Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (16 milliseconds)
English
Persian
actuator
سیلندر پیستون عمل کننده
Search result with all words
actuating cylinder
سیلندر پیستون عمل کننده سیلندر محرک
Other Matches
balanced actuator
سیلندر پیستون محرک هیدرولیکی
cylinder block boring machine
دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
clearance volume
کمترین حجم سیلندر هنگامیکه پیستون در نقطه مرگ بالاقرار دارد
compensating port
مدخلی در سیلندر اصلی ترمزکه در مواقعی که از ترمزاستفاده نمیشود سیلندر چرخ را به تانک روغن متصل کرده و از انبساط سیال در اثرگرما و نهایتا در گیر شدن ترمزها جلوگیری میکند
flat twin engine
موتور بوکسر دو سیلندر موتور سیلندر متقابل با دوسیلندر
cylinder
سیلندر
cylinders
سیلندر
plunger
پیستون
plungers
پیستون
piston cover
کف پیستون
pistons
پیستون
piston
پیستون
piston head
کف پیستون
cylinder block
بلوک سیلندر
gas bubbler
سیلندر گاز
single acting cylinder
سیلندر یک طرفه
cylinder capacity
حجم سیلندر
double acting cylinder
سیلندر دوطرفه
liners
بوش سیلندر
swept volume
حجم سیلندر
single cylinder engine
موتور یک سیلندر
six cylinder engine
موتور شش سیلندر
pump barrel
سیلندر تلمبه
cylinder pad
پایه سیلندر
cylinder liner
بوش سیلندر
pump cylinder
سیلندر پمپ
cylinder fins
تیغههای سیلندر
cylinder capacity
فضای سیلندر
liner
بوش سیلندر
oxygen cylinder
سیلندر اکسیژن
gas cylinder
سیلندر گاز
bottled gas
گاز سیلندر
two cylinder engine
موتور دو سیلندر
gas from cylinder
گاز سیلندر
plunger
پیستون شناور
connecting rod
دسته پیستون
plungers
پیستون غوطهای
plungers
پیستون شناور
jacket
بوش پیستون
jackets
بوش پیستون
piston ring
رینگ پیستون
piston area
سطح پیستون
piston rod
دسته پیستون
piston speed
سرعت پیستون
piston stroke
ضربه پیستون
piston pressure
فشار پیستون
piston packing
لائی پیستون
piston guide
راهنمای پیستون
piston crown
تاج پیستون
plunger
پیستون غوطهای
plunger piston
پیستون شناور
piston cover
پوشش پیستون
piston clearnce
فاصله پیستون
pump piston
پیستون پمپ
eight cylinder engine
موتور هشت سیلندر
bore
قطر داخلی سیلندر
bores
قطر داخلی سیلندر
gas cylinder valve
شیر سیلندر گاز
drum
درام سیلندر استوانه
drummed
درام سیلندر استوانه
cylinder flange
فلانج یا لبه سیلندر
cylinder gas
گاز داخل سیلندر
cylinder jacket
استری داخل سیلندر
cylinder skirt
حاشیه یا دامنه سیلندر
opposed piston engine
موتور سیلندر روبرو
throttling rod
پیستون نافم روغن
connecting rod bolt
پیچ دسته پیستون
back stroke
ضربه برگشت پیستون
rotary piston machanism
مکانیزم پیستون دوار
double piston engine
موتور پیستون مضاعف
brake piston cup
رینگ پیستون ترمز
rotary piston compressor
کمپرسور پیستون دار
forked connecting rod
دو شاخ دسته پیستون
opposit stroke pistons
پیستون مقابل گرد
piston displacement
تغییر مکان پیستون
piston pin
اشپیل پایین پیستون
piston travel
طول ضربه ی پیستون
compressed gas cylinder
سیلندر محتوی گاز متراکم
rams
دژکوب پیستون منگنه ابی
ram
دژکوب پیستون منگنه ابی
opposed piston engine
موتور پیستون روبرو متقابل
rammed
دژکوب پیستون منگنه ابی
base circle
هر قسمت اریب از یک سیلندر دایره مبنا
velocity stacks
لوله ورود هوای مساوی به هر سیلندر
oil scraper
رینگی در پایین یا حاشیه پایینی پیستون
seize
گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
seized
گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
seizes
گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
brake mean effective pressure
مقدار محاسبه شده متوسط فشار در سیلندر در مرحله قدرت
wrist pin
پینی که در موتور رادیال دسته پیستون را به شاتون اصلی متصل میکند
x engine
موتور پیستونی با چهار ردیف سیلندر که از نمای روبروبصورت ایکس قرار گرفته اند
broad arrow engine
موتور پیستونی با سه ردیف سیلندر که با زاویه کمتر از09 درجه نسبت به یکدیگرقرارگرفته اند
before top center
تعداد درجات گردش میل لنگ قبل از رسیدن پیستون به نقطه مرگ بالا
after top center
تعداد درجات گردش میل لنگ بعد از گذشتن پیستون از نقطه مرگ بالا
before bottom center
تعداد درجات گردش میل لنگ قبل از رسیدن پیستون به نقطه مرگ پایین
