English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
sequenced ejection سیستم پرتاب مرحله به مرحله
Other Matches
phased array ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
boost phase مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
creep مرحله به مرحله جلو رفتن
creeps مرحله به مرحله جلو رفتن
sophistication نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
leapfrogs پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrog پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
assembler اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
generation مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
interrupting توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupt توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
generations مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
interrupts توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
process نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
processes نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
walkthrough جلسه بررسی که در ان یک مرحله از توسعه سیستم یابرنامه برای معرفی کردن خطاها مرور میشود
generations مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
generation مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
inflight phase مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
fifth generation computers مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد
phasing مرحله بندی مرحله بندی عملیات
combat phase مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
phased attack تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
step مرحله
stage مرحله
scene مرحله
scenes مرحله
stepping مرحله
rung مرحله
grade مرحله
phased مرحله
phase مرحله
creeping attack تک مرحله به مرحله
grades مرحله
phases مرحله
stroked مرحله
strokes مرحله
stroking مرحله
stages مرحله
phased attack تک مرحله به مرحله
instar مرحله
processes مرحله
process مرحله
stroke مرحله
recovery phase مرحله شکوفائی
output stage مرحله خروجی
periods نوبت مرحله
oral stage مرحله دهانی
period نوبت مرحله
one step operation عمل تک مرحله
differential stage مرحله تفاضلی
point جهت مرحله
point مرحله قله
stages درجه مرحله
developmental stage مرحله پیشرفت
phallic stage مرحله التی
stage درجه مرحله
recovery phase مرحله رونق
home stretch مرحله نهایی
developmental stage مرحله تکوینی
solidifying process مرحله انجماد
propagation sequence مرحله انتشار
primordium مرحله نخست
power stroke مرحله قدرت
staping مرحله بندی
oedipal stage مرحله ادیپی
grades مرحله گراد
modulator مرحله تحمیل گر
execute phase مرحله اجرا
exhaust stroke مرحله اگزوز
exhaust stroke مرحله تخلیه
intake stroke مرحله تنفس
induction stroke مرحله مکش
induction stroke مرحله تنفس
fetch phase مرحله واکشی
fission process مرحله انشقاق
in the egg در مرحله نخستین
imprimis در مرحله نخست
genital phase مرحله تناسلی
milestone مرحله برجسته
termination stage مرحله پایانی
milestones مرحله برجسته
training cycle مرحله اموزش
intake stroke مرحله مکش
grade مرحله گراد
macro stage مرحله کلان
nth در مرحله چند
latency مرحله پنهانی
larval stage مرحله کرمی
buffer stage مرحله میانگیر
job step مرحله برنامه
stepping مرحله رتبه
stepping مرحله پایه
initiation sequence مرحله اغازی
inextremis در اخرین مرحله
in the first instance در مرحله اول
step مرحله رتبه
step مرحله پایه
termination phase مرحله پایانی
driver مرحله تحریک
drivers مرحله تحریک
processes مرحله جریان
anal stage مرحله مقعدی
phase مرحله عملیات
phased مرحله عملیات
speed level مرحله سرعت
process مرحله جریان
assault phase مرحله هجوم
phases مرحله عملیات
speed stage مرحله سرعت
an anxious time مرحله پر اضطراب
anal expulsive stage مرحله مقعدی دفعی
ossification مرحله تشکیل استخوان
in leading در مرحله شاگردی یا نوچگی
ticked سخت ترین مرحله
tick سخت ترین مرحله
ticks سخت ترین مرحله
milestone مرحله مهمی اززندگی
entelechy مرحله تشکیل وتحقق
preverbal phase مرحله پیش کلامی
fire for effect مرحله تیر موثر
qualifying رسیدن به مرحله بعد
first audio stage مرحله صوتی نخست
milestones مرحله مهمی اززندگی
process جریان عمل مرحله
stage پرده گاه مرحله
novitiate مرحله تازه کاری
karyokinesis مرحله تقسیم سلولی
noviciate مرحله تازه کاری
creeping barrage سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
processes جریان عمل مرحله
stages پرده گاه مرحله
incipient اولیه مرحله ابتدایی
stadiums میدان ورزش مرحله
cladding process مرحله روکش کاری
anal retentive stage مرحله مقعدی ضبطی
pettifog از مرحله پرت کردن
stadium میدان ورزش مرحله
stadia میدان ورزش مرحله
diastolic phase مرحله انبساطی قلب
declining مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
monestrous دارای یک مرحله فحلیت درسال
turning points مرحله قاطع نقطه تحول
declines مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
modulated amplifier مرحله فزون ساز تحمیلی
metestrus مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
power amplifier stage مرحله فزون ساز توان
gastrula مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
phasing مرحله بندی کردن عملیات
phased conversion تبدیل مرحله بندی شده
metoestrus مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
turning point مرحله قاطع نقطه تحول
single stepping در یک مرحله انجام دادن یا شدن
decline مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
rate determining step مرحله تعیین کننده سرعت
stages مرحله دار شدن اشکوب
Not to know what one is talking about. از موضوع ( مرحله )پرت بودن
declined مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
subcritical زیر مرحله خطرناک وبحرانی
walk through بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
embryo گیاهک تخم مرحله بدوی
embryos گیاهک تخم مرحله بدوی
stage مرحله دار شدن اشکوب
delivery groups مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
reentry phase مرحله دخول مجدد موشک درجو
job lot مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
stretch runner تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
prisere مرحله سیر تکاملی ایجادنباتات در زمین
terminal phase مرحله اخر مسیر حرکت موشک
the next process is weaving عمل یا مرحله بعداز بافتن است
tabula rasa مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
prophase مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
showdown مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
job lots مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
systole مرحله انقباضی یک دوره کار قلب
showdowns مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
finallist کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
driven که هر مرحله اجرا مربوط به عمل خارجی است
idiolect طرزبیان و لحن سخن شخص در یک مرحله زندگی
cim استفاده هماهنگ از کامپیوتر در هر مرحله از طراحی و ساخت
to nip or crush in the bud در نخستین مرحله رشد کشتن یا پایمال کردن
telophase اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
in love - engaged - married عاشق . نامزد . متاهل [مرحله هایی که تا ازدواج طی میشوند]
phylesis مرحله سیرتکامل وپیدایش نژادهای مختلف جانور وگیاه
interlace روش ساخت تصویر روی صفحه تلویزیونی در دو مرحله
quick stage ان مرحله ازابستنی که زن جنبش بچه رادرزهدان خودحس میکند
disc حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
discs حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
dual صفحه LCD رنگی که تصویر را در دو مرحله بهنگام میکند
drive to maturity جهش بسوی کمال چهارمین مرحله رشد در نظریه روستو
to turn the corner <idiom> بهبود یافتن پس از گذشت مرحله دشواری یا بحرانی [اصطلاح روزمره]
brake mean effective pressure مقدار محاسبه شده متوسط فشار در سیلندر در مرحله قدرت
puerperium مرحله بین زایمان واعاده زهدان بحال اولیه خود
debut نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
debuts نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
germ layer یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
teliospore جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
event driven برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com