Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 41 (1 milliseconds)
English	Persian
tangible benefit	سود محسوس
Search result with all words
concrete	محسوس
patent	محسوس
patented	محسوس
patenting	محسوس
patents	محسوس
significance	محسوس
sensibly	بطور نمایان یا محسوس
markedly	بطور برجسته یا محسوس
appreciable	قابل ارزیابی محسوس
appreciably	قابل ارزیابی محسوس
tangible	محسوس
tangibly	محسوس
palpably	بطور محسوس یا اشکار
sensible	محسوس
feel	لمس کردن محسوس شدن
feels	لمس کردن محسوس شدن
phenomenal	محسوس
phenomenally	محسوس
debounce	جلوگیری از محسوس بسته شدنهای نادرست یا جعلی یک کلید یا سوئیچ
gradate	بتدریج و بطور غیر محسوس تغییر رنگ دادن
impalpable	غیر محسوس
imperceivable	غیر قابل ادراک غیر محسوس
inappreciable	غیر محسوس
inappreciably	بسیار کم چنانکه محسوس نگرد د
inappreciative	غیر محسوس جزئی
incorporal	مجرد غیر محسوس
inflationary gap	وقتی اقتصاد کشور در حالتی باشدکه اشتغال کامل محسوس بوده
insensibly	بطور غیر محسوس
jnd	کمترین تفاوت محسوس
just noticeable difference	کمترین تفاوت محسوس
overt act	عملی که در عالم خارج محسوس باشد
perceivable	درک کردنی محسوس
phosphoresce	بدون گرمای محسوس
sense datum	شیی محسوس
sense datum	امر محسوس وقابل تحلیل
sensed difference	تفاوت محسوس
tangible costs	هزینههای محسوس هزینههای مرئی هزینههای عینی
tangible property	دارائی محسوس
the concert of europe	منظوردولی هستند که پس ازشکست ناپلئون اول در سال 5181 در کنفرانس وین سیاست خارجی خود را با هم هماهنگ ساختند و این هماهنگی بخصوص در زمینه مسائل مربوط به بالکان وعثمانی محسوس بود
to melted in to another form	بطور غیر محسوس تبدیل شکل دادن
Partial phrase not found.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com