after bottom center
تعداد درجات گردش میل لنگ بعد از گذشتن پیستون از نقطه مرگ پایین
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
h engine
موتور پیستونی با دو ردیف سیلندر روبروی قائم دوتایی و با دو میل لنگ که به خروجی مرکزی متصل شده اند
water injection
پاشیدن اب مقطر خالص به داخل سیلندر و موتورپیستونی به منظور سرد کردن مخلوط قابل انفجار و کاهش احتمال بدسوزی
choke bore
روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
counter recoil cylinder
استوانه هادی پیستون مواج استوانه عاید
connecting rod bearing
یاطاقان دسته پیستون یاطاقان شاطون
gas bottle
سیلندر گاز کپسول گاز
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonator
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
changer
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
steam fitter
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
del credere
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
distractive
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
interceptor
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptors
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
vasomotor
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonators
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
expostulator
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
padding
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
prepossessing
مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge
خرج چال کننده یا گود کننده
suppressive
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
astigmatizer
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
hanger
اویزان کننده معلق کننده
contractive
جمع کننده چوروک کننده
oppressive
خورد کننده ناراحت کننده
venerator
تکریم کننده ستایش کننده
vibrator
ارتعاش کننده نوسان کننده
supplicant
درخواست کننده تضرع کننده
supplicants
درخواست کننده تضرع کننده
vibrators
ارتعاش کننده نوسان کننده
cogitator
اندیشه کننده مطالعه کننده
transmitters
منتقل کننده مخابره کننده
preventive
حفافت کننده جلوگیری کننده
transmitter
منتقل کننده مخابره کننده
lifter
مرتفع کننده برطرف کننده
whetstone
تیز کننده تند کننده
divider
جدا کننده تقسیم کننده
intermediaries
وساطت کننده مداخله کننده
hangers
اویزان کننده معلق کننده
modulator demodulator
تلفیق کننده- تفکیک کننده
presenters
ارائه کننده معرفی کننده
presenter
ارائه کننده معرفی کننده
corruptor
فاسد کننده منحرف کننده
desolator
ویران کننده متروک کننده
practicer
تمرین کننده مشق کننده
acknowledger
تصدیق کننده قبول کننده
presentor
ارائه کننده معرفی کننده
favourer
یاری کننده مساعدت کننده
suberter
سرنگون کننده تضعیف کننده
striking force
نیروی تک کننده یا کمین کننده
desolater
ویران کننده متروک کننده
provisioner
تدارک کننده تهیه کننده
toasters
سرخ کننده برشته کننده
designative
اشاره کننده تعیین کننده
toaster
سرخ کننده برشته کننده
discriminant
تفکیک کننده جدا کننده
accaimer
هلهله کننده تحسین کننده
diverting
سرگرم کننده منحرف کننده
gesticulant
اشاره کننده وحرکت کننده
corrupter
فاسد کننده منحرف کننده
coordinator
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
trimmer
دستکاری کننده صاف کننده
insulators
جدا کننده عایق کننده
insulator
جدا کننده عایق کننده
intermediary
وساطت کننده مداخله کننده
thickener
غلیظ کننده پرپشت کننده
thwarter
خنثی کننده مسدود کننده
homager
تجلیل کننده کرنش کننده
thickeners
غلیظ کننده پرپشت کننده
modifiers
اصلاح کننده تعدیل کننده
modifier
اصلاح کننده تعدیل کننده
prosecutor
پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutors
پیگرد کننده تعقیب کننده
sniffy
افهار تنفر کننده فن فن کننده
spell binder
مسحور کننده مجذوب کننده
the producer and the consumer
تولید کننده و مصرف کننده
fuel cooled oil cooler
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
agent authentication
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
family
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
کج کننده واژگون کننده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com