English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (16 milliseconds)
English Persian
computer information system سیستم اطلاعات کامپیوتری
Search result with all words
raw 1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود
image [سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر]
images سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر
store واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
storing واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
automatic data handling سیستم کامپیوتری مبادله اطلاعات
automatic data processing system سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
ethernet نوعی سیستم شبکه که امکان حمل اطلاعات سمعی و بصری را همانند داده کامپیوتری فراهم می اورد
keyboard terminal صفحه کلیدی شبیه به دستگاه ماشین تحریر که اجازه میدهد تا اطلاعات به درون یک سیستم کامپیوتری وارد شود
physical record همه اطلاعات از قبیل داده کنترل برای رکورد ذخیره شده در سیستم کامپیوتری
Other Matches
computerization عمل معرفی یک سیستم کامپیوتری یا تبدیل راهنمابه سیستم کامپیوتری
run اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
peripheral که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
automatic data processing پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
internally stored program کد برنامه کامپیوتری ذخیره شده روی Rom یک سیستم کامپیوتری
remotest ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remoter ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remote ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
integrated نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
read time زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
computerised ordering systems سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
trapdoor فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoors فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
off load انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
download فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
plug compatible manufacurer شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
desktop در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم
data card کارت اطلاعات کامپیوتری
upload انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
automatic digital network شبکه مبادله اطلاعات کامپیوتری
defense system aquisition سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
automation کامپیوتری کردن دستگاهها کامپیوتری کردن خودکارکردن سیستم
analog computer کامپیوتری که با استفاده از اطلاعات تحلیلی کار میکند
status سیگنال کامپیوتری برای درخواست اطلاعات از وضعیت خط ی ترمینال
modem دستگاه مدولاسیون وبازخوانی اطلاعات کامپیوتری یا مخابره انها به جاهای دیگر
tools در سیستم کامپیوتری
computing system سیستم کامپیوتری
computer system سیستم کامپیوتری
multicomputer system سیستم چند کامپیوتری
hybrid computer system سیستم کامپیوتری دو رگه
com فیلم تولید شده با سیگنالهای کامپیوتری ذخیره اطلاعات خروجی روی میکروفیلم icrofilm
bulletin board system پایگاه داده اطلاعات و پیام که توسط مودم و اتصال کامپیوتری قابل دسترسی است
information system سیستم اطلاعات
liveware عملوندها و کاربران سیستم کامپیوتری
small computer system interface میانجی سیستم کامپیوتری کوچک
office information system سیستم اطلاعات اداری
information retrieval system سیستم بازیابی اطلاعات
management information system سیستم مدیریت اطلاعات
norton si اطلاعات سیستم نورتن
information management system سیستم مدیریت اطلاعات
capture قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
captures قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
capturing قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
tariffs شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
overlap processing پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
expandable سیستم کامپیوتری که قابل رشد است .
