English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
twelvepence سکه سیمین انگلیسی که بیست تای ان یک لیره یا پوند است
Other Matches
v حرف بیست و دوم الفبای انگلیسی
U, u (U's, u's) حرف بیست و یکم الفبای انگلیسی
u بیست و یکمین حرف الفبای انگلیسی
x حرف بیست و چهارم الفبای انگلیسی
y بیست و پنجمین حرف الفبای انگلیسی
w بیست و سومین حرف الفبای انگلیسی
z بیست و ششمین و اخرین حرف الفبای انگلیسی
poundage مبلغ به پوند وزن به پوند
vigesimal بیست قسمت شده بیست گانه
Calvinist austerity [معماری قرن بیست و بیست و یک بخصوص در هلند از مشخصه های آن تیرهایی با لبه های تیز و سخت بوده است.]
anglicization انگلیسی منشی اتصاف بصفات و خصوصیات انگلیسی
anglicism اصطلاح زبان انگلیسی انگلیسی مابی
pound پوند
pounding پوند
pounds پوند
pounded پوند
pound force پوند نیرو
brevier حروف 8 پوند
quartern یک چهارم پوند
silvery سیمین
pound per square inch پوند بر اینچ مربع
silver vessels فروف سیمین
silvery rays پرتو سیمین
quartern نان بوزن چهار پوند
piastre or ter سکه سیمین اسپانیولی
silvern دارای صدای نقره سیمین
guilders نام سکه سیمین هلندی
guilder نام سکه سیمین هلندی
half dollar سکه سیمین نیم دلاری
halfcrown سکه سیمین برابربا2 شیلینگ و6 پنس
metric ton مقیاس وزن معادل هزارکیلوگرم یا حدود 0022 پوند
poundage وزن چیزی برحسب پوند یا رطل محصور سازی حیوانات
pounds لیره
pounding لیره
pounded لیره
pound لیره
quid یک لیره
turkey pound لیره عثمانی
sterling لیره استرلینگ
pounder لیره دار
pistole لیره اسپانیولی
liras لیره ترک
turkey pound لیره ترک
sovereign شهریار لیره زر
shiner لیره طلا
sovereigns شهریار لیره زر
lire لیره عثمانی
lira لیره عثمانی
lira لیره ترک
lire لیره ترک
liras لیره عثمانی
lime juicer ملوان انگلیسی انگلیسی
pounder برحسب لیره کوبنده
lire لیره سابق اتریش
liras لیره سابق اتریش
lira لیره سابق اتریش
it stood me in c 0 05 لیره برای من تمام شد
ostensorium فرف سیمین ی زرینی که هنگام عشاربانی نان رادران گذاشته نمایش میدهند
poundage مقدار پولی برحسب لیره
i owe him & پنج لیره به او بدهکار هستم
anglicizing انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicises انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicising انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicised انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicize انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicized انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicizes انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
hallmark عیاری که از طرف زرگر یا دولت روی الات سیمین وزرین گذاشته میشود انگ
ostensory فرف سیمین یا زرینی که هنگام عشا ربانی نان دران گذاشته نمایش میدهند
hallmarks عیاری که از طرف زرگر یا دولت روی الات سیمین وزرین گذاشته میشود انگ
monstrance فرف سیمین یا زرینی که هنگام عشا ربانی نان رادران گذاشته نمایش میدهند
i am & out پنج لیره اشتباه حساب کردم
one and twenty بیست و یک
two and twenty بیست و دو
icosahedron بیست رویی
icosahedron بیست وجهی
twenty one بیست ویک
twenty first بیست و یکم
vigesimal بیست تایی
twenties عدد بیست
threescore سه ضرب در بیست
twenty عدد بیست
round-the-clock بیست و چهار ساعته
dovble سکه بیست دلاری
silver wedding بیست وپنجمین سال عروسی
he was given 0 lashes بیست ضربه شلاق خورد
hot line خط تلفنی بیست و چهار ساعته
hot lines خط تلفنی بیست و چهار ساعته
Twenty head of cattle . بیست رأس گاو ( احشام )
I reckon she is twenty. بحساب من بیست سالش است
I give you full marks for that . نمره ات بیست است ! ( آفرین و مرحبا )
icosi پیشوندی بمعنی بیست وبیست تایی
great diurnal range حداکثر اختلاف جذر و مد بیست و چهار ساعته
borstals دارالتادیب جوانان بین شانزده و بیست و یک سال
borstal دارالتادیب جوانان بین شانزده و بیست و یک سال
The well is twenty meters deep. این چاه بیست متر گود است
he is scarcely 0 years old جخت اگر بیست سال د اشته باشد
Hiberno-romanesque [سبک ساختمان های کلاسیک در ایرلند قرن ده تا بیست میلادی]
International Modern [سبک مدرن بین المللی در معماری قرن بیست میلادی که اولین بار در آلمان استفاده شد.]
