English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
throw out سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
Other Matches
stumping سوزاندن توپزن کریکت
take a wicket سوزاندن توپزن کریکت
stump سوزاندن توپزن کریکت
stumped سوزاندن توپزن کریکت
stumps سوزاندن توپزن کریکت
take guard وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
square out ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
outfield محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت
wicket میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
wickets میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
dismissing سوزاندن توپزن و اخراج او
dismisses سوزاندن توپزن و اخراج او
dismiss سوزاندن توپزن و اخراج او
wicketkeeper توپگیر مدافع میلههای کریکت
night-watchmen توپزن پایان مسابقه کریکت
night-watchman توپزن پایان مسابقه کریکت
night watchman توپزن پایان مسابقه کریکت
yorked توپزن سوخته و اخراج شده کریکت
third man محل توپگیر دور از توپزن کریکت
opener هر کدام از دو توپزن اول بازی کریکت
half century 05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
skittle سوزاندن چند توپزن به اسانی پشت سر هم
leg side قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
batted چوب کریکت ضربه
bats چوب کریکت ضربه
bat چوب کریکت ضربه
widest توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
wide توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
wider توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
off side سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
on drive ضربه بسمت توپزن
back lift حرکت چوب کریکت به عقب پیش از ضربه
leg hit ضربه بسمت محدوده توپزن
comebacker ضربه توپ زمینی بطرف توپزن
beans ضربه زدن به سر توپزن باپرتاب توپ
bean ضربه زدن به سر توپزن باپرتاب توپ
fine ضربه توپزن به پشت منطقه خود
finest ضربه توپزن به پشت منطقه خود
fined ضربه توپزن به پشت منطقه خود
blow ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
blows ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
pull shot ضربه با اوردن پای عقب جلومیله و حرکت افقی چوب کریکت
called strick پرتابی که از منطقه توپزن می گذرد ولی ضربه نمیخورد
pinfall تعداد میلههای افتاده با یک گوی بولینگ ضربه فنی کشتی
leg before ضربه خوردن به پا پیش ازمیله که باعث سوختن توپزن میشود
half volley پرتاب نزدیک به توپزن که بیدرنگ پس از بلند شدن ضربه می خورد
counts حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
count حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counted حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counting حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
bunter توپزن ماهر در ضربه بدون تاب دادن چوب بیس بال
fielded توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
field توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
fields توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
mixers انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
mixer انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
christmass tree ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 7 و 01 را برای راست دست و میلههای 2 و7 و 01 را برای چپ دست باقی می گذارد
buckets جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
bucket جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
hitting ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
punts ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
burning سوزاندن
incineration سوزاندن
burns سوزاندن
incinerate سوزاندن
incinerated سوزاندن
incinerates سوزاندن
incinerating سوزاندن
burn سوزاندن
ignify سوزاندن
bake سوزاندن
baked سوزاندن
bakes سوزاندن
cauterized سوزاندن
sear سوزاندن
fries سوزاندن
cauterised سوزاندن
cauterises سوزاندن
cauterising سوزاندن
cauterizing سوزاندن
calcine سوزاندن
cauterizes سوزاندن
cauterize سوزاندن
seared سوزاندن
to lay in a سوزاندن
sears سوزاندن
scorches سوزاندن
scorch سوزاندن
conflagrate سوزاندن
combust سوزاندن
blasts سوزاندن
frying سوزاندن
blast سوزاندن
to burn a hole سوزاندن
fry سوزاندن
willow چوب کریکت
willows چوب کریکت
cricketer بازیگر کریکت
cricket field زمین کریکت
cricketers بازیگر کریکت
ustulation سوزاندن شراب
eat one's heart out <idiom> دل کسی را سوزاندن
vitriolize با زاج سوزاندن
to blow a fuse فیوزی سوزاندن
creasing قسمتی از زمین کریکت
creased قسمتی از زمین کریکت
creases قسمتی از زمین کریکت
crease قسمتی از زمین کریکت
inustion سوزاندن یا داغ کردن
incensing سوزاندن بخور خوشبو
scald بااب گرم سوزاندن
incenses سوزاندن بخور خوشبو
incense سوزاندن بخور خوشبو
incensed سوزاندن بخور خوشبو
sinter یک تکه کردن سوزاندن
scalded بااب گرم سوزاندن
scalds بااب گرم سوزاندن
scalding بااب گرم سوزاندن
to burn up سوزاندن و از میان بردن
infield نقاط توپگیری در زمین کریکت
stump هر کدام از سه میله عمودی کریکت
Test matches مسابقه بین المللی کریکت
Test match مسابقه بین المللی کریکت
outfield موضع توپگیردرمحوطه دوردست کریکت
stumped هر کدام از سه میله عمودی کریکت
short leg توپگیر بین دو میله کریکت
stumps هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stumping هر کدام از سه میله عمودی کریکت
centurian بازیگر 001 امتیازی کریکت
incinerator کوره مخصوص سوزاندن اشغال
incinerators کوره مخصوص سوزاندن اشغال
burnbag سطل سوزاندن اسناد باطله
slash and burn بریدن و سوزاندن گیاهان جنگلی
flame cultivator دستگاه مخصوص سوزاندن علف
grated میلههای اهنی
picket fence جاگذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
grate میلههای اهنی
connections میلههای رابط
grates میلههای اهنی
four horsemen جا گذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
maples میلههای بولینگ
split میلههای باقیمانده
parallel bars میلههای پارالل
leaving میلههای جامانده
leave میلههای جامانده
rods of corti میلههای کورتی
net posts میلههای تور
seal bars میلههای اب بندی
cross ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest ضربه هوک پس از ضربه حریف
batsman توپزن
batsmen توپزن
backstop توپزن
wrong un پرتاب توپ پیچ دار کریکت
maiden over بخشی از بازی کریکت بدون امتیاز
batting average میانگین تعدادامتیازهای یک دور بازی کریکت
Test matches مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
follow on شروع دور دوم بازی کریکت
century 001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
infield محدوده زمین کریکت نزدیک میله ها
centuries 001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
follow-ons شروع دور دوم بازی کریکت
cricket بازی کریکت بین دو تیم 11نفره
crickets بازی کریکت بین دو تیم 11نفره
follow-on شروع دور دوم بازی کریکت
all out پایان بازی توپزنان یک تیم کریکت
Test match مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
firebomb با بمب آتشزا سوزاندن یا از بین بردن
firebombs با بمب آتشزا سوزاندن یا از بین بردن
chances فرصت سوزاندن حریف یابل گیری
chancing فرصت سوزاندن حریف یابل گیری
chanced فرصت سوزاندن حریف یابل گیری
chance فرصت سوزاندن حریف یابل گیری
grates پنجره میلههای اهخنی
cross barred دارای میلههای عرضی
driving bit هویزه میلههای اسب
bacillary بشکل میلههای کوچک
grated پنجره میلههای اهخنی
seat bars میلههای تکیه گاه
bacillar بشکل میلههای کوچک
stanchion میلههای عمودی ناو
grate پنجره میلههای اهخنی
balks خطای توپزن
balk خطای توپزن
balking خطای توپزن
control توپزن دقیق
controls توپزن دقیق
baulks خطای توپزن
baulking خطای توپزن
baulked خطای توپزن
controlling توپزن دقیق
banjo hitter توپزن ضعیف
battery توپزن و توپگیر
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com