English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English Persian
ani سیستم تلفن که شماره تلفن شخصی که تماس گرفته را درج میکند
Other Matches
ring سیستم کامپیوتر راه دور که کاربر به تلفن آن یک بار تماس می گیرد و امکان شماره گیری , قط ع تماس ,انتظار و سپس بماس مجدد دارد.
private automatic branch exchange یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
audio ال می پرسد. شخص تماس گرفته با انتخاب کردن شمارهای در تلفن به او جواب میدهد
DTMF روش شماره گیری با دستگاه تلفن که در آن هر شماره یک TONE ایجاد میکند مقایسه شود با Pulse Dialling
howlers صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
howler صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
acoustic coupler وسیله ای که به یک دستگاه تلفن وصل است و دادههای دوتایی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند تا در خط تلفن جریان پیدا کند
telephony مجموعه استانداردها که نحوه کار کامپیوترها باسیستم تلفن را بیان میکند که باعث ایجاد پست الکترونیکی صوتی , پاسخ به تلفن و سرویس فکس میشود
coupler وسیلهای که به دستگاه تلفن وصل است و داده دودویی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند که روی یک خط تلفن قابل ارسال است
privates رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
Thanks for calling back. با تشکر برای تماس. [به کسی گفته میشود که فرد تلفن خود را جواب نداده و بعدا دوباره تماس می گیرد.]
electronic bulletin board یک سیستم کامپیوتری که لیستی از پیام های تلفن زده شده مردم را نگهداری میکند
subscribers 1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
subscriber 1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
phones پاسخ به تماس در تلفن
phoning پاسخ به تماس در تلفن
phoned پاسخ به تماس در تلفن
phone پاسخ به تماس در تلفن
xmodem یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
personal شماره تلفن ها
auto شماره تلفن
logs شماره تلفن
telephone number شماره تلفن
telephone numbers شماره تلفن
log شماره تلفن
autos شماره تلفن
calling dial صفحه شماره گیر تلفن صفحه نمره گیر تلفن
dial شماره گیری با تلفن
dialed شماره گیری با تلفن
dials شماره گیری با تلفن
dialled شماره گیری با تلفن
phone extension شماره تلفن فرعی [مخابرات]
hang up <idiom> جایی دردریافتی تلفن که باعث قطع تماس میشود
She gave me her phone number , but I'll be blessed if I can remember it ! شماره تلفن خودش را به من داد ولی مگریادم می آید !
pulse dialling شماره گیری تلفن از طریق ارسال پالسهایی روی خط
magneto exchange مرکز تلفن خودکار با تلفن اندوکتوری
phone شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن
phoning شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن
phoned شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن
phones شماره گیری یا تلاش برای صحبت کردن با کسی در تلفن
dialed شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
dials شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
dialled شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
dial شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
telephone system سیستم تلفن
automatic telephone system سیستم تلفن خودکار
telephone booths کیوسک تلفن کابین تلفن
telephone booth کیوسک تلفن کابین تلفن
trunk exchange مرکز تلفن با سیستم الکترونیکی
automatic toll exchange مرکز تلفن خودکار سیستم سلکتوری
interphone سیستم تلفن یا مکالمه داخلی یک جنگ افزار
analog خط ارتباطی که خط وط سیگنالهای آنالوگ مانند خط تلفن را منتقل میکند
long haul network شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای دور با سیستم تلفن عمومی
telephony سیستم ساخت ماکروسافت ,intel که به PC امکان کنترل تلفن را میدهد
ATD دستور استاندارد برای مودم های سازگار که در شماره گیری تلفن به کار می روند و توسط Hayes ایجاد شده اند
modem وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
ringer equivalence number شمارهای که باریک وسیله روی شبکه تلفن را مشخص میکند
dial up استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
public سرویس ارسال داده برای عموم . مثل سیستم تلفن اصلی در یک کشور
point of presence شماره دستیابی تلفن برای تامین کننده سرویس که برای اتصال به اینترنت از طریق مودم به کار می رود
networks شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای راه دور که از سیستم تلفن عمومی استفاده می کنند
network شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای راه دور که از سیستم تلفن عمومی استفاده می کنند
anti- سوئیچی که در حین کار مودم از زنگ زدن سایر تلفن ها جلوگیری میکند
phones تلفن تلفن زدن
phoned تلفن تلفن زدن
phoning تلفن تلفن زدن
phone تلفن تلفن زدن
common carrier شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
adaptive channel allocation روش به کار رفته توسط پروتکل تصحیح خطای MNP که اندازه بستههای داده را طبق خط تلفن تنظیم میکند.
