English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
unite سکه قدیم انگلیسی
unites سکه قدیم انگلیسی
uniting سکه قدیم انگلیسی
Search result with all words
old english زبان انگلیسی قدیم
Other Matches
teutonic از نژاد قدیم المانی زبان قدیم توتنی
anglicization انگلیسی منشی اتصاف بصفات و خصوصیات انگلیسی
anglicism اصطلاح زبان انگلیسی انگلیسی مابی
lime juicer ملوان انگلیسی انگلیسی
anglicised انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicize انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicized انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicizing انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicising انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicises انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicizes انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
yore در قدیم
of old قدیم
anciently در قدیم
primitive قدیم
the old world بر قدیم
pierian در مقدونیه قدیم
old world دنیای قدیم
f. times ایام قدیم
Aborigine اهلی قدیم
ancientry عهد قدیم
tzar امپراطورروسیه قدیم
immensurable خیلی قدیم
the youth of the world روزگارخیلی قدیم
the old ways رسوم قدیم
the old testament عهد قدیم
dateless بسیار قدیم
In times past . In olden days . درروزگاران قدیم
from immemorial times از زمان خیلی قدیم
proconsulship مقام فرمانداری در رم قدیم
babylon شهر بابل قدیم
iguanodont سوسماربزرگ گیاهخوار قدیم
proconsular وابسته به فرمانداران رم قدیم
immemorially بطور خیلی قدیم
italic وابسته به ایتالیاییهای قدیم
earliest مربوط به قدیم عتیق
carthage شهر کارتاژ قدیم
kempo تکنیک قدیم کاراته
land grave کنت قدیم المانی
conventionality پیروی از سنت قدیم
samson قاضی قدیم اسرائیل
conservative پیرو سنت قدیم
It is an old saying that … از قدیم گفته اند که ...
samaria سامریه در فلسطین قدیم
conservatives پیرو سنت قدیم
Old Testament پیمان یا وصیت قدیم
satrap استاندار قدیم ایران
early مربوط به قدیم عتیق
nestorian کلیسای نسطوری قدیم ایران
the a of days خدای سرمدی قدیم الایام
tchigorin indian دفاع هندی قدیم شطرنج
macaque نوعی میمون دنیای قدیم
mercury یکی از خدایان یونان قدیم
macaca نوعی میمون دنیای قدیم
triumvier یکی از سه زمامدار روم قدیم
doric بسبک معماری قدیم یونان
apis گاو مقدس مصریان قدیم
punic اهل کارتاژ قدیم قرطاجنی
fabliau وابسته باشعار قدیم فرانسه
Hamedan شهر همدان [اکباتان قدیم]
ecclesiast عضوانجمن سیاسی اتنیهای قدیم
stuart خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
old guard صنوف صاحب اعتبار قدیم
plebs توده مردم روم قدیم
triumvirates یکی از سه زمامدار روم قدیم
triumvirate یکی از سه زمامدار روم قدیم
immemorial بسیار قدیم خیلی پیش
saker باز شکاری در اروپای قدیم
ra خدای افتاب مصریان قدیم
pony express پست سریع السیر قدیم
sab وابسته به سبایایمن قدیم یمنی
pandect حقوق مدنی روم قدیم
old indian defence دفاع هندی قدیم شطرنج
propraetor کنسول فرمانداراستان قدیم روم
paleo etc وابسته بشمال دنیای قدیم
babel شهر و برج قدیم بابل
paleo arctic or palaeo وابسته بشمال دنیای قدیم
paleethnology مبحث شناسایی انسانهای قدیم
from (since) the year dot [British E] <adv.> از زمان خیلی قدیم [اصطلاح روزمره]
from (since) the year one [American E] <adv.> از زمان خیلی قدیم [اصطلاح روزمره]
quadriga ارابه چهار اسبه رومیان قدیم
essenism اصول یازندگی راهبان قدیم یهود
doric وابسته بمردم دوریس یونان قدیم
propretor کنسول فرماندار استان قدیم روم
protasis نخستین قسمت درام قدیم رومی
gambit of aleppo نام قدیم گامبی وزیر شطرنج
pre chellean وابسته به اواخر دوره عصرحجر قدیم
shekel واحد وزن وپول بابل قدیم
mycenian اهل شهر "مسین " قدیم یونان
mycenaean اهل شهر "مسین " قدیم یونان
lawmerchant قواعد واصول قدیم معاملات بازرگانی
paleontology مبحث زیست شناسی دوران قدیم
lambrequin دستمال روی کلاه خوددلاروران قدیم
He is an old – timer at this club . از قدیم عضو این با شگاه بو ده است
sogdian اهل سغدیا یا سغد قدیم ایران
hoplite سرباز پیاده مسلح یونان قدیم
hierology علم خواندن خطوط قدیم مصر
guard mount مراسم تعویض پاسدار قدیم یاجدید
goth یکی از اقوام المانی قدیم بربری
