English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
fancy work سوزن دوزی ذوقی یاتفننی کارهای ذوقی
Other Matches
chimerical ذوقی
hobbies کار ذوقی
hobby کار ذوقی
liberal art فنون ذوقی
inelegantly ازروی بی فرافتی یابی ذوقی
needle point سر سوزن سوزن دوزی
needles سوزن دوزی کردن
needling سوزن دوزی کردن
needled سوزن دوزی کردن
needle lace کار سوزن دوزی
needle سوزن دوزی کردن
needlework کار سوزن دوزی
needle work سوزن دوزی [برای تزئین حاشیه و یا طرح فرش]
pinwork کوک برجستهء حاشیه دوزی وبرودری دوزی
lacing یراق دوزی ملیله دوزی
fancywork حاشیه دوزی برودره دوزی
backgrounds سیستمی در کامپیوتر که کارهای با حق تقدم پایین در فاصل زمانهای معین که کارهای بزرگ انجام نمیشوند قابل انجامند
background سیستمی در کامپیوتر که کارهای با حق تقدم پایین در فاصل زمانهای معین که کارهای بزرگ انجام نمیشوند قابل انجامند
acupunctuate با سوزن سوراخ کردن سوزن فروکردن
erasable قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
broidery گل دوزی
overcast stilch سر دوزی
taping ته دوزی
netting توری دوزی
glared چشم دوزی
conformator فنرکلاه دوزی
sewing حاشیه دوزی
glares چشم دوزی
needle point کانوا دوزی
couching یکجورقلاب دوزی
patchwork وصله دوزی
glare چشم دوزی
linings استر دوزی
embroiders برودره دوزی
broidery ملیله دوزی
lining استر دوزی
overcast stilch پاک دوزی
applique تکه دوزی
overhand ترکی دوزی
roping طناب دوزی
picot قلاب دوزی
dress making زنانه دوزی
fancywork توری دوزی
passementerie گلابتون دوزی
serge ته دوزی کردن
filigree ملیله دوزی
embroidered برودره دوزی
drawnwork حاشیه دوزی
pointlace ملیله دوزی
embroider برودره دوزی
patchery پینه دوزی
lacet قیطان دوزی
tapestries ملیله دوزی
embroidering برودره دوزی
tapestry ملیله دوزی
sackings پارچه کیسه دوزی
filigree ملیله دوزی کردن
sackcloth پارچه کیسه دوزی
embroiders قلاب دوزی کردن
oversew ترکی دوزی کردن
embroidered قلاب دوزی کردن
embroidering قلاب دوزی کردن
patches وصله دوزی کردن
patch وصله دوزی کردن
purfle حاشیه دوزی کردن
braid قیطان دوزی کردن
braided قیطان دوزی کردن
braids قیطان دوزی کردن
to sew overhand ترکی دوزی کردن
embroider قلاب دوزی کردن
purfle ارایش حاشیه دوزی
candlewick نخ پنبهای حاشیه دوزی
knotwork یکجورسوزن دوزی یاقلابدوزی
ice wool کرک قلاب دوزی
broider ملیله دوزی کردن
arras پردهء قلاب دوزی
filigreed ملیله دوزی شده
glare effect اثر چشم دوزی
grindery کارخانه تیزکنی افزارکفش دوزی
cross stitch بخیه دوزی بچپ وراست
arras نقاشی طراحی قلاب دوزی
fourragere بند قیطان دوزی شده
froufrou حاشیه دوزی حشو وزوائد
lace بندکفش را بستن یراق دوزی کردن
laces بندکفش را بستن یراق دوزی کردن
rosette پارچه ملیله دوزی روبان لباس
cobble سنگ فرش کردن پینه دوزی
cobbles سنگ فرش کردن پینه دوزی
featherstitch کوک مورب و چپ و راست درحاشیه دوزی
rosettes پارچه ملیله دوزی روبان لباس
soutache حاشیه دوزی زری ویراق لباس
needled سوزن
needle سوزن
