English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
alveary سوراخ خارجی گوش
Other Matches
positive externalities صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
exterior angle زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
impurity جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
external symbol dictionary فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
centred سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
to pink out leather چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
dilly bag کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
foreign exchange پول خارجی ارز خارجی
outwork استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
fenestration چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
sight سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
perforation عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
sights سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
float stone سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
cancellate سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
thirl سوراخ سوراخ کردن دریدن
gruyere cheese پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
pinkest سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
foraminate ثقبه دار سوراخ سوراخ
pinker سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pink سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
wilson پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
exchanged stabilization fund مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
riddles سوراخ سوراخ کردن
riddle سوراخ سوراخ کردن
millepore مرجان سوراخ سوراخ
cancellated سوراخ سوراخ اسفنجی
grid دریچه سوراخ سوراخ
cancellate سوراخ سوراخ اسفنجی
swage block قالب سوراخ سوراخ
grids دریچه سوراخ سوراخ
cancellous سوراخ سوراخ اسفنجی
breaches سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
back berm سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
extraneous خارجی
outsiders خارجی
outsider خارجی
peripheral خارجی
external خارجی
oversea خارجی
outside خارجی
outboard خارجی
extra خارجی
extra- خارجی
extras خارجی
international line خط خارجی
externals خارجی
outsides خارجی
exoteric خارجی
outer خارجی
alien خارجی
aliens خارجی
outward خارجی
exteriors خارجی
exterior خارجی
exosphere خارجی
exogenous خارجی
exotic خارجی
extern خارجی
foreign خارجی
gringo خارجی
gringos خارجی
abextra خارجی
immission انتشار خارجی
foreign national ملیت خارجی
foreign exchange مبادله خارجی
outboard profile نیمرخ خارجی
foreign exchange ارز خارجی
outer connection اتصال خارجی
outer fix رمپ خارجی
outer planets سیارات خارجی
acrotic بیرونی خارجی
foreign national تبعه خارجی
actine قسمت خارجی
inflow of foreign funds ورودسرمایههای خارجی
strange خارجی غریبه
exosphere قسمت خارجی جو
load curve خم بار خارجی
strangest خارجی غریبه
foreign deposit سپرده خارجی
negative externalities زیانهای خارجی
ectoparasite انگل خارجی
outer wall دیوار خارجی
outness کیفیت خارجی
landfall بویه خارجی
facade نمای خارجی
landfalls بویه خارجی
facades نمای خارجی
fanades نمای خارجی
outside cause علت خارجی
impurity اتم خارجی
concrete object عین خارجی
outside caliper کولیس خارجی
outside diameter قطر خارجی
outside power جریان خارجی
foreign exchange پول خارجی
foreign exchange تعویض خارجی
overseas trade معاملات خارجی
overseas agent نماینده خارجی
angle of emergence زاویه خارجی
outwork سنگر خارجی
outward opening دهانه خارجی
outside view منظره خارجی
outside view نمای خارجی
arris زاویه خارجی
external label برچسب خارجی
external store انباره خارجی
external symbol علامت خارجی
external thread دنده خارجی
external transaction معاملات خارجی
external variable متغیر خارجی
externalities پی امدهای خارجی
externalities اثرات خارجی
externalization خارجی کردن
exteroceptive محرک خارجی
external load بار خارجی
guests انگل خارجی
guest انگل خارجی
extrinsic بیرونی خارجی
external cost هزینه خارجی
external storage حافظه خارجی
external interrupt وقفه خارجی
external memory حافظه خارجی
external force نیروی خارجی
external operation عملیات خارجی
external pressure فشار خارجی
external reference مرجع خارجی
external docuhentation مستندات خارجی
external reference ارجاع خارجی
external reperence ارجاع خارجی
external security امنیت خارجی
external sort جورکردن خارجی
external delay تاخیر خارجی
external storage انباره خارجی
extrinsic factor عامل خارجی
external control کنترل خارجی
external armature ارمیچر خارجی
foreign reserves ذخائر خارجی
exterior varnish لاک خارجی
foreign trade بازرگانی خارجی
foreign trade تجارت خارجی
loads بار خارجی
load بار خارجی
alien enemy دشمن خارجی
incarnations صورت خارجی
incarnation صورت خارجی
exterior varnish جلای خارجی
exterior ballistics بالیستیک خارجی
external menory حافظه خارجی
foreign policy سیاست خارجی
external command فرمان خارجی
external combustion احتراق خارجی
foreign aid کمک خارجی
foreign bill برات خارجی
foreign currencies پولهای خارجی
foreign currency ارز خارجی
external circuit مدار خارجی
external benefits فواید خارجی
slough پوسته خارجی
foreign law حقوق خارجی
foreign loan وام خارجی
foreign particle جسم خارجی
imbody صورت خارجی
spillover costs هزینههای خارجی
spillover benefits منافع خارجی
faces نمای خارجی
renvoi تبعیدشخص خارجی
externalised خارجی کردن
facade نمای خارجی
face نمای خارجی
superior planets سیارههای خارجی
superior conjunction مقارنه خارجی
externalises خارجی کردن
externalising خارجی کردن
externalizes خارجی کردن
apothesis منحنی خارجی
externalized خارجی کردن
apophyge منحنی خارجی
adventitious خارجی الحاقی
apophysis منحنی خارجی
externalizing خارجی کردن
spillover effects اثرات خارجی
externalize خارجی کردن
exoskeleton استخوان بندی خارجی
ectoclast بخش خارجی یاخته
ectoclast پوسته خارجی سلول
exteroceptive وابسته به محرک خارجی
inflow of foreign funds ورود وجوه خارجی
passives دستخوش عامل خارجی
extrinsic دارای مبداء خارجی
inductive load بار خارجی القایی
exocrine غدهء مترشحهء خارجی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com