ruddock پول طلا لیره طلا
Englishwoman انگلیسی
johnny انگلیسی
english woman زن انگلیسی
knuckle guard انگلیسی
Englishwomen انگلیسی
Britishers انگلیسی
Briton انگلیسی
limey انگلیسی
knuckle bow انگلیسی
Englishman انگلیسی
Englishmen انگلیسی
limeys انگلیسی
British انگلیسی
Britisher انگلیسی
English انگلیسی
Britons انگلیسی
english opening گشایش انگلیسی
middle english انگلیسی تا 0051میلادی
johnny مرد انگلیسی
after the english f. به سبک انگلیسی ها
cleat عایق انگلیسی
is a monetary sign انگلیسی است
english self taught خوداموز انگلیسی
British زبان انگلیسی
king's english انگلیسی اصیل
association croquet کروکه انگلیسی
arabic numeral اعداد انگلیسی
In simple (plain) English. به انگلیسی ساده
lime juicer کشتی انگلیسی
anglophile انگلیسی دوست
anglicization انگلیسی مابی
in plain english به انگلیسی ساده
redcoat سرباز انگلیسی
English altar محراب انگلیسی
cleat knob دگمه انگلیسی
english billiards بیلیارد انگلیسی
ale ابجو انگلیسی
HMS کشتی انگلیسی
jardin anglais باغ انگلیسی
english system سیستم انگلیسی
tommy atkins سرباز انگلیسی
english speaking انگلیسی زبان
old english زبان انگلیسی قدیم
anglicise انگلیسی ماب شدن
anglicise انگلیسی ماب کردن
English bond آجر چینی انگلیسی
limey سرباز یا ملوان انگلیسی
unite سکه قدیم انگلیسی
unites سکه قدیم انگلیسی
uniting سکه قدیم انگلیسی
limeys سرباز یا ملوان انگلیسی
structured english انگلیسی ساخت یافته
The English speaking-countries. کشورهای انگلیسی زبان
zed تلفظ انگلیسی حرف Z
english words واژه ها یا لغات انگلیسی
half and half نوعی ابجو انگلیسی
english thread پیچ و مهره انگلیسی
broken english انگلیسی دست و پا شکسته
large white خوک سفید انگلیسی
The English - speaking world. دنیای انگلیسی زبان
eeglish persian dictionary فرهنگ انگلیسی به فارسی
anglo saxon نژاد انگلیسی وساکنسونی
He is good at English. انگلیسی اش خوب است
L, l (L's, l's) حرف دوازدهم الفبای انگلیسی
G, g (G's, g's) حرف هفتم الفبای انگلیسی
M, m (M's, m's) حرف سیزدهم الفبای انگلیسی
K, k (K's, k's) حرف یازدهم الفبای انگلیسی
F, f (F's, f's) حرف ششم الفبای انگلیسی
H, h (H's, h's) حرف هشتم الفبای انگلیسی
N, n (N's, n's) حرف چهاردهم الفبای انگلیسی
J, j (J's, j's) حرف دهم الفبای انگلیسی
draughtier املای انگلیسی واژهی drafty
I, i (I's, i's) حرف نهم الفبای انگلیسی
english garden پارک انگلیسی [قرن هجدهم]
E, e (E's, e's) حرف پنجم الفبای انگلیسی
draughty املای انگلیسی واژهی drafty
draughtiest املای انگلیسی واژهی drafty
A, a (A's, a's) حرف اول الفبای انگلیسی
B, b (B's, b's) حرف دوم الفبای انگلیسی
C, c (C's, c's) حرف سوم الفبای انگلیسی
English is not a hard language . انگلیسی زبان سختی نیست
wiltshire نژاد گوسفند سفیدرنگ انگلیسی
In my broken English . با انگلیسی دست وپا شکسته ام
D, d (D's, d's) حرف چهارم الفبای انگلیسی
draftier املای انگلیسی واژهی drafty
draftiest املای انگلیسی واژهی drafty
T, t (T's, t's) حرف بیستم الفبای انگلیسی
S, s (S's, s's) حرف نوزدهم الفبای انگلیسی
R, r (R's, r's) حرف هجدهم الفبای انگلیسی
Q, q (Q's, q's) حرف هفدهم الفبای انگلیسی
P, p (P's, p's) حرف شانزدهم الفبای انگلیسی
O, o (O's, o's) حرف پانردهم الفبای انگلیسی
He speaks English fluently. انگلیسی راروان صحبت می کند
breman system سیستم برمن در گشایش انگلیسی
anglicist متخصص اصطلاحات و قواعدزبان انگلیسی
his english is weak مایه انگلیسی اوکم است
gringo بیگانه خصوصا انگلیسی یا امریکایی
j دهمین حرف الفبای انگلیسی
h هشتمین حرف الفبای انگلیسی
anglicizing باداب و رسوم انگلیسی درامدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com