Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 72 (1 milliseconds)
English	Persian
bareback	سواراسب برهنه
barebaked	سواراسب برهنه
Other Matches
naked	برهنه
nudes	برهنه
nude	برهنه
baldly	برهنه
baldest	برهنه
untented	برهنه
evite	زن برهنه
starkers	برهنه
discalceate	برهنه
oats	جو برهنه
balder	برهنه
denudate	برهنه
discalceated	برهنه
stripped	برهنه
bald	برهنه
sky clad	برهنه
gymnocarpous	برهنه میوه
divestiture	برهنه سازی
peeled	زائر برهنه
denudation	برهنه سازی
gymnogynous	برهنه تخمدان
gymnopterous	برهنه بال
gymnosophist	فیلسوف برهنه
to bare	برهنه کردن
barehanded <adj.>	با دست برهنه
undressed	لخت برهنه
widowed of fruits	برهنه از میوه
to lay bare	برهنه کردن
stripteaser	رقاصه برهنه
stark naked	بکلی برهنه
nakedly	برهنه وار
lay bare	برهنه کردن
gymnostomous	برهنه دهان
gymnospore	هاگ برهنه
denuding	برهنه کردن
disrobe	برهنه کردن
denudes	برهنه کردن
denuded	برهنه کردن
strip	برهنه کردن
denude	برهنه کردن
stripping	برهنه سازی
uncovers	برهنه کردن
uncover	برهنه کردن
disrobed	برهنه کردن
achene	تخم برهنه
disrobes	برهنه کردن
adamite	ادم برهنه
disrobing	برهنه کردن
uncovering	برهنه کردن
bared	برهنه کردن اشکارکردن
barest	برهنه کردن اشکارکردن
barer	برهنه کردن اشکارکردن
bares	برهنه کردن اشکارکردن
baring	برهنه کردن اشکارکردن
peeled	برهنه نخ نما شده
bare	برهنه کردن اشکارکردن
bald animal or tree	درخت یا حیوان برهنه
aphyllous	بی شاخ و برگ برهنه
magascopic	نمودار بچشم برهنه
indecent exposure	نمودار سازی تن برهنه درپیش مردم
gymnosophy	اصول وطرز زندگی فیلسوفان ومرتاضهای برهنه هندی
Cupid	خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
cupids	خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
poeeping tom	ادمی که بانگاه باعضاء تناسلی واعضای برهنه اطفاء شهوت کند
gymnopaedic	درباب رقص هایی گفته میشدکه بچههای برهنه درجشنهای همگانی می
uncovers	اشکار کردن برهنه کردن
uncovering	اشکار کردن برهنه کردن
uncover	اشکار کردن برهنه کردن
strippers	کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
stripper	کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com