Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
English
Persian
tiger lily
سوسن بلند اسیایی
Other Matches
Asians
اسیایی
asiatic
اسیایی
Asian
اسیایی
Eurasians
اروپایی و اسیایی
Eurasian
اروپایی و اسیایی
oriental
اسیایی خاوری
asian games
بازیهای اسیایی
falconet
باز کوچک اسیایی
woodwaxen
طاوسی پا کوتاه اسیایی و اروپایی
woodcock
خروس جنگلی اسیایی و اروپایی
hill myna
سار سیاه وبزرگ اسیایی
water buffalo
گاو میش اهلی شده اسیایی
gladiole
سوسن
gladiolus
سوسن
madonna lily
گل سوسن
gladiola
سوسن
martagon
سوسن قرمز
king's spear
سوسن سفید
lilied
شبیه سوسن
funkia
سوسن ژاپونی
madonna lily
گل سوسن سفید
calamus
سوسن اصغر
lily
سوسن سفید
easter lily
نوعی سوسن
asphodel
سوسن سفید
daylily
سوسن یک روزه
lilies
سوسن سفید
lilied
مزین به سوسن
hemerocallis
سوسن اصفر
flory
اراسته با نشان گل یا سوسن
fleur-de-lys
[تزئینات گل زنبق یا سوسن]
iridaceous
از تیره سوسن یازنبق
nelumbo
نیلوفر یا سوسن ابی
Fleur-de-lis
[تزئینات گل زنبق یا سوسن]
irid
گیاهی از جنس سوسن یازنبق
nymphaeacea
تیره نیلوفریا سوسن ابی
clackvalve
دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
touting
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
ixia
یکجور سوسن یا سنبل درافریقای جنوبی
chives
پیاز کوهی schoenoprasum Allium از خانوادهی سوسن
fleur de lis
گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
fleur de lys
گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
dirndl
نوعی دامن بلند با کمر بلند
colombo plan
طرح ایجاد شده به وسیله وزیران خارجه ملتهای مشترک المنافع بریتانیا در سال 0591 که هدف ان تشریک مساعی درکمک به رشد اقتصادی کشورهای اسیایی جنوب وجنوب شرقی است
monofilament
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
shaggy ugs
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
skyscrapers
بلند
megaphone
بلند گو
megaphones
بلند گو
rumbustious
بلند
aloud
بلند
willowy
بلند
tallest
قد بلند
loud speaker
بلند گو
skyscraper
بلند
tallest
بلند
taller
قد بلند
taller
بلند
tall
قد بلند
tall
بلند
mouth filling
بلند
talll
بلند
talll
قد بلند
pointers
خط کش بلند
upland
بلند
pointer
خط کش بلند
towering
بلند
amplifiers
بلند گو
amplifier
بلند گو
uplands
بلند
vociferous
بلند
highfalutin
بلند
forte
بلند
soaring
بلند
fortes
بلند
legged
پا بلند
high (1 9 to 36)
بلند
eminent
بلند
lengthwise
بلند
high grown
بلند قد
long
بلند
longed
بلند
eton collan
بلند
highs
بلند
long-
بلند
longs
بلند
longest
بلند
longer
بلند
highest
بلند
loudspeaker
بلند گو
grandiose
بلند
loudly
بلند
loftily
بلند
high
بلند
arise
بلند شدن
downland
چراگاه بلند
levitate
بلند شدن
liberals
نظر بلند
exalting
بلند کردن
liberal
نظر بلند
exalt
بلند کردن
arises
بلند شدن
gauntlet
دستکش بلند
exalts
بلند کردن
heightens
بلند کردن
heightening
بلند کردن
heightened
بلند کردن
heighten
بلند کردن
large hearted
نظر بلند
elevates
بلند کردن
elevating
بلند کردن
gauntlets
دستکش بلند
lifter
بلند کننده
ascends
بلند شدن
ascended
بلند شدن
ascend
بلند شدن
alp
کوه بلند
alp
قله بلند
long burst
رگبار بلند
coamings
لبه بلند
lop sided
کوتاه و بلند
bigmouthed
صدا بلند
soars
بلند پروازکردن
louden
بلند شدن
soared
بلند پروازکردن
loudish
کمی بلند
soar
بلند پروازکردن
loudish
اندکی بلند
loudmouthed
بلند اواز
blast furnace coke
کک کوره بلند
clarion
شیپور بلند
chivalric
بلند همت
capote
شنل بلند
magnaimous
بلند نطر
aquacade
فوارهء بلند
long thrust
سخمه بلند
long haul
خط سیر بلند
long robe
ردای بلند
long run
بلند مدت
long splice
پیوند بلند
screeching
صدای بلند
alto relievo
برجسته بلند
screeches
صدای بلند
screeched
صدای بلند
screech
صدای بلند
long term
بلند مدت
erects
بلند کردن
erecting
بلند کردن
erected
بلند کردن
anchor at short stay
لنگر بلند
erect
بلند کردن
elevate
بلند کردن
ambition
بلند پروازی
ambition
بلند همتی
tossing
ضربه بلند
tosses
ضربه بلند
tossed
ضربه بلند
toss
ضربه بلند
lofty
بلند پایه
grandiloquence
بلند پروازی
high hat
کلاه بلند
magnanimity
بلند همتی
lofty
بلند بزرگ
high hurle
مانع بلند
high pass
پاس بلند
ambitions
بلند همتی
ambitions
بلند پروازی
promontories
دماغه بلند
high flying
بلند پرواز
high crowned
نوک بلند
hoists
بلند کردن
hessian boot
چکمه بلند
hoisted
بلند کردن
high flying
بلند خیال
hoist
بلند کردن
high grown
بلند بالا
heist
بلند کردن
heists
بلند کردن
promontory
دماغه بلند
fortes
موسیقی بلند
forte
موسیقی بلند
gigas
رویش بلند تر
icarian
بلند پرواز
inextenso
کاملا بلند
sonorous
قلنبه بلند
elevated ground
زمین بلند
surges
موج بلند
surged
موج بلند
surge
موج بلند
uplands
زمین بلند
jointing plane
رنده بلند
keep down
بلند نشوید
riser
بلند شونده
levitating
بلند شدن
levitates
بلند شدن
banquette
زمین بلند
roughest
پست و بلند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com