English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
brain storming سیال سازی ذهن
Other Matches
fluidal مانندجسم سیال یامایع وابسته به جسم سیال
compressor pressure ratio نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
transport stream ستون سیال خودروهای حمل و نقل خط سیال خودروهای حمل و نقل
fluids سیال
unthickened سیال
fulidal سیال
fluid سیال
mobile روان سیال
mobiles سیال تغییرپذیر
working fluid سیال عامل
working fluid سیال متحرک
mobiles روان سیال
superfluid ابر سیال
electric fluid سیال برقی
effluent سیال خروجی
ideal fluid سیال ایده ال
intransit strenth پرسنل سیال
effluents سیال خروجی
fluid intelligence هوش سیال
fluid centre مرکز سیال
fluid capital سرمایه سیال
real fluid سیال واقعی
floating سیال مواج
floating reserve احتیاط سیال
fluid جسم سیال
influent سیال ورودی
intransit stock اماد سیال
mobile سیال تغییرپذیر
fluids جسم سیال
perfect fluid سیال کامل
fluid resistance مقاومت سیال
bleed فرار کردن یک سیال
bleeds فرار کردن یک سیال
working lead fluid سیال متحرک یا عامل
fluid bed polymerization بسپارش در بستر سیال
fluid bed vulcanization وولکانش در بستر سیال
viscous stress تنش برش سیال
visualization مرئی ساختن سیال
fluidic وابسته بجسم سیال
maintenance float شارژ انبار سیال
fluor قاعدگی زنان سیال
baffling منحرف کننده جریان سیال
whirl چرخش یا دوران جریان سیال
baffle منحرف کننده جریان سیال
vapor lock قطع کامل جریان سیال
baffles منحرف کننده جریان سیال
whirled چرخش یا دوران جریان سیال
baffled منحرف کننده جریان سیال
whirls چرخش یا دوران جریان سیال
whirling چرخش یا دوران جریان سیال
fluid adjustment screw پیچگوشتی قابل تنظیم سیال
supercritical fluid chromatography کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
vorticity میزان برداری دوران موضعی سیال
fluidic مایع مانند جسم سیال یامایع
floatation اضافی بودن سطح سیال اماد
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
coanda effect گرایش سیال برای چسبیدن به سطح جامد
circulations حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
underway در جریان در راه عملیات لجستیکی سیال دریایی
circulation حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
vortex flow جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
prill بصورت کپسول دراوردن سیال وجاری ساختن
s.f.c chromatography supercriticalfluid کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
vortex sheet لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
reynolds stress تنش برشی در لایه مرزی خطی در سیال نارون
notch بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
velocity gradiant میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
notches بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
head pessure فشار اعمال شده توسط یک سیال به سبب ارتفاع ستون ان
reynolds number مهمترین ضریب بدون دیمانسیون در نمایش اشل جریان سیال
supercritical fluid chromatography/mass spectrometry کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
hydraulic fluid سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
viscosity valve شیر کنترل در سیستم مایعات که توسط ویسکوزیته سیال فعال میشود
reed valve شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
coffins جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
pitot tube لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
coffin جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
s.f.c/m.s mass/fluidchromatography spectrometrysupercritical کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
cross flow دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
polar motion وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
venturi کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
real stagnation point نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
mobile warfare جنگ سیال جنگی که در ان طرفین بامبادله اتش و کاربرد مانورو استفاده از زمین ابتکارعملیات را به دست گرفته وحفظ می نمایند
vortex tube وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد
load call وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
antiset ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
zahn cup محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
cold test ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold thrust ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
vortex separation جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
fluidify تبدیل به جسم سیال کردن مایع کردن
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
orifice meter روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
constrictor گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
constant displacement pump پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
compensating port مدخلی در سیلندر اصلی ترمزکه در مواقعی که از ترمزاستفاده نمیشود سیلندر چرخ را به تانک روغن متصل کرده و از انبساط سیال در اثرگرما و نهایتا در گیر شدن ترمزها جلوگیری میکند
transonic سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
individualize تک سازی
stylization مد سازی
repk lection پر سازی
individualises تک سازی
individualising تک سازی
flooring کف سازی
idolization بت سازی
pavements کف سازی
padding له سازی
pavement کف سازی
local anasthesia سر سازی
individualization تک سازی
retortion کج سازی
retortion خم سازی
individualizes تک سازی
individuation تک سازی
individualizing تک سازی
truncation بی سر سازی
individualized تک سازی
individualised تک سازی
compaction تو پر سازی
bridgework پل سازی
bridge building پل سازی
deflexion خم سازی
flection خم سازی
individuation جدا سازی
oblieration پاک سازی
inebriation مست سازی
individualization فرد سازی
nonlinear optimization بهینه سازی
individualization منفرد سازی
pacification ارام سازی
inculcation جایگیر سازی
inceration موم سازی
forgery صورت سازی
incavation پوک سازی
inflexion خم سازی خمیدگی
withdrawal رها سازی
insulate عایق سازی
insulates عایق سازی
insulating عایق سازی
neutralization خنثی سازی
nidificate لانه سازی
neutralization بی اثر سازی
nidification اشیانه سازی
reductions ساده سازی
reduction ساده سازی
roofing سقف سازی
implementation پیاده سازی
intensification پر قوت سازی
seduction گمراه سازی
infuriation خشمگین سازی
forgery سند سازی
impregnation ابستن سازی
harmonization هم اهنگ سازی
formulation قاعده سازی
fitting جفت سازی
solution چاره سازی
bookbinding کتاب سازی
beautification زیبا سازی
stripping برهنه سازی
haematogenesis خون سازی
bedding کف سازی بسترسازی
bedding محکم سازی
bedding ثابت سازی
reclamation اباد سازی
levigation نرم سازی
equating هم ارز سازی
solutions چاره سازی
heterodyne reception زنه سازی
histogenesis بافت سازی
immortalization جاوید سازی
image formation تصویر سازی
forgeries صورت سازی
forgeries سند سازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com