tariff شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
coral زبان برنامه نویسی کامپیوتری در سیستم بلارنگ
hack تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
housekeeping امور لازم برای نگهداری سیستم کامپیوتری
knowledge سیستم کامپیوتری که عکس العملهای ذخیره سازی
machined که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
machine که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
hacked تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
hands on فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
hands-on فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
inquiry ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری
processor سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی برای پردازش تصویر
inquiries ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری
machines که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
hacks تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
batch processing سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
dat سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
microfiche سیستم متداول ضبط و ثبت اطلاعات
operational اطلاعات درباره عملیات طبیعی سیستم
mis- سیستم اطلاعات مدیریت System anagementInformation
newrads سیستم اعلام خطر انفجارهستهای و اطلاعات ش م ر
mis سیستم اطلاعات مدیریت System anagementInformation
microfiches سیستم متداول ضبط و ثبت اطلاعات
priority اهمت وسیله یا تابع نرم افزاری در سیستم کامپیوتری
processor سیستم کامپیوتری با دو پردازندهه برای اجرای سریع تر برنامه
multi user system سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
primary 1-حافظه کوچک با دستیابی سریع داخلی در سیستم کامپیوتری
interface human machine interface امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری
models ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
model ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
modelled ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
land arm mode سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
conversational mode سیستم کامپیوتری که به ورودی کاربر به سرعت پاسخ میدهد
c استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش دانش آموزان
priorities اهمت وسیله یا تابع نرم افزاری در سیستم کامپیوتری
dual سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه
baseline document سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
cbt استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش به دانش آموزان
modeled ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
systems analysis برنامهای که نحوه کار سیستم کامپیوتری را کنترل میکند
ims Information سیستم مدیریت اطلاعات System anagement
architecture طراحی سیستم کامپیوتری در لایه هایی طبق کارایی و خصوصیاتشان
bundling دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundles دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
down مدت زمانیکه سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بی استفاده است
bundle دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
objected سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
HMI's امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
consumables موضوعات سادهای که در اجزای هر روزه سیستم کامپیوتری لازم اند
HMI امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
internal زمانی در سیستم کامپیوتری که تحت کنترل مستقیم اپراتور نیست
protocol استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
protocols استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
diagnostic تابعی در برنامه برای کمک به یافتن خطاها در سیستم کامپیوتری
diagnostic نرم افزاری که کمک به یافتن خطاهای سیستم کامپیوتری میکند
multi tasking توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
objects سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
multitasking توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرا دو یا چند برنامه همزمان
standards خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
objecting سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
standard خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
object سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
indirect objects سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
direct objects سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
customer شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد
customers شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد
key مهمترین ترمینال در سیستم کامپیوتری یا آنکه بیشترین تقدم را دارد
onion skin architecture طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
home grown software برنامههای نوشته شده توسط استفاده کنندگان سیستم کامپیوتری
firewall سیستم امنیتی سخت افزار یا نرم افزار بین سرور یا اینترنیت و اینترنت عمومی . سیستم اجازه عبور اطلاعات به اینترنت را میدهد ولی داده ورودی را بررسی میکند پیش از ارسال آن به سرور خصوصی
graphic صفحه نمایش کامپیوتری که اطلاعات گرافیکی را میتواند نمایش دهد
picture آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictured آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictures آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picturing آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
interactive ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
operates ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
operate ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
operated ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
integrated ای که حاوی گرده وسایل جانبی است که با هم سیستم کامپیوتری را تشکیل می دهند
process نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
CBMS استفاده از یک سیستم کامپیوتری برای دریافت و ارسال پیام ها از سایر کاربران
illegal دستور یا فرآیندی که پروتکل سیستم کامپیوتری یا قواعد زبان را دنبال نمیکند
master slave computer system یک سیستم کامپیوتری متشکل از یک کامپیوتر اصلی متصل شده به یک یا چندین کامپیوترکارپذیر
autos سیستم کامپیوتری که یک تابع راه انداز را پس ازشروع مقداردهی اولیه میکند
processes نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
front panel مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
primary که برنامه جاری را ذخیره میکند 2-حافظه اصلی داخل سیستم کامپیوتری
auto سیستم کامپیوتری که یک تابع راه انداز را پس ازشروع مقداردهی اولیه میکند
machines سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
logic عمل کامپیوتری یا تابعی که تصمیم گیری میکند. قط عات کامپیوتر یا سیستم دیجیتال
vab یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواند یک سیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند
multi- سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
machine سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
hybrid circuit ترکیب مدارهای آنالوگ و دیجیتال در سیستم کامپیوتری برای رسیدن به هدف مخصوص
machined سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
kernels توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
monitored برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
monitors برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
turnkey system سیستم کامپیوتری که قبلا"تدارک دیده شده و برای استفاده اماده است
privilege حساب کامپیوتری که امکان دستیابی به برنامههای خاص یا داده سیستم حساس را میدهد
kernel توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
monitor برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
performance monitor برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
normalizes تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalize تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
BACS سیستم حمل پول بین بانکها با استفاده از اتصالات کامپیوتری در یک شبکه امن
normalising تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalises تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalised تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
Quantel شرکت گرافیک کامپیوتری که سیستم گرافیکی Hrrey , Paint box را تولید کردند
radio data link ارتباط کامپیوتری با بی سیم ارسال اطلاعات با بی سیم
hardest متن چاپ شدن یا کپی اطلاعات در سیستم یا کامپیوتر به صورت خوانا.
