English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
counter berm سکوی پایه خارجی خاکریز
Search result with all words
back berm سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
Other Matches
back berm سکوی پایه
wishbone پایه سکوی پله تشریفاتی ناو
wishbones پایه سکوی پله تشریفاتی ناو
breast work خاکریز تا ارتفاع سینه خاکریز جان پناه سنگرایستاده
slope of bankment دامنه خاکریز یا سینه خاکریز
cantilever wing بال یک هواپیمای یک باله که بدون پایه یا وایرهای خارجی به بدنه هواپیمامتصل شده
positive externalities صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
exterior angle زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
external symbol dictionary فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
impurity جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
foreign exchange پول خارجی ارز خارجی
outwork استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
ramps سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramp سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
embankments خاکریز
rampart خاکریز
levee خاکریز
moats خاکریز
moat خاکریز
embankment خاکریز
bulwark خاکریز
bulwarks خاکریز
earthwork خاکریز
bulkward خاکریز
traversed خاکریز
traverses خاکریز
dikes خاکریز
traversing خاکریز
dyke خاکریز
weir خاکریز
weirs خاکریز
dykes خاکریز
dike خاکریز
fill خاکریز
fills خاکریز
traverse خاکریز
random fill خاکریز بی ترتیب
rampire استحکامات خاکریز
backfill خاکریز کردن
counterscarp دیواربیرونی خاکریز
dirt لکه خاکریز
berm هره خاکریز
berme هره خاکریز
height of fill ارتفاع خاکریز
marginal bund خاکریز جانبی
hydraulic fill dam سد خاکریز ابی
toe wall دیوار پای خاکریز
fence خاکریز پناه دادن
flare wall دیوار حائل خاکریز پل
fences خاکریز پناه دادن
wilson پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
cresting نوک تیزی راس خاکریز
esker خاکریز بلند تپه ماهورمانند
crest نوک تیزی راس خاکریز
crests نوک تیزی راس خاکریز
base width عرض پایه پهنای پایه
hatch beam پایه دریچه پایه دهلیز
vallum بارو باره استحکامات خاکریز بارودارکردن
dune خاکریز یاتپه شنی ساحل که بادانها را جابجامیکند
exchanged stabilization fund مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
decimal تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
decimals تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
soft missile base سکوی بی حفاظ
deck سکوی موتور
quays سکوی بارگیری
quay سکوی بارگیری
military platform سکوی نظامی
pallets سکوی بار
pallet سکوی بار
entablement سکوی مجسمه
platform 3 سکوی شماره 3
pedestal سکوی تیر
decked سکوی موتور
decks سکوی موتور
benches سکوی کوهستانی
seated سکوی استقرار
seat سکوی استقرار
bench سکوی کوهستانی
testing stand سکوی ازمایش
central reserve سکوی وسط
central reserve سکوی میانی
starting platform سکوی شروع
berm سکوی شیب بر
channelising island سکوی جداساز
starting block سکوی شروع
platform سکوی شیرجه
platforms سکوی شیرجه
bema سکوی خطابه
stanchion سکوی استقرار
cavalier سکوی نگهبانی
pedestal سکوی اتش
loading site سکوی بارگیری
loading rack سکوی بارگیری
artillery mount سکوی توپخانه
shelf سکوی کوهستانی
seats سکوی استقرار
staging سکوی کار
pedestals سکوی اتش
jumping hill سکوی پرش
pedestals سکوی تیر
median سکوی وسط
boarded سکوی شیرجه
board سکوی شیرجه
flight platform سکوی پرواز
launcher سکوی پرتاب
projectile flat سکوی گلوله
artillery mount سکوی نصب
median سکوی میانی
base piece پایه پایه استقرار
launching pads سکوی پرتاب موشک
bema سکوی وعظ درکلیسا
railway end پل سکوی راه اهن
pads سکوی پرتاب رسانگر
railhead سکوی راه اهن
pad سکوی پرتاب رسانگر
gate operating platform سکوی مانور دریچه ها
gate operating deck سکوی مانور دریچه ها
channelising island سکوی هدایت کننده
rocket launcher سکوی پرتاب موشک
rocket launchers سکوی پرتاب موشک
launching pad سکوی پرتاب موشک
low board سکوی یک متری شیرجه
torpedo tube سکوی پرتاب اژدر
blasts برخاستن از سکوی پرتاب
deck سکوی جلوی تانک
blast برخاستن از سکوی پرتاب
ambo میز [سکوی] خطابه
air defense artillery fire unit سکوی توپخانه پدافندهوایی
helipad سکوی فرود هلیکوپتر
high board سکوی شیرجه 3 متری
launching site سکوی پرتاب موشک
inside berm سکوی شیببر درونی
decked سکوی جلوی تانک
decks سکوی جلوی تانک
ambon میز [سکوی] خطابه
hard base سکوی پرتاب مستحکم
thwarts سکوی نشیمن قایق
where is the platform 3? سکوی شماره 3 کجاست؟
airdrop platform سکوی بارریزی هوایی
k gun سکوی پرتاب بمب زیرابی
hearths سکوی اجاق کوره کشتی
platform سکوی ایستگاه راه آهن
track [American E] سکوی ایستگاه راه آهن
batteries گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
railway end پل سکوی بارگیری راه اهن
height of site ارتفاع سکوی موشک یاموضع
hearth سکوی اجاق کوره کشتی
aerial platform سکوی مخصوص بارریزی هوایی
bridge plate پل بین سکوی بارگیری وخودرو
battery گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
socle پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
truck head سکوی نظامی یا بارانداز کنارایستگاه خودروها
launching pads سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
hard base سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
sponson سکوی استقرار توپ روی برجک
launching pad سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
aerial platform سکوی مخصوص پرتاب بار با چتر
hard missile base سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
soft missile base سکوی بدون حفاظ پرتاب موشک
bearing یاطاقان سکوی اتصال سرسره ریل
plane of site سطح قائم مار بر سکوی تیر
x site سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
gunrack مقر گلولههای توپ سکوی جای گلوله
pallet سکوی چوبی یا پلاستیکی برای حمل کالا
safety island سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
Is this the right platform for the train to London? آیا این سکوی قطار لندن است؟
railhead depot بارانداز یا سکوی نظامی درایستگاه راه اهن
ready missile موشک حاضر به پرتاب روی سکوی اتش
parapet حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
parapets حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
Your train will leave from platform 8. قطار شما از سکوی شماره 8 حرکت خواهد کرد.
blockhouse ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
transfer berth دوبه یا سکوی نقل و انتقال نیروها به ساحل از ناوچههای اب خاکی
fire unit یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
abat-voix [قبه یا سایبان که صدا را در پشت و بالای سکوی خطابه منعکس می کند.]
downstream shell توده پایاب خاکریز پایاب
downstream fill توده پایاب خاکریز پایاب
static employment کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
terminal command فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
exterior خارجی
outward خارجی
exteriors خارجی
outer خارجی
gringos خارجی
outboard خارجی
gringo خارجی
international line خط خارجی
exotic خارجی
oversea خارجی
abextra خارجی
externals خارجی
foreign خارجی
external خارجی
extraneous خارجی
outside خارجی
outsiders خارجی
exosphere خارجی
peripheral خارجی
outsides خارجی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com