هجاهای کلمات
header
کلمات در بالای صفحه متن
lip-reads
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
epigrammatic
وابسته به لطیفه و کلمات قصار
lip-read
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip read
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com