English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
zone punch سوراخ دسته بندی
Other Matches
groupage دسته بندی
factions دسته بندی
assortment دسته بندی
ratings دسته بندی
assortments دسته بندی
classification دسته بندی
ordinations دسته بندی
clustering دسته بندی
grading دسته بندی
faction دسته بندی
juntas دسته بندی
rating دسته بندی
ordination دسته بندی
scale دسته بندی
classifications دسته بندی
junta دسته بندی
categorizing دسته بندی کردن
categorized دسته بندی کردن
classifications عمل دسته بندی
regimentalation دسته بندی کردن
classification عمل دسته بندی
classifies دسته بندی کردن
to erect into دسته بندی کردن به
to form into groups دسته بندی کردن
classify دسته بندی کردن
classifying دسته بندی کردن
categorizes دسته بندی کردن
zone decimal دسته بندی اعشاری
group دسته بندی کردن
qsort دسته بندی پرسشها
groups دسته بندی کردن
factionist عضو دسته بندی
categorised دسته بندی کردن
zone ناحیه دسته بندی
zones ناحیه دسته بندی
categorises دسته بندی کردن
divisions قسمت دسته بندی
ratings دسته بندی کردن
division قسمت دسته بندی
categorising دسته بندی کردن
rating دسته بندی کردن
categorize دسته بندی کردن
to categorize دسته بندی کردن
zone decimal دسته بندی ده دهی
groupage دسته بندی کردن
resorted دسته بندی کردن
grades دسته بندی کردن
resorts دسته بندی کردن
sort دسته بندی کردن
classification chart نمودار دسته بندی
resort دسته بندی کردن
grade دسته بندی کردن
clanship دسته بندی قبیلهای
junto دسته بندی سیاسی
rally دسته بندی کردن
sorter دسته بندی کننده
assorted <adj.> دسته بندی شده
sorting test ازمون دسته بندی
enmesh مثل توروپارچه پشته بندی سوراخ دارکردن
to form into groups دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
factional مربوط به دسته بندی یا توط ئه
card sorting test ازمون دسته بندی برگه ها
color sorting test ازمون دسته بندی رنگها
groups دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
rank درجه دادن دسته بندی کردن
marshalling yard محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
ranked درجه دادن دسته بندی کردن
ranks درجه دادن دسته بندی کردن
nerve fascicle دسته ای از رشته عصبی [ساختمان استخوان بندی ]
nerve bundle دسته ای از رشته عصبی [ساختمان استخوان بندی ]
natives Olivenöl extra روغن زیتون کاملا طبیعی [دسته بندی یک]
cingulum دسته ای از رشته عصبی در مغز [ساختمان استخوان بندی ]
cingulum bundle دسته ای از رشته عصبی در مغز [ساختمان استخوان بندی ]
yarn sorting دسته بندی نخ [بر اساس ظرافت، نمره نخ، جنس و غیره]
catchall بخشی که شامل مواد مختلف وبدون دسته بندی باشد
exceptions چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
exception چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
resort رفت و امد مکرر دوباره دسته بندی کردن متشبث شدن به
lot integrity دسته بندی مهمات به حسب نوبه یا جدا کردن انها درانبار
resorted رفت و امد مکرر دوباره دسته بندی کردن متشبث شدن به
resorts رفت و امد مکرر دوباره دسته بندی کردن متشبث شدن به
log rolling دسته بندی سیاسی که دران همدیگر رابستایندویاری کننداصول نان بهم قرض دادن
wool sorting دسته بندی الیاف [بر اساس طول الیاف، ناحیه چیده شدن از بدن حیوان و رنگ پشم]
sort دسته کردن طبقه بندی کردن
sorts دسته کردن طبقه بندی کردن
sorted دسته کردن طبقه بندی کردن
zone bits بیت منطقه بیت دسته بندی
centered سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
dilly bag کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
to pink out leather چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
sight سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
perforation عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
fenestration چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
float stone سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
sights سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
cancellate سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
pinkest سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
gruyere cheese پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
thirl سوراخ سوراخ کردن دریدن
foraminate ثقبه دار سوراخ سوراخ
pinker سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pink سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
mounting دسته و پشت بند دسته شمشیر
nosegay دسته گل یایک دسته علف
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
lorgnette ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnettes ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
cancellated سوراخ سوراخ اسفنجی
grid دریچه سوراخ سوراخ
riddle سوراخ سوراخ کردن
cancellate سوراخ سوراخ اسفنجی
swage block قالب سوراخ سوراخ
riddles سوراخ سوراخ کردن
cancellous سوراخ سوراخ اسفنجی
grids دریچه سوراخ سوراخ
millepore مرجان سوراخ سوراخ
breaches سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
wording جمله بندی کلمه بندی
classification طبقه بندی رده بندی
classifications طبقه بندی رده بندی
lineament طرح بندی صورت بندی
lineaments طرح بندی صورت بندی
laggin اب بندی کردن اب بندی ناوها
sort دسته دسته کردن
in detail مفصلا دسته دسته
sect دسته دسته مذهبی
troop دسته دسته شدن
sorted دسته دسته کردن
they came in bands دسته دسته امدند
trooped دسته دسته شدن
sorts دسته دسته کردن
sects دسته دسته مذهبی
assort دسته دسته کردن
windrow دسته دسته کردن
regiments دسته دسته کردن
assort دسته دسته شدن
distribute دسته دسته کردن
classify دسته دسته کردن
regiment دسته دسته کردن
trooping دسته دسته شدن
shoals of people دسته دسته مردم
group دسته دسته کردن
scores of people دسته دسته مردم
streams of people دسته دسته مردم
groups دسته دسته کردن
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
coaction عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
line astern صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
lied زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
transparent نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
bundling متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundle متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundles متمرکز کردن دسته کردن دسته
grade درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unitized load بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
imperforate بی سوراخ
pertusion سوراخ
piercer سوراخ کن
looped سوراخ
punch سوراخ کن
meshing سوراخ
loops سوراخ
drill hole سوراخ
pigenhole سوراخ
pitting سوراخ سوراخ
pinking سوراخ
taphole سوراخ
borehole سوراخ
pecker سوراخ کن
broached سوراخ کن
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com