Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (12 milliseconds)
English	Persian
denigration	سیاه ساختن
Other Matches
basalt	نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه
silhouette	نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouettes	نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
melanin	رنگ سیاه ولکههای سیاه روی پوست
crape	نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
ethiops	سیاب سیاه جیوه سیاه
bold face	طرح سیاه حرف سیاه
sables	رنگ سیاه لباس سیاه
black hole	حفره سیاه چاله سیاه
black holes	حفره سیاه چاله سیاه
sable	رنگ سیاه لباس سیاه
smutted whcat	گندم سیاه یا زنگ سیاه
scareup	فاهر ساختن برای مصرف تامین کردن بسرعت ساختن
black body radiation	تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
paper white monitor	صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
shedding	خون جاری ساختن جاری ساختن
sheds	خون جاری ساختن جاری ساختن
shed	خون جاری ساختن جاری ساختن
marsh	سیاه اب
swamps	سیاه اب
bogs	سیاه اب
bog	سیاه اب
glaucoma	اب سیاه
mossy	سیاه اب
sooty	سیاه
blacks	سیاه
dogwood	سیاه ال
marshes	سیاه اب
jetty	سیاه
Negro	سیاه
sad coloured	سیاه
pitch dark	سیاه
night black	سیاه
jet-black	سیاه سیاه
grimy	سیاه
pitchy	سیاه
Negroes	سیاه
ebon	سیاه
jetties	سیاه
swamped	سیاه اب
blackest	سیاه
blacked	سیاه
blacker	سیاه
quagmire	سیاه اب
black	سیاه
swamp	سیاه اب
quagmires	سیاه اب
swamping	سیاه اب
anthrax	سیاه زخم
blackberry	توت سیاه
blacked	سیاه کردن
nigella seed	سیاه دانه
black book	کتاب سیاه
niellist	سیاه قلم
niello	سیاه قلم
niello	مینای سیاه
blacked	سیاه رنگی
saracen corn	گندم سیاه
nigella seed	زیر سیاه
charbon	سیاه زخم
negrophilism	سیاه دوستی
spade	خال دل سیاه
spades	خال دل سیاه
black finish	پوشش سیاه
melanite	لعل سیاه
black eyed	سیاه چشم
black diamond	الماس سیاه
melanotic	سیاه پوست
melanuria	پیشاب سیاه
black cap	کلاه سیاه
negress	زن سیاه پوست
negrillo	کوتوله سیاه
negro slave	غلام سیاه
negrophil	سیاه دوست
black brittleness	ترک سیاه
ravens	کلاغ سیاه
french wheat	گندم سیاه
buck wheat	گندم سیاه
black	سیاه کردن
Negro	سیاه پوست
blacked	سیاه رنگ
jetty	:سیاه رنگ
blacked	سیاه شده
jetties	:سیاه رنگ
pertussis	سیاه سرفه
pertussus	سیاه سرفه
black anneal	سیاه گداختن
black and blue	کبود و سیاه
blach hulled	سیاه پوست
black brittleness	شکستگی سیاه
piper nigrum	فلفل سیاه
black	سیاه رنگی
Negroes	سیاه پوست
nigrescent	سیاه شونده
nigrify	سیاه کردن
nigritian	سیاه افریقایی
black body	جسم سیاه
oubliette	سیاه چال
black bile	صفرای سیاه
black	سیاه شده
black propaganda	تبلیغات سیاه
black	سیاه رنگ
black ash	خاکستر سیاه
niggers	سیاه پوست
nigger	سیاه پوست
bitumen macadam	ماکادام سیاه
blacker	سیاه رنگی
blackest	سیاه شده
eriochrome black	سیاه اریوکروم
ethiope	سیاه پوست
ethiopian	سیاه پوست
ethiops	مهجون سیاه
boldface	حروف سیاه
colly	سیاه کردن
whooping cough	سیاه سرفه
tar	ورنی سیاه
hohlraum	جسم سیاه
fuel oil	نفت سیاه
blackbody	جسم سیاه
blackamoor	سیاه زنگی
black wash	رنگ سیاه
blackcap	کاکل سیاه
blackcock	باقرقره سیاه نر
blacks	سیاه شده
doit	پول سیاه
blacks	سیاه رنگ
blacks	سیاه رنگی
blacks	سیاه کردن
blackest	سیاه کردن
blackest	سیاه رنگی
darky	سیاه زنگی
dark coloured	سیاه رنگ
d.'s cow	سوسک سیاه
crowberry	سنگروی سیاه
dunggeon	سیاه چال
Congo	یکجورچای سیاه
blackest	سیاه رنگ
blacker	سیاه کردن
blacker	سیاه رنگ
moles	خال سیاه
black liqour	شربت سیاه
black light	نور سیاه
iron mould	سیاه کردن
black level	تراز سیاه
black letter	حرف سیاه
kibitka	سیاه چادرنمدی
lampblack	سیاه یکدست
black lead	سرب سیاه
mammy	دده سیاه
black gang	غلام سیاه
raven	کلاغ سیاه
melanic	سیاه پوست
in mourning	کثیف سیاه
in mourning	سیاه پوش
black shortness	ترک سیاه
black short	شکستگی سیاه
black sheet	ورق سیاه
blacker	سیاه شده
black powder	باروت سیاه
black load	سرب سیاه
heathbird	باقرقره سیاه
black list	فهرست سیاه
black list	لیست سیاه
humus	سیاه خاک
chiaroscurist	سیاه قلمکار
mole	خال سیاه
bone black	عاج سیاه
jetting	سیاه کهربائی
jetting	مهر سیاه
jetting	کهربای سیاه
jetted	سیاه کهربائی
jetted	مهر سیاه
jetted	کهربای سیاه
jets	سیاه کهربائی
jets	مهر سیاه
jets	کهربای سیاه
jet	سیاه کهربائی
jet	مهر سیاه
jet	کهربای سیاه
lynx	سیاه گوش
black coffee	قهوه سیاه
lynxes	سیاه گوش
sozzled	سیاه مست
stoned	سیاه مست
zonked	سیاه مست
black markets	بازار سیاه
black market	بازار سیاه
graphite	سرب سیاه
I was put to shame. I was shame-stricken.	رو سیاه شدم
rooks	کلاغ سیاه
rook	کلاغ سیاه
swarthy	سیاه چره
etched	سیاه قلم
etch	سیاه قلم
denigrating	سیاه کردن
denigrates	سیاه کردن
denigrated	سیاه کردن
denigrate	سیاه کردن
blackens	سیاه کردن
blackening	سیاه کردن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com