Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
toboggan
سورتمه دراز و باریک
toboggans
سورتمه دراز و باریک
Other Matches
weedy
دراز و باریک
spindle
دراز و باریک شدن
johnboat
قایق دراز و باریک
spindles
دراز و باریک شدن
wands
هدف باریک و دراز چوبی
wand
هدف باریک و دراز چوبی
hackle
پر دراز و باریک وصل به طعمه ماهیگیری
shell
قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
shells
قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
shelling
قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
spoiler
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
swath
ردیف باریک راه باریک
swathes
ردیف باریک راه باریک
swathe
ردیف باریک راه باریک
sleds
سورتمه
sleigh
سورتمه
sledge
سورتمه
sledges
سورتمه
sleighs
سورتمه
slides
سورتمه
slide
سورتمه
sled
سورتمه
sleds
سورتمه راندن
sleighs
سورتمه راندن
sleighs
درشکه سورتمه
sleigh
سورتمه راندن
towline
طناب سورتمه
pung
سورتمه جعبهای
weasel
سورتمه برفی
tobogganist
سورتمه سوار
sleigh bell
زنگوله سورتمه
tobogganer
سورتمه سوار
sleigh
درشکه سورتمه
weasels
سورتمه برفی
iceboat
سورتمه یخی
sled
سورتمه راندن
eskimo dog
سگ سورتمه کش اسکمیو
dogsled
مسابقه سورتمه با سگ
carriole
سورتمه سبک
bobsled
نوعی سورتمه کوچک
slide
[for children]
سورتمه
[سرسره ]
[در برف]
malemute
سگ سورتمه کش امریکای شمالی
malamute
سگ سورتمه کش امریکای شمالی
bobsleds
نوعی سورتمه کوچک
pung
در سورتمه جعبهای سوار شدن
sledge
پتک زدن سورتمه راندن
sledges
پتک زدن سورتمه راندن
soricine
موش پوزه دراز شبیه موش پوزه دراز
sleds
هدف کش شناور دریایی سورتمه هدف کش
sled
هدف کش شناور دریایی سورتمه هدف کش
lengthwise
دراز
long headed
سر دراز
oblongs
دراز
oblong
دراز
prolix
دراز
lengthy
دراز
macro
دراز
verbose
دراز
dolichomorphic
دراز تن
longheaded
دراز سر
longish
دراز
longs
دراز
oblongated
دراز
toom
دراز
to piece out
دراز
to eke out
دراز
long
دراز
linear
دراز
long-
دراز
to be prolonged
دراز
longed
دراز
longest
دراز
longer
دراز
elongates
دراز شدن
ileum
روده دراز
snipe
نوک دراز
elongating
دراز کردن
elongating
دراز شدن
codling
یکجورسیب دراز
lengthen
دراز کردن
couchant
دراز کشیده
elongates
دراز کردن
elongate
دراز شدن
inductile
دراز نشو
long eared
گوش دراز
snipes
نوک دراز
long bone
استخوانهای دراز
long billed
نوک دراز
long bill
نوک دراز
sniping
نوک دراز
longevity
دراز عمری
lanternjaws
چانه دراز
lantern jawed
چانه دراز
elongate
دراز کردن
lengthen
دراز شدن
lengthened
دراز کردن
sniped
نوک دراز
lanky
دراز وباریک
stretch
دراز کردن
stretched
دراز کردن
gangling
طولانی و دراز
oblong
دراز پهنا
long range
دراز مدت
elongation
دراز شدگی
proboscis
پوزه دراز
proboscises
پوزه دراز
lengthens
دراز شدن
lengthened
دراز شدن
codlin
یکجورسیب دراز
blue moon
زمان دراز
at full length
دراز کشیده
lengthening
دراز کردن
lengthening
دراز شدن
lengthens
دراز کردن
oblongs
دراز پهنا
longer-term
دراز مدت
far-fetched
دور و دراز
prolongate
دراز کردن
prolixity
دراز نویسی
drag on
<idiom>
دراز کردن
pintail
اردک دم دراز
oblonated
دراز :درازنا
tender fleshed cherry
گیلاس دم دراز
far fetched
دور و دراز
protract
دراز کردن
long-time
دراز مدت
verbalization
دراز گویی
long-term
دراز مدت
streek
دراز کردن
long winded
دراز نفس
long-winded
دراز نفس
to stretch out
دراز کردن
extend
دراز کردن
long-drawn-out
دور و دراز
long life
عمر دراز
long-life
عمر دراز
morella cherry
گیلاس دم دراز
string
چسبناک دراز
long wind
دراز نفسی
long run
[American E]
<adj.>
دراز مدت
long term
<adj.>
دراز مدت
long term
دراز مدت
long shunt
شنت دراز
narrow
دراز وباریک
wader
مرغ دراز پا
narrowest
دراز وباریک
longhead
کله دراز
in the long run
در دراز مدت
longeval
دراز عمر
narrower
دراز وباریک
long necked
گردن دراز
stretches
دراز کردن
narrowed
دراز وباریک
long run
دراز مدت
scolopax
جنس نوک دراز
verbosity
دراز نویسی پرگویی
long haul
<idiom>
مسافت دراز یا سفرکردن
reach
دراز کردن دست
kick around
<idiom>
دراطراف دراز کشیدن
daddy-long-legs
بابا لنگ دراز
tractile
لوله شو دراز شدنی
tusk
دندان دراز وتیز
longhorn
گوسفند شاخ دراز
deferred liability
دیون دراز مدت
longevous
دارای عمر دراز
extended pole piece
قطبک دراز شده
full bottomed
دارای دنباله دراز
godwit
نوک دراز ابی
grallatorial
وابسته به دراز پایان
hatchet face
صورت دراز وباریک
long term memory
حافطه دراز مدت
ileac
وابسته به روده دراز
ileal
وابسته به روده دراز
ileitis
اماس روده دراز
lanternjaws
ارواره دراز و لاغر
long necked flask
بالن گردن دراز
longhorn
گاو شاخ دراز
longicorn
دارای شاخک دراز
to make old bones
عمر دراز کردن
to live a long life
عمر دراز کردن
secular trend
روند دراز مدت
scoldpaceous
مانند نوک دراز
ringtail
تلیله نوک دراز
rangy
ولگرد پا دراز و لاغر
prolate
دوک وار دراز
proboscis monley
بوزینه دراز بینی
porrect
دراز کردن جلوگذاردن
paidle
یکجوربیل دسته دراز
orangutan
بوزینه دست دراز
orangoutang
بوزینه دست دراز
mygale
موش پوزه دراز
tusks
دندان دراز وتیز
long horned grasshopper
ملخ شاخک دراز
chaise longue
نوعی نیمکت دراز
windbags
نطاق روده دراز
weeding
دراز و لاغر پوشاک
windbag
نطاق روده دراز
chatterboxes
ادم روده دراز
long lived
دارای عمر دراز
tirades
سخنرانی دراز وشدیداللحن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com