harder متن چاپ شدن یا کپی اطلاعات در سیستم یا کامپیوتر به صورت خوانا.
aspects کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است
aspect کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است
hard متن چاپ شدن یا کپی اطلاعات در سیستم یا کامپیوتر به صورت خوانا.
bankers automated clearance system سیستم انتقال پول بین بانکها با استفاده از اتصالات کامپیوتری دریک شبکه امن
volatility تعداد رکوردهایی که از یک سیستم کامپیوتری حذف یا لعنه می شوند در مقایسه با کل اعداد ذخیره شده
memory فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
electronic bulletin board یک سیستم کامپیوتری که لیستی از پیام های تلفن زده شده مردم را نگهداری میکند
IBM بزرگترین شرکت کامپیوتری در جهان که اولین سیستم بر پایه PC را روی پردازنده PC ایجاد کرد
data integrety ثبات و کامل بودن دادهای که توسط یک سیستم کامپیوتری نگهداری میشود بی نقصی داده ها
process bound برنامه عملیاتی و محاسباتی شرایطی که در ان سیستم کامپیوتری توسط سرعت پردازنده محدود میشود
interval timer شیوهای که بوسیله ان زمان سپری شده میتواند توسط یک سیستم کامپیوتری بررسی شود
macintosh یک سیستم ریزکامپیوتری مشهور که توسط شرکت کامپیوتری APPLE ساخته شده است مکینتاش
bells and whistles یک توضیح غیر رسمی ازویژگیهای بیشتر یک سیستم کامپیوتری که شامل گرافیک نمایش رنگی
memories فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
storing حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفادههای بعدی نگهداری می شوند
store حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفادههای بعدی نگهداری می شوند
data link ارتباط مبادله اطلاعات ارتباط کامپیوتری
storage حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفاده بعدی ذخیره شده اند
mainframe computer سیستم کامپیوتری قوی که میتواند حافظه با فرفیت بالا را هدایت کند و نیز وسایل پشتیبانی را
add-ons سخت افزار یا نرم افزاری که به سیستم کامپیوتری اضافه شده است تا آنرا بهبود بخشد
commands کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند
commanded کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند
command کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند
retrospective parallel running اجرای سیستم کامپیوتری جدید با داده قدیمی برای اینکه آیا درست کارمیکندیا خیر
distribute سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند
distributes سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند
distributing سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند
add-on سخت افزار یا نرم افزاری که به سیستم کامپیوتری اضافه شده است تا آنرا بهبود بخشد
retrieval سیستم جستجوکه تامین کننده اطلاعات مشخص ازپایگاه داده ها برای کاربراست
voices وارد کردن اطلاعات به کامپیوتر با استفاده از سیستم مشخیص صدا و صدای کاربر
voicing وارد کردن اطلاعات به کامپیوتر با استفاده از سیستم مشخیص صدا و صدای کاربر
voice وارد کردن اطلاعات به کامپیوتر با استفاده از سیستم مشخیص صدا و صدای کاربر
chassis فریم فلزی که تختههای مدار را به همراه سیم ها و سوکتهای لازم در سیستم کامپیوتری پوشش داده است
appliance computer سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است
codasyl مشاوره در مورد زبانهای سیستمهای اطلاعات Language DataSystems On Conferenceکنفرانس سیستم زبان داده ها
text سیستم بازیابی اطلاعات که به کاربر امکان بررسی متنهای کامل و نه فقط یک مرجع میدهد
texts سیستم بازیابی اطلاعات که به کاربر امکان بررسی متنهای کامل و نه فقط یک مرجع میدهد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com