bards سوزن
bard سوزن
needleful یک سوزن نخ
styli سوزن
stylus سوزن
needling سوزن
styluses سوزن
switch point سوزن
stilus سوزن
needles سوزن
mechlin توری فریف مخصوص کلاه وتوری دوزی
aciculate سوزن وار
acicular سوزن وار
needle point نوک سوزن
aciform بشکل سوزن
firing pin سوزن ماشه
switch سوزن دوراهی
firing pin سوزن اتش
core nail سوزن هسته
catwhisker سوزن بلور
darning needle سوزن رفوگری
housewife سوزن دان
drilling pipe سوزن حفاری
housewives سوزن دان
belonephebia سوزن هراسی
switches سوزن دوراهی
switched سوزن دوراهی
injects سوزن زدن
test point سوزن ازمایشی
the eye of the needle سوراخ سوزن
needled سوزن پیکاپ
sew سوزن کاری
packing needle سوزن جوالدوزی
touch needle سوزن محک
needling سوزن پیکاپ
vga - سوزن یا پورت
needles سوزن پیکاپ
needle سوزن پیکاپ
darning neddle سوزن رفوگری
work baskets سبد سوزن و نخ
staple سوزن منگنه
injecting سوزن زدن
injected سوزن زدن
inject سوزن زدن
pricks خراش سوزن
pricking خراش سوزن
pricked خراش سوزن
prick خراش سوزن
pinning ورودی با سه سوزن
pointsman سوزن بان
pinned ورودی با سه سوزن
pin ورودی با سه سوزن
whisker سوزن بلور
sailmaker's needle سوزن چادردوزی
work basket سبد سوزن و نخ
lunces کارهای غریب
daily round کارهای روزانه
meshwork کارهای مشبک
hatchet man <idiom> کارهای سیاسی
auxiliary work کارهای اضافی
miscellaneous works کارهای مختلف
cementation کارهای سیمانی
diabolism کارهای شیطانی
emergency works کارهای اضطراری
the galleys کارهای سخت
temporary works کارهای موقت
previous work کارهای قبلی
wirework کارهای سیمی
earth work کارهای خاکی
preliminary works کارهای مقدماتی
interior affairs کارهای درونی
Travaux preparatoires کارهای مقدماتی
incidental works کارهای اتفاقی
accessory stitches چرم دوزی، دوخت ها و بخیه های تزپینی فرش
needles با سوزن تزریق کردن
firing pin سوزن قفل اتش
gas inlet valve needle سوزن شیرورودی بنزین
needled با سوزن تزریق کردن
drop on سوزن دوراهی خط اهن
dog spike سوزن نوک گیر
needle با سوزن تزریق کردن
needling با سوزن تزریق کردن
gate سوزن اتصال به یک FET
eye دهانه سوراخ سوزن
vaccine point سوزن ابله کوبی
eye گوشوارهای سوراخ سوزن
gates سوزن اتصال به یک FET
needle test of vicat ازمایش با سوزن ویکا
eyeing گوشوارهای سوراخ سوزن
eying گوشوارهای سوراخ سوزن
needle book سوزن دان کتابی
eyeing دهانه سوراخ سوزن
eyes دهانه سوراخ سوزن
eyes گوشوارهای سوراخ سوزن
eying دهانه سوراخ سوزن
A sharp knife (pin , needle) چاقو (سوزن ) تیر
logjam کارهای عقب افتاده
inhouse work کارهای داخلی تاسیسات
chore کارهای عادی و روزمره
chores کارهای عادی و روزمره
foppery جلفی کارهای جلف
navvies کارگر کارهای خاکی
navvy کارگر کارهای خاکی
welfare work کارهای عام المنفعه
public works کارهای ساختمانی همگانی
light housekeeping کارهای خانه داری
Arrears of work . Back log of work . کارهای عقب افتاده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com