Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
heavy piece	سوار سنگین شطرنج
Other Matches
light piece	سوار سبک شطرنج
major pieces	سوارهای سنگین شطرنج
staging	سوار شدن یا سوار کردن پرسنل در ناو یا هواپیما استقرار موقت
to ride and tie	اسپیرا بشراکت سوار شدن بدین سان که یکی سوار ان شده جلورود
sicilian attack	حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
embarks	سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embark	سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarking	سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
embarked	سوار کردن وسایل و بار درکشتی یا خودرو سوار شدن به داخل وسیله نقلیه رفتن
cavalry	سوار نظامی سوار اسبی
horse guards	گارد مخصوص سواره نظام گارد سوار نگهبان سوار
cavalry man	سوار در سوار نظام
heavy lift	حمل و نقل هوایی سنگین واحد حمل و نقل هوایی سنگین
rook	رخ شطرنج
chequer	شطرنج
al fil	شطرنج
rooks	رخ شطرنج
chess	شطرنج
piece	سوار
in the saddle	سوار
boarded	سوار
horseback	سوار
horsewoman	سوار
trooper	سوار
horsewomen	سوار
board	سوار
pieces	سوار
outside ofa horse	سوار
troopers	سوار
passer	رونده شطرنج
piece	مهره شطرنج
mastered	استاد شطرنج
chequer wise	شطرنج وار
chequer	خانه شطرنج
masters	استاد شطرنج
chess clock	ساعت شطرنج
chessmen	مهره شطرنج
chess man	مهره شطرنج
chess machine	ماشین شطرنج
chess board	صفحه شطرنج
postal chess	شطرنج مکاتبهای
pieces	مهره شطرنج
chessboards	تخته شطرنج
traditional chess	شطرنج استاندارد
pawned	پیاده شطرنج
pawn	پیاده شطرنج
crampet game	بازی شطرنج
chessophrenetic	متعصب شطرنج
chessist	شطرنج باز
chessist	شطرنج دوست
queens	وزیر شطرنج
pawning	پیاده شطرنج
bishop	فیل شطرنج
chess master	استاد شطرنج
chess olympiad	المپیاد شطرنج
chess oscar	اسکار شطرنج
chess problem	مسئله شطرنج
pawns	پیاده شطرنج
queen	وزیر شطرنج
bishops	فیل شطرنج
chessboard	تخته شطرنج
chessomania	شیفتگی شطرنج
master	استاد شطرنج
man	مهره شطرنج
mans	مهره شطرنج
lightning chess	شطرنج سریع
impledge	پیاده شطرنج
checker	خانه شطرنج
bishop pairs	دو فیل شطرنج
a game of chess	یک مسابقه شطرنج
progressive chess	شطرنج سریع
rapid transit	شطرنج سریع
chessman	مهره شطرنج
rules of chess	قوانین شطرنج
square	خانه شطرنج
squared	خانه شطرنج
squares	خانه شطرنج
squaring	خانه شطرنج
bad bishop	فیل بد شطرنج
pignorate	پیاده شطرنج
modulation	سوار سازی
fabricate	سوار کردن
horseman	اسب سوار
ride	سوار شدن
enchase	سوار کردن
get on	سوار شدن
get in	سوار شدن
mounted	سوار شده
chevalier	سوار دلاور
reinsman	اسب سوار
rides	سوار شدن
vedette	قراول سوار
tobogganist	سورتمه سوار
cavalier	اسب سوار
cavalier	سرباز سوار
riders	سوار کار
rider	سوار کار
equestrian	چابک سوار
equestrian	اسب سوار
equitant	سوار بر اسب
horsemen	اسب سوار
take up	سوار کردن
equestrienne	زن اسب سوار
jockeys	چابک سوار
motorist	ماشین سوار
motorists	ماشین سوار
horseman	سوار کار
tobogganer	سورتمه سوار
cyclists	دوچرخه سوار
cavalry	سوار زرهی
cyclist	دوچرخه سوار
jockey	چابک سوار
washine	موج سوار زن
biker	دوچرخه سوار
canter	سوار اسب
cantering	سوار اسب
canters	سوار اسب
mount	سوار کردن
horse man	اسب سوار
bicyclist	دوچرخه سوار
rig	سوار کردن
acheval	سوار بر اسب
rigged	سوار کردن
rigs	سوار کردن
fabricated	سوار کردن
armored cavalry	سوار زرهی
boot and saddle	سوار شوید
fabricates	سوار کردن
fabricating	سوار کردن
biker	موتورسیکلت سوار
modulate	سوار کردن
modulates	سوار کردن
modulating	سوار کردن
mount	سوار شدن بر
horseback	سوار براسب
mounts	سوار شدن بر
mounts	سوار کردن
board surfer	موج سوار
skim boarder	موج سوار
surfer	موج سوار
up	سوار براسب سر پا
upped	سوار براسب سر پا
assembled	سوار کردن
Mts	سوار شدن
cantered	سوار اسب
assembles	سوار کردن
on shipboard	سوار کشتی
horsewomen	سوار اسب
horsewoman	سوار اسب
boaters	زورق سوار
upping	سوار براسب سر پا
on board a ship	سوار کشتی
on stilts	سوار چوب پا
horse breaker	چابک سوار
Mt	سوار شدن
assemble	سوار کردن
heaviest	سنگین
heaviest	دل سنگین
heavies	دل سنگین
heavy	دل سنگین
heavier	سنگین
heavy	سنگین
heavier	دل سنگین
heavies	سنگین
largo a	سنگین
mim	سنگین
unwieldy	سنگین
navol	اب سنگین
waterlogged	سنگین
high proof	سنگین
heavy footed	دل سنگین
heft	سنگین
heavy water	اب سنگین
ponderous	سنگین
loggy	سنگین
logy	سنگین
lumberingly	سنگین
heftier	سنگین
extensive	سنگین
lumpish	سنگین
hulky	سنگین
staid	سنگین
weighted	سنگین
cloggy	سنگین
pressured	سنگین
weighty	سنگین
pressuring	سنگین
pressures	سنگین
pressure	سنگین
weightiest	سنگین
weightier	سنگین
laden	سنگین پر
massively	سنگین
massive	سنگین
saturnine	سنگین
onerous	سنگین
weight ton	تن سنگین
carking	سنگین
heftiest	سنگین
stodgy	سنگین

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com