Dictiornary-Farsi | سوزن ازمایشی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)

English	Persian
test point	سوزن ازمایشی


Other Matches

acupunctuate	با سوزن سوراخ کردن سوزن فروکردن
needle point	سر سوزن سوزن دوزی
erasable	قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
tentative	ازمایشی
thrust	تک ازمایشی
thrusts	تک ازمایشی
thrusting	تک ازمایشی
experimental	ازمایشی
test piece	نمونه ازمایشی
experimental variable	متغیر ازمایشی
prototypes	نمونه ازمایشی
prototype	نمونه ازمایشی
measuring well	چاه ازمایشی
pilot model	نمونه ازمایشی
pilot model	مدل ازمایشی
prep	مسابقه ازمایشی
probationary period	دوره ازمایشی
probative	ازمایشی اکتشافی
probatory	ازمایشی اکتشافی
experimental psychology	روانشناسی ازمایشی
experimental probability	احتمال ازمایشی
studies	طرح ازمایشی
studying	طرح ازمایشی
tentatively	بطور ازمایشی
on probation	در دوره ازمایشی
study	طرح ازمایشی
bore hole	چاه ازمایشی
check problem	مسئله ازمایشی
dead load	بار ازمایشی
dry run	اجرای ازمایشی
empiric	ازمایشی تجربی
experimental control	کنترل ازمایشی
experimental data	دادههای ازمایشی
experimental extinction	خاموشی ازمایشی
experimental group	گروه ازمایشی
experimental method	روش ازمایشی
experimental error	خطای ازمایشی
verification fire	تیراندازی ازمایشی
trial elevation	درجه ازمایشی
trial function	تابع ازمایشی
trial order	سفارش ازمایشی
trial shot	گلوله ازمایشی
trial shot	تیر ازمایشی
pilots	راندن ازمایشی
piloted	راندن ازمایشی
pilot	راندن ازمایشی
probation	دوره ازمایشی
tentative	ازمایشی موقت
tentative	به طور ازمایشی
Test matches	مسابقه ازمایشی
Test match	مسابقه ازمایشی
trial runs	استفاده ازمایشی
trial run	استفاده ازمایشی
trial balance	تراز ازمایشی
trial hole	چاه ازمایشی
sampling offer	عرضه ازمایشی
trial offer	عرضه ازمایشی
tentative plan	طرح ازمایشی
test data	دادههای ازمایشی
test pattern	طرح ازمایشی
test pit	گودال ازمایشی
test run	اجرای ازمایشی
trial balance	ترازنامه ازمایشی
trail run	رانش ازمایشی
proof load	بار ازمایشی
test specimen	نمونه ازمایشی
test run	رانش ازمایشی
sketched	پیش نویس ازمایشی
sketch	پیش نویس ازمایشی
search sweeping	مین روبی ازمایشی
wind sprint	مسابقه ازمایشی دو سرعت
trial trip	مسافرت ازمایشی یا امتحانی
experimental neurosis	روان رنجوری ازمایشی
check sweeping	مین روبی ازمایشی
prolusion	مقاله ازمایشی تمهید
testable	امتحان پذیر ازمایشی
sketches	پیش نویس ازمایشی
trials	ازمایش کردن ازمایشی
quasi experimental designs	طرحهای شبه ازمایشی
trial	ازمایش کردن ازمایشی
shakedown	دوره ازمایشی عملیات ناو
trialling	مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
tamp	دوباره پرکردن حفرههای ازمایشی
stilus	سوزن
switch point	سوزن
needles	سوزن
stylus	سوزن
styluses	سوزن
needled	سوزن
needle	سوزن
styli	سوزن
needleful	یک سوزن نخ
needling	سوزن
bard	سوزن
bards	سوزن
downrange	دورتر از محل پرتاب ودرمسیر ازمایشی خود
needle point	نوک سوزن
firing pin	سوزن اتش
darning needle	سوزن رفوگری
firing pin	سوزن ماشه
core nail	سوزن هسته
sailmaker's needle	سوزن چادردوزی
needled	سوزن پیکاپ
packing needle	سوزن جوالدوزی
needling	سوزن پیکاپ
needles	سوزن پیکاپ
drilling pipe	سوزن حفاری
pointsman	سوزن بان
pinned	ورودی با سه سوزن
pin	ورودی با سه سوزن
touch needle	سوزن محک
needle	سوزن پیکاپ
pinning	ورودی با سه سوزن
sew	سوزن کاری