customer شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد
customers شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد
telephone operation طرز کار تلفن کار تلفن
ACD سیستم تلفن خاص که میتواند تماسهای متعددی را مدیریت کند و آنها را طبق دستورات برنامه ریزی شده در پایگاه داده ها هدایت کند
microsoft سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده را روی دیسک مدیریت میکند
MS DOS سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود
Viewdata سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود
caller شخصی که تقاضای تماس دارد
callers شخصی که تقاضای تماس دارد
telephoned تلفن
phoned تلفن
telephones تلفن
phones تلفن
telephone circuit خط تلفن
telephoning تلفن
telephone code کد تلفن
phoning تلفن
telephone تلفن
service man تلفن چی
telephone line خط تلفن
operators تلفن چی
phone تلفن
telephone operator تلفن چی
operator تلفن چی
telephone jack جک تلفن
You can call me at ... [phone no.] <idiom> شما می توانید با من با شماره ... تماس بگیرید.
telephone تلفن کردن
radio-telephone تلفن بی سیم
hot lines تلفن قرمز
hot line تلفن قرمز
telephone switching technique فن سوئیچینگ تلفن
telephone transformer مبدل تلفن
telephoning تلفن زدن
telephone books راهنمای تلفن
telephone books دفتر تلفن
telephone book راهنمای تلفن
telephone book دفتر تلفن
telephoning تلفن کردن
table telephone تلفن رومیزی
radio telephone تلفن بی سیم
telephone station تلفن خانه
telephone service سرویس تلفن
ring تلفن حلقه
ring تلفن زدن
hot خط تلفن مستقیم
call up <idiom> تلفن کردن
headsets گوشی سر تلفن
headset گوشی سر تلفن
hotter خط تلفن مستقیم
hottest خط تلفن مستقیم
telephone station جایگاه تلفن
call boxes تلفن صحرایی
call boxes کیوسک تلفن
call boxes کابین تلفن
call boxes اتاقک تلفن
telephone تلفن زدن
call box تلفن صحرایی
telephone set دستگاه تلفن
photophone تلفن نوری
dataphone تلفن دادهای
address book دفترچه تلفن
telephone booth کیوسک تلفن
telephone booths اتاقک تلفن
telephone exchanges مرکز تلفن
telephone booths کیوسک تلفن
earphone گوشی تلفن
earphones گوشی تلفن
phoned تلفن کردن
to ring up تلفن کردن به
phone تلفن کردن
telephoned تلفن کردن
toll exchange مرکز تلفن
telephoned تلفن زدن
telephones تلفن کردن
phoning تلفن کردن
telephones تلفن زدن
telephoner تلفن کننده
dataphone تلفن داده
telephone directories کتاب تلفن
phones تلفن کردن
telephony علم تلفن
radio-telephones تلفن بی سیم
telephone directory کتاب تلفن
telephore e. مرکز تلفن
telephone exchange مرکز تلفن
telephone boxes کیوسک تلفن
telephone cabin کیوسک تلفن
telephone booth اتاقک تلفن
telephone box کیوسک تلفن
central office مرکز تلفن
telephone network شبکه تلفن
telephone earphone گوشی تلفن
extension telephone تلفن فرعی
telephone density تراکم تلفن
telephone current جریان تلفن
telephone operation عملکرد تلفن
telephone cord بند تلفن
telephone fuse فیوز تلفن
telephone conduit کانال تلفن
telephone condenser خازن تلفن
residance telephone تلفن منزل
telephone relay رله تلفن
telephone circuit مدار تلفن
telephone equipment دستگاه تلفن
telephone loope حلقه تلفن
telephone equipment تجهیزات تلفن
receivers گوشی تلفن
receiver گوشی تلفن
hand set گوشی تلفن
sound powered telephone تلفن صوتی
speaking circuit مدار تلفن
handset تلفن در یک قطعه
handsets تلفن در یک قطعه
party line خط خصوصی تلفن
telephone jack مادگی تلفن
party lines خط خصوصی تلفن
central تلفن چی مرکزی
telephone charge هزینه تلفن
telephone channel کانال تلفن
repeating coil مبدل تلفن
call box اتاقک تلفن
automatic telephone system تلفن خودکار
automatic telephone تلفن خودکار
radiotelephone تلفن بی سیم
radiophone تلفن بیسیم
switchboards مرکز تلفن
telephone ringer زنگ تلفن
extensions تلفن فرعی
extension تلفن فرعی
call box کابین تلفن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com