Dictiornary-Farsi | سوراخ سوراخ اسفنجی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (11 milliseconds)

English	Persian
cancellate	سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellated	سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellous	سوراخ سوراخ اسفنجی


Other Matches

centered	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie	[پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
dilly bag	کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
to pink out leather	چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
fenestration	چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
perforation	عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
sight	سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
float stone	سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
sights	سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
cancellate	سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
pinkest	سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pink	سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinker	سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
thirl	سوراخ سوراخ کردن دریدن
gruyere cheese	پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
foraminate	ثقبه دار سوراخ سوراخ
swage block	قالب سوراخ سوراخ
millepore	مرجان سوراخ سوراخ
grids	دریچه سوراخ سوراخ
riddles	سوراخ سوراخ کردن
riddle	سوراخ سوراخ کردن
grid	دریچه سوراخ سوراخ
breaches	سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached	سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach	سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
spy hole	سوراخ
orifices	سوراخ
tapped	سوراخ
foraminiferous	سوراخ سوراخ
foraminated	سوراخ سوراخ
tap	سوراخ
foramen	سوراخ
orifice	سوراخ
laces	پر از سوراخ
tapping	سوراخ
lace	پر از سوراخ
peep hole	سوراخ
broach	سوراخ کن
loops	سوراخ
mure	سوراخ
looped	سوراخ
loop	سوراخ
imperforate	بی سوراخ
outage	سوراخ
outages	سوراخ
punches	سوراخ کن
finger hole	سوراخ
hole	سوراخ
fenestra	سوراخ
broaching	سوراخ کن
holing	سوراخ
cribriform	سوراخ سوراخ
columbarium	سوراخ
broacher	سوراخ کن
holes	سوراخ
slots	سوراخ
awl	سوراخ کن
broached	سوراخ کن
punched	سوراخ کن
holed	سوراخ
abroach	سوراخ
alveolar	سوراخ سوراخ
punch	سوراخ کن
edge perforated	لب سوراخ
slotting	سوراخ
broaches	سوراخ کن
drill hole	سوراخ
slot	سوراخ
waterhole	سوراخ
perforation	سوراخ
opening	سوراخ
openings	سوراخ
meshing	سوراخ
thirl	سوراخ
boring	سوراخ
taphole	سوراخ
meshes	سوراخ
punctured	سوراخ
puncturing	سوراخ
waterholes	سوراخ
leaks	سوراخ
leaked	سوراخ
boreholes	سوراخ
punctures	سوراخ
leak	سوراخ
puncture	سوراخ
pecker	سوراخ کن
pigenhole	سوراخ
eyelets	سوراخ
eyelet	سوراخ
pumiceous	سوراخ سوراخ
overtures	سوراخ
overture	سوراخ
pitting	سوراخ سوراخ
punctulate	سوراخ سوراخ
piercer	سوراخ کن
pinking	سوراخ
perforator	سوراخ کن
borehole	سوراخ
mesh	سوراخ
pertusion	سوراخ
goring	سوراخ کردن
loophole	سوراخ دیدبانی
stabs	سوراخ کردن
delved	سوراخ کردن
incising	سوراخ کردن
pores	ریزه سوراخ
delves	سوراخ کردن
delving	سوراخ کردن
pores	سوراخ ریز
delve	سوراخ کردن
pore	ریزه سوراخ
stab	سوراخ کردن
stabbed	سوراخ کردن
scuttle	سوراخ کردن
scuttled	سوراخ کردن
broach	سوراخ کردن
bores	سوراخ مته
scuttles	سوراخ کردن
scuttling	سوراخ کردن
pitted	سوراخ سوراخ چاله چاله
bore	سوراخ کردن
bore	سوراخ مته
bores	سوراخ کردن
bores	قطر یک سوراخ
portholes	سوراخ برج
porthole	سوراخ برج
pore	سوراخ ریز
loopholes	سوراخ دیدبانی
buttonhole	سوراخ دکمه
buttonholed	سوراخ دکمه
pierces	سوراخ کردن
broaching	سوراخ کردن
buttonholes	سوراخ دکمه
buttonholing	سوراخ دکمه
broaches	سوراخ کردن
broached	سوراخ کردن
manhole	سوراخ ادم رو
manholes	سوراخ ادم رو
bore	قطر یک سوراخ
on tap	سوراخ دار
spiracle	سوراخ تنفس
sprocket hole	سوراخ زنجیری
steek	سوراخ کردن
tape perforator	نوار سوراخ کن
taphole	سوراخ بشکه
the two nostrils	دو سوراخ بینی
thumbhole	سوراخ شستی
ticket punch	بلیت سوراخ کن
to break open	سوراخ کردن
weak square	حفره سوراخ
spile	سوراخ گیری
penetrable	سوراخ شدنی
perforative	سوراخ کننده
pore fungus	اغاریقون پر سوراخ
pory	پر سوراخ پر منفذ
punched hole	سوراخ منگنه
puncher	سوراخ کننده
rivet hole	سوراخ پرچ
shrink hole	سوراخ انقباض
snuffer	سوراخ بینی
to burn a hole	سوراخ کردن
to drill through	سوراخ کردن
to punch a hole in	سوراخ کردن
the eye of the needle	سوراخ سوزن
culver-hole	سوراخ داربست
loop-hole	سوراخ دیدبانی
Every nook and corner.	هر سوراخ سنبه ای
foot hole	سوراخ پائینی
wear a hole in	سوراخ کردن
to pick a hole in	سوراخ کردن
to pick a hole in	سوراخ کندن در
to poke a hole in any thing	سوراخ کردن
to set abroach	سوراخ کردن
transfix	سوراخ کردن
tuyere	سوراخ هوا
ventage	سوراخ باد
zero punch	سوراخ صفر
of proof	سوراخ نشدنی
plug	سوراخ گیره
blind hole	سوراخ مسدود
bottom hole	سوراخ اصلی
bunghole	سوراخ مقعد
canaliculus	سوراخ باریک
center mark	مرکز سوراخ
center punch	مرکز سوراخ
chimney flow	سوراخ تنور
core hole	سوراخ هسته
cross hole	سوراخ عرضی
blind hole	سوراخ کور
basic hole	سوراخ مقدماتی
plugging	سوراخ گیره
plugs	سوراخ گیره
foxhole	سوراخ روباه
foxholes	سوراخ روباه
perforated	سوراخ دار