portcullis درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
classic مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
Whig عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
portcullises درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
classics مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
archon یکی از افسران عالیرتبهء اتن قدیم
atrium اطاق میانی خانههای روم قدیم
acinaces شمشیر کوتاه ایرانیان قدیم وسکاها
Whigs عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
scutum سپر دراز یا تخم مرغی روم قدیم
paleolith الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
gutta تزئینات مخروطی شکل سردیوار ساختمانهای قدیم
uncial وابسته بحروف الفبای قدیم یونان و روم
olympiad جشن ها ومسابقات قدیم یونان مسابقات المپیک
knight bachelor پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
elam کشور ایلام قدیم که درناحیه خوزستان بوده
shaman کشیش یاکاهن یاجادوگرمردم قدیم شمال اسیاواروپا
primogeniture حق فرزند ارشد ذکور نسبت به تمام ارث (در قدیم)
canon low دررم قدیم مورد عمل بوده وامروز در
limeys انگلیسی
British انگلیسی
Englishwomen انگلیسی
Englishwoman انگلیسی
Britons انگلیسی
English انگلیسی
knuckle guard انگلیسی
knuckle bow انگلیسی
limey انگلیسی
english woman زن انگلیسی
Briton انگلیسی
Englishmen انگلیسی
Englishman انگلیسی
Britishers انگلیسی
johnny انگلیسی
Britisher انگلیسی
modernism نو گرایی سازش دادن عقاید قدیم باافکار جدید
staged تغییر بین سیستم قدیم و جدید در یک سری طبقات
fleur de lys گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
fleur de lis گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
archeologic وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
paleontologist ویژه گر زیست شناسی دوران قدیم یا کهنه سنگی
johnny مرد انگلیسی
In simple (plain) English. به انگلیسی ساده
is a monetary sign انگلیسی است
after the english f. به سبک انگلیسی ها
lime juicer کشتی انگلیسی
middle english انگلیسی تا 0051میلادی
king's english انگلیسی اصیل
British زبان انگلیسی
redcoat سرباز انگلیسی
english system سیستم انگلیسی
ale ابجو انگلیسی
tommy atkins سرباز انگلیسی
HMS کشتی انگلیسی
in plain english به انگلیسی ساده
English altar محراب انگلیسی
arabic numeral اعداد انگلیسی
cleat knob دگمه انگلیسی
anglophile انگلیسی دوست
english speaking انگلیسی زبان
jardin anglais باغ انگلیسی
english opening گشایش انگلیسی
cleat عایق انگلیسی
anglicization انگلیسی مابی
english self taught خوداموز انگلیسی
english billiards بیلیارد انگلیسی
association croquet کروکه انگلیسی
lowboy عضو حزب محافظه کار قدیم میز چهارپایه کشودار
paleolithic وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
mesolithic وابسته بدوره بین عصر حجر قدیم وجدید میانسنگی
anglicise انگلیسی ماب کردن
eeglish persian dictionary فرهنگ انگلیسی به فارسی
structured english انگلیسی ساخت یافته
limeys سرباز یا ملوان انگلیسی
english thread پیچ و مهره انگلیسی
english words واژه ها یا لغات انگلیسی
English bond آجر چینی انگلیسی
limey سرباز یا ملوان انگلیسی
zed تلفظ انگلیسی حرف Z
The English speaking-countries. کشورهای انگلیسی زبان
large white خوک سفید انگلیسی
anglicise انگلیسی ماب شدن
anglo saxon نژاد انگلیسی وساکنسونی
He is good at English. انگلیسی اش خوب است
half and half نوعی ابجو انگلیسی
The English - speaking world. دنیای انگلیسی زبان
broken english انگلیسی دست و پا شکسته
palafitte خانهای که درزمانهای قدیم پیش ازتاریخ روی تیرهای که دردریاچه فرومیکردند
thoroughbreds هر نوع اسب انگلیسی اصیل
O, o (O's, o's) حرف پانردهم الفبای انگلیسی
draftiest املای انگلیسی واژهی drafty
draughtier املای انگلیسی واژهی drafty
thoroughbred هر نوع اسب انگلیسی اصیل
N, n (N's, n's) حرف چهاردهم الفبای انگلیسی
sten مسلسل سبک 9 میلمتری انگلیسی
M, m (M's, m's) حرف سیزدهم الفبای انگلیسی
draughty املای انگلیسی واژهی drafty
pounds واحد مسکوک طلای انگلیسی
pounding واحد مسکوک طلای انگلیسی
draughtiest املای انگلیسی واژهی drafty
em نام حرف m یامیم انگلیسی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com