housewives	سوزن دان
housewife	سوزن دان
inject	سوزن زدن
injected	سوزن زدن
injecting	سوزن زدن
injects	سوزن زدن
switches	سوزن دوراهی
switched	سوزن دوراهی
switch	سوزن دوراهی
staple	سوزن منگنه
darning neddle	سوزن رفوگری
the eye of the needle	سوراخ سوزن
prick	خراش سوزن
whisker	سوزن بلور
catwhisker	سوزن بلور
pricked	خراش سوزن
belonephebia	سوزن هراسی
pricking	خراش سوزن
aciform	بشکل سوزن
aciculate	سوزن وار
acicular	سوزن وار
vga	- سوزن یا پورت
work baskets	سبد سوزن و نخ
pricks	خراش سوزن
work basket	سبد سوزن و نخ
waggle	چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
fog curing room	اطاق نمداری که نمونههای بتن ازمایشی را در ان نگهداری میکنند
waggling	چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
waggled	چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
waggles	چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
damp land pit curing	نگهداری رطوبت بتن برای نمونههای ازمایشی درازمایشگاه
eying	دهانه سوراخ سوزن
needling	سوزن دوزی کردن
eyes	گوشوارهای سوراخ سوزن
A sharp knife (pin , needle)	چاقو (سوزن ) تیر
gate	سوزن اتصال به یک FET
eying	گوشوارهای سوراخ سوزن
needles	با سوزن تزریق کردن
needles	سوزن دوزی کردن
needle	با سوزن تزریق کردن
gates	سوزن اتصال به یک FET
drop on	سوزن دوراهی خط اهن
vaccine point	سوزن ابله کوبی
dog spike	سوزن نوک گیر
needle	سوزن دوزی کردن
needled	سوزن دوزی کردن
needled	با سوزن تزریق کردن
needling	با سوزن تزریق کردن
needle lace	کار سوزن دوزی
needle book	سوزن دان کتابی
firing pin	سوزن قفل اتش
needlework	کار سوزن دوزی
eye	دهانه سوراخ سوزن
needle test of vicat	ازمایش با سوزن ویکا
eye	گوشوارهای سوراخ سوزن
eyeing	دهانه سوراخ سوزن
gas inlet valve needle	سوزن شیرورودی بنزین
eyeing	گوشوارهای سوراخ سوزن
eyes	دهانه سوراخ سوزن
experimental free handicap	دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
check sum	جمع ارقام یا بیت ها که برای اهداف ازمایشی بکار می رود
hypo	سوزن تزریق زیر جلدی
needle	سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
needled	سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
tone arm	الت سوزن نگهدار گرامافون
needles	سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
switchman	سوزن بان راه اهن
firing pin	سوزن گلنگدن اسلحه اتشی
palm and needle	کفه چرمی ملوانی و سوزن
There is no room to throw a needle . <proverb>	جاى سوزن انداختن نیست .
needling	سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
bench check	کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
jack	ورودی ای که از یک سوزن تشکیل شده باشد
jacks	ورودی ای که از یک سوزن تشکیل شده باشد
hypodermic	سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
hypodermics	سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
prickling	احساس سوزن سوزنی یا تیغ تیغی
hyodermic needle	سوزن امپول یا تزریق زیر جلدی
needleful	نخی که یکبار درته سوزن میکنند
etui	جعبهء کوچک زینتی سوزن نخ و دکمه
test driver	برنامهای که اجرای برنامه دیگر را در مقابل مجموعهای از دادههای ازمایشی هدایت کند
center fire	اتش درنتیجه ضربه سوزن یاچخماق به مرکز فشنگ
needle work	سوزن دوزی [برای تزئین حاشیه و یا طرح فرش]
acupuncture	روش چینی بی حس سازی بوسیلهء فروکردن سوزن در بدن
reeve	ازتنگنا یا جای باریکی گذشتن نخ را از سوراخ سوزن گذراندن
staple	سوزن [حرف ] یو شکل [برای محکم کردن سیمی به دیوار]