English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
k gun سکوی پرتاب بمب زیرابی
Other Matches
launcher سکوی پرتاب
refire time زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
launching pads سکوی پرتاب موشک
hard base سکوی پرتاب مستحکم
launching pad سکوی پرتاب موشک
pad سکوی پرتاب رسانگر
rocket launcher سکوی پرتاب موشک
launching site سکوی پرتاب موشک
rocket launchers سکوی پرتاب موشک
pads سکوی پرتاب رسانگر
blast برخاستن از سکوی پرتاب
blasts برخاستن از سکوی پرتاب
torpedo tube سکوی پرتاب اژدر
hard base سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
hard missile base سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
launching pads سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
soft missile base سکوی بدون حفاظ پرتاب موشک
aerial platform سکوی مخصوص پرتاب بار با چتر
launching pad سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
ready missile موشک حاضر به پرتاب روی سکوی اتش
blockhouse ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
depth charges خرج زیرابی بمب زیرابی
depth charge خرج زیرابی بمب زیرابی
one plus one جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
one and one جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
free drop پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
delivery groups مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
pentathlons مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlon مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
throws ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
ballistics مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
throwing ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throw ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
sub aqueous زیرابی
underwater زیرابی
undersea زیرابی
pilling سد زیرابی
reef صخره زیرابی
ash can بمب زیرابی
deep jeep خودرو زیرابی
deep jeep جیپ زیرابی
deep water waves موجهای زیرابی
underwater demolition تخریب زیرابی
depth bomb بمب زیرابی
hydrophone میکروفن زیرابی
hurst تپه زیرابی
reefs صخره زیرابی
subsurface زیردریایی زیرابی
underneath swimming شنای زیرابی
triplane target هدف کش زیرابی
sand bank تپه زیرابی
scarp صخره زیرابی
ramps سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramp سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
submersible غوطه ور شناور زیرابی
depth charge armor روکش بمب زیرابی
wet fly طعمه ماهیگیری زیرابی
shoals کم جای تپه زیرابی
shoal کم جای تپه زیرابی
ambient noise نوعی صدای زیرابی
depth charge armor حفاظ بمب زیرابی
deep creep attack تک ناگهانی با بمب زیرابی
deep minefield میدان مین عمیق زیرابی
bank صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
banks صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
flooder غرق کننده محفظه مین زیرابی
command ejection پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
provisional ball گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
back berm سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
seats سکوی استقرار
bema سکوی خطابه
seat سکوی استقرار
starting block سکوی شروع
artillery mount سکوی نصب
artillery mount سکوی توپخانه
seated سکوی استقرار
starting platform سکوی شروع
bench سکوی کوهستانی
pallets سکوی بار
platforms سکوی شیرجه
board سکوی شیرجه
boarded سکوی شیرجه
shelf سکوی کوهستانی
cavalier سکوی نگهبانی
back berm سکوی پایه
benches سکوی کوهستانی
deck سکوی موتور
platform 3 سکوی شماره 3
pallet سکوی بار
testing stand سکوی ازمایش
quay سکوی بارگیری
quays سکوی بارگیری
median سکوی وسط
median سکوی میانی
platform سکوی شیرجه
decked سکوی موتور
soft missile base سکوی بی حفاظ
pedestal سکوی تیر
pedestal سکوی اتش
staging سکوی کار
entablement سکوی مجسمه
flight platform سکوی پرواز
decks سکوی موتور
jumping hill سکوی پرش
pedestals سکوی تیر
pedestals سکوی اتش
projectile flat سکوی گلوله
central reserve سکوی میانی
channelising island سکوی جداساز
military platform سکوی نظامی
berm سکوی شیب بر
loading site سکوی بارگیری
stanchion سکوی استقرار
central reserve سکوی وسط
loading rack سکوی بارگیری
torpex نوعی مواد منفجره که ازمخلوط تی ان تی و سیکلونیت و پودر الومینیوم تشکیل میشود و معمولا در اژدرهای دریایی و مین و بمبهای زیرابی به کار می رود
railhead سکوی راه اهن
high board سکوی شیرجه 3 متری
ambo میز [سکوی] خطابه
ambon میز [سکوی] خطابه
decks سکوی جلوی تانک
decked سکوی جلوی تانک
deck سکوی جلوی تانک
low board سکوی یک متری شیرجه
where is the platform 3? سکوی شماره 3 کجاست؟
bema سکوی وعظ درکلیسا
air defense artillery fire unit سکوی توپخانه پدافندهوایی
thwarts سکوی نشیمن قایق
airdrop platform سکوی بارریزی هوایی
helipad سکوی فرود هلیکوپتر
inside berm سکوی شیببر درونی
gate operating deck سکوی مانور دریچه ها
gate operating platform سکوی مانور دریچه ها
channelising island سکوی هدایت کننده
railway end پل سکوی راه اهن
deathlon مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
track [American E] سکوی ایستگاه راه آهن
bridge plate پل بین سکوی بارگیری وخودرو
platform سکوی ایستگاه راه آهن
aerial platform سکوی مخصوص بارریزی هوایی
hearths سکوی اجاق کوره کشتی
counter berm سکوی پایه خارجی خاکریز
battery گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
railway end پل سکوی بارگیری راه اهن
batteries گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
hearth سکوی اجاق کوره کشتی
height of site ارتفاع سکوی موشک یاموضع
horned scully مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
truck head سکوی نظامی یا بارانداز کنارایستگاه خودروها
plane of site سطح قائم مار بر سکوی تیر
wishbones پایه سکوی پله تشریفاتی ناو
sponson سکوی استقرار توپ روی برجک
bearing یاطاقان سکوی اتصال سرسره ریل
wishbone پایه سکوی پله تشریفاتی ناو
underwater demolition تخریب ضدزیردریایی تخریب موانع زیرابی
safety island سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
pallet سکوی چوبی یا پلاستیکی برای حمل کالا
railhead depot بارانداز یا سکوی نظامی درایستگاه راه اهن
x site سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
gunrack مقر گلولههای توپ سکوی جای گلوله
Is this the right platform for the train to London? آیا این سکوی قطار لندن است؟
delivery error اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
Your train will leave from platform 8. قطار شما از سکوی شماره 8 حرکت خواهد کرد.
transfer berth دوبه یا سکوی نقل و انتقال نیروها به ساحل از ناوچههای اب خاکی
abat-voix [قبه یا سایبان که صدا را در پشت و بالای سکوی خطابه منعکس می کند.]
fire unit یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
automatic toss روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
weapon delivery پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
static employment کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
terminal command فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
terminal سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminals سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
shyest پرتاب
shying پرتاب
shy پرتاب
shies پرتاب
pitch پرتاب
shied پرتاب
shyer پرتاب
shoves پرتاب
jets پرتاب
throw پرتاب
putting پرتاب
tossing پرتاب
tosses پرتاب
toss پرتاب
put پرتاب
launch پرتاب
jetting پرتاب
launched پرتاب
launches پرتاب
launching پرتاب
puts پرتاب
throws پرتاب
jetted پرتاب
throwing پرتاب
tossed پرتاب
shoved پرتاب
pitches پرتاب
shoving